شهیار قنبری: مرا نترسان دوست (دکلمه ـ ترانه)

شهیار قنبری مرا نترسان دوست

«شهیار قنبری» اما در قحط سال صداها، خود ترانه‌ای از سروده‌هایش را می‌خواند. «مرا نترسان دوست» اول بار در مجموعۀ سروده ـ دکلمه‌های او به‌نام «یک دهان آواز سرخ» به‌شکل نوار کاست منتشر شد. چند سالی بعد با آهنگی از ساخته‌های «منفردزاده» در مجموعۀ «اگر همه شاعر بودند» همراه با دکلمۀ سروده‌های تازه‌ترش، این شعر را هم به‌شکل ترانه با صدای خود خواند. [+]

ادامه خواندن شهیار قنبری: مرا نترسان دوست (دکلمه ـ ترانه)

رامش ـ نماز (فریدون فروغی)

رامش نماز

نماز
ترانه‌خوان: رامش
شعر ترانه: شهیار قنبری
آهنگ‌ساز: اسفندیار منفردزاده

ادامه خواندن رامش ـ نماز (فریدون فروغی)

یادمان اسفندیار منفردزاده (رضا موتوری)

فیلم رضا موتوری

کارگردان و فیلم‌نامه‌نویس: مسعود کیمیایی، دستیار کارگردان: عبدالله غیاثی، مدیر فیلم‌برداری و تدوین‌گر: نصرت‌الله کنی، دستیار فیلم‌بردار: نریمان پیرام، منشی‌های صحنه: آریانا فرشاد، حمید یکتا، امور فنی: استودیو مهرگان، صدا و افکت: حسین بدیعی، موسیقی متن: اسفندیار منفردزاده، شعر: شهیار قنبری، خواننده: فرهاد، عکاس: امیر نادری، تیتراژ: عباس کیارستمی، تدارکات: جلال پیشوائیان، نورعلی مزینانی، عبدالله زهری، نصرت کریمی، اردلان، گریم: ابوالقاسم ملکوتی، طراح پوستر: مسعودی، تهیه‌کننده: علی عباسی، بازیگران: بهروز وثوقی، فریبا خاتمی، بهمن مفید، حسن شاهین، محسن مهدوی، جلال پیشوائیان، محمود تهرانی، پروین ملکوتی، نادره، پیمانه، امیرحسین خان‌شهری، شالچی، فیضی، امیلی، سعید کنگرانی، مدت زمان: ۱۱۰ دقیقه، محصول: سازمان سینمایی پیام، نمایش: ۱۰ آذر ۱۳۴۹ در سینماهای: مولن‌روژ، رنگین‌کمان، ژاله، همای، توسکا، چرخ‌وفلک، اورانوس، فیروزه، پاسارگاد، مهتاب، رکس، شهوند، نپتون، لیدو، دیانا، اسکار.

رضا (بهروز وثوقی) و عباس (بهمن مفید) از تیمارستان می‌گریزند و با چند سارق گاوصندوق کارخانه‌ای را می‌ربایند. رضا پول‌ها را برمی‌دارد و همراه عباس از سارقان جدا می‌شود. رضا عباس را به تیمارستان می‌رساند و خودش روز بعد به او ملحق می‌شود. جوانب به‌نام فرخ (بهروز وثوقی)، که به رضا شباهت دارد، به تیمارستان می‌رود تا در بارۀ بیماران روانی تحقیق کند، و به‌همین منظور خود را به هیئت بیماران روانی در‌می‌آورد. رضا که متوجه این شباهت شده به‌جای فرخ از تیمارستان خارج می‌شود و به کمک رانندۀ فرخ (جلال پیشوائیان) وارد خانۀ مجلل عموی فرخ (محسن مهدوی) می‌شود و به فرنگیس (فریبا خاتمی)، نامزد فرخ، برمی‌خورد. فرنگیس به رضا علاقمند می‌شود و رضا ناگریز حقیقت را برای او فاش می‌کند. رضا تصمیم می‌گیرد پول‌های سرقت شده را تحویل بدهد، اما سارقان او را زخمی می‌کنند و پول‌های سرقت شده را می‌ربایند، و بلافاصله توسط پلیس دستگیر می‌شوند. رضا با پیکری زخمی، سوار بر موتور با کامیون حمل زباله تصادف می‌کند و کشته می‌شود. [عباس بهارلو،‌ فیلم‌شناخت ایران،‌ جدل اول،‌ نشر قطره]

اسفندیار منفردزاده موسیقی فیلم رضا موتوری

از ایده‌ها و ابتکارات دیگر «اسفندیار منفردزاده» یکی هم بدعت استفاده از ترانه برای موسیقی متن فیلم در سینمای ایران، و  شکستن سنت جا افتادۀ «آواز خواندن آرتیسه» در صحنه‌ای از فیلم است.

ترانۀ «مرد تنها» (با صدای بی‌صدا)، با صدای «فرهاد مهراد» با ملودی آهنگی که بر متن فیلم سوار است، روی صحنه‌هایی که «رضا»، سوار بر موتورش، در شب‌زدگی خیابان‌های تهران می‌‌راند اولین ترانۀ متن فیلم است که شعرش را «شهیار قنبری» سروده. اولین شعر بدون وزن یا به اصطلاح «سپید» است که ترانه می‌شود. [در اینجا بخوانید.]

* * *
در بارهٔ «اسفندیار منفردزاده» در این سایت:
یادمان هفتاد سالگی «اسفندیار منفردزاده»

* * *

شهیار قنبری (صدای شاعر) معلم بد: ابی

شهیار قنبری آهای معلم بد

سروده و دکلمه: شهیار قنبری
ترانه‌خوان: ابراهیم حامدی
آهنگ ترانه: فرید زلاند
تنظیم آهنگ: D. Tobacman

ادامه خواندن شهیار قنبری (صدای شاعر) معلم بد: ابی

«کودکانه»، یادمانده‌های جوان‌سالی به دوران پیرانه‌سری

به سنت روزهای آخر سال داشتم دفتر و پوشه‌های قدیمی را «خانه‌تکانی» می‌کردم! که برخوردم به این بریده روزنامه. رنگ رخسارش خبر از گذشت زمان می‌داد. یادم نیست کدام روزنامه بود و دقیقا مربوط به چه روز و سال است. شاید یکی از سال‌های نیمۀ پنجاه در ایران و احتمالا روزنامۀ کیهان آن دوران. دو خبر در این بریده از آن روزنامه آمده است. یکی:

ادامه خواندن «کودکانه»، یادمانده‌های جوان‌سالی به دوران پیرانه‌سری

یادمان «سوسن» (آهنگ تازه‌ای برای سوسن)

«اسفندیار منفرد زاده» در اوج شهرت و ابتکار، در زمانی که همه در پی‌اش می‌دوند تا شاید آهنگی بر فیلم و ترانه و صدایشان نثار کند، همراه با «فرهاد شیبانی» شعر و آهنگ ترانه‌ای به نام «شب‌های تهران» را می‌سازند.

ادامه خواندن یادمان «سوسن» (آهنگ تازه‌ای برای سوسن)

گوگوش: حرف

گوگوش حرف

اگه سبزم، اگه جنگل
اگه ماهی، اگه دریا
اگه اسم‌ام، همه جا هست
روی لب‌ها، تو کتاب‌ها
اگه رودم، رودِ «گنگ»ام
مث «بودا»*، اگه پاک
اگه نوری به صلیب‌ام
اگه گنجی زیر خاک

واسه تو قد یه برگم
پیش تو راضی به مرگم

اگه پاکم مثِ معبد
اگه عاشق مثِ هندو
مثِ بندر واسه قایق
واسه قایق، مثِ پارو
اگه عکسِ «چهل‌ستون»ام
اگه شهری بی‌حصار
واسه «آرش» تیرِ آخر
واسه جاده یه سوار

واسه تو قد یه برگم
پیش تو راضی به مرگم

اگه قیمتی‌ترین سنگِ زمین‌ام
توی تابستون دست‌های تو برفم
اگه حرف‌های قشنگِ هر کتاب‌ام
برای اسمِ تو چند تا دونه حرفم
اگه سیل‌ام، پیشِ تو قدِ یه قطره
اگه کوه‌ام، پیشِ تو قدِ یه سوزن
اگه تن‌پوشِ بُلندِ هر درخت‌ام
پیش تو اندازه‌ی دکمه‌ی پیرهن

اگه تلخی مثِ نفرین
اگه تُندی مثِ رگبار
اگه زخمی، زخمِ کُهنه
بُغضِ یک در، رو به دیوار
اگه جام شوکرانی
تو عزیزی، مثِ آب
اگه ترسی، اگه وحشت
مثِ مُردن توی خواب

واسه تو قد یه برگم
پیش تو راضی به مرگم

London ۱۹۷۴

* * *
ترانه‌ «حرف» با دکلمه‌ی «شهیار قنبری» و اجراهای مختلف

* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید

* * *

error: Content is protected !!