فرهاد: مرد تنها (اولین ترانه)

فرهاد مرد تنها با صدای بی صدا

مرد تنها
شعر: شهیار قنبری
آهنگ: اسفندیار منفرد زاده
خواننده: فرهاد مهراد
ترانه فیلم: رضا موتوری [+]

با صدای بی‌صدا،
مث یه کوه بلند،
مث یه خواب کوتاه،
یه مرد بود، یه مرد.

با دست‌های فقیر،
با چشم‌های محروم،
با پاهای خسته،
یه مرد بود، یه مرد.

شب، با تابوت سیاه،
نشست توی چشم‌هاش؛
خاموش شد ستاره،
افتاد روی خاک.

سایه‌ش هم نمی‌موند
هرگز پشت سرش؛
غمگین بود و خسته،
تنهای تنها.

با لب‌های تشنه
به عکس یه چشمه
نرسید تا ببینه
قطره
قطره
قطره‌ی آب
قطره‌ی آب.

در شب بی‌تپش
این‌طرف، اون‌طرف
می‌افتاد تا بشنفه
صدا
صدا
صدای پا
صدای پا.

* * *
در باره‌ی ترانه‌ی «مرد تنها» در این سایت

* * *

سیمین غانم: همنفس

سیمین غانم همنفس

بر موسیقی‌ی زیبای فریبرز لاچینی، این ترانه را نوشته‌ام. دوستش می‌دارم. «سیمین غانم» در استادیوم ورزشی امجدیه، سرود می‌خواند. صدایی شبیه دلکش داشت. آواز خوان پُر توانی‌ست. این دومین ترانه‌ی اوست و تنها تجربه‌ی مشترک ما با هم.
[دریا در من، گزینۀ ترانه‌های شهیار قنبری، نشر نکیسا (آمریکا)، چاپ اول ۱۹۹۵، صفحه ۳۲ و ۳۳]

همنفس
شعر: شهیار قنبری
آهنگ: فریبرز لاچینی
خواننده: سیمین غانم

این که مث رهایی‌یه
گاهی یه قفل قفسه
این کیه، این کیه؟
که با من همنفسه
واسه من مقدسه

گاهی بغض غربت و بیکسی‌یه
پاری وقت‌ها مث دلواپسی‌یه
این کیه، این کیه؟
که با من همنفسه
واسه من مقدسه

مثِ خوابِ دم صبح،
مثِ گریه هق‌هقه
مث بوی جنگله،
یه عاشقه
گل ناز لادنه
یه عقیقِ روشنه
انگار این خودِ منه، خودِ منه
این کیه، این کیه؟
که با من همنفسه
واسه من مقدسه

نبضِ گل اقاقی‌یه
گاهی دروغه، هوسه
این کیه، این کیه که با من همنفسه
واسه من مقدسه؟

مثِ ترس از یه فراره توی خواب
مث لبخندِ یه عکسه، توی قاب
این کیه، این کیه؟
که با من همنفسه
واسه من مقدسه

پاری وقتها بد می‌شه
به مترسک می‌مونه
من‌و از تموم شدن می‌ترسونه

مث فکر یه سفر
لحظه‌ی رسیدنه
تبِ تندِ رفتنه، پریدنه
این کیه، این کیه؟
که با من همنفسه
واسه من مقدسه

تهران، ۱۳۵۲

♫  LP Cover  ♫

* * *

عارف: نامهربون

عارف نامهربون

نامهربون
شعر: شهیار قنبری
آهنگ: بابک افشار
خواننده: عارف

ای دو چشمت سبزه‌زاران
گریه‌ات اشکِ بهاران
می‌روم غمگین و نالان
اشک غم دیگر میفشان
ای سراپا مهربانی
ای نگاهت آسمانی
در دل نامهربانم
شوق ماندن می‌نشانی

ترسم آخر در کنارم خسته و آزرده گردی
با همه خوبی و پاکی در خزان پژمُرده گردی
می‌روم تا نشنوم آواز باران دو چشمت
می‌روم چون می‌هراسم شعله‌ای افسرده گردی
ای که در خوبی و پاکی چلچراغ آسمانی
قلب سردم را چه بی حاصل به سویت می‌کشانی

عاشق و چشم‌انتظاری
پاک و روشن، چون بهاری
هر چه گفتم باورت شد
حیف از احساسی که داری

چشمه‌ای خشک و سیاهم
خسته‌ای گُم‌کرده راهم
بگذر از من چون‌که دیگر
زشت و سرتاپا گناهم

ترسم آخر در کنارم خسته و آزرده گردی
با همه خوبی و پاکی در خزان پژمُرده گردی
می‌روم تا نشنوم آواز باران دو چشمت
می‌روم چون می‌هراسم شعله‌ای افسرده گردی
ای که در خوبی و پاکی چلچراغ آسمانی
قلب سردم را چه بی حاصل به سویت می‌کشانی
قصه‌ی تلخ مرا کاش از نگاهم خوانده بودی
من گُنهکارم تو خوب و مهربانی، مهربانی

♫  LP Cover  ♫

* * *

گوگوش: بین ما هر چی بوده تموم شده

گوگوش بین ما هر چی بوده تموم شده

بین ما هر چه بوده تموم شده
شعر: شهیار قنبری
آهنگ: اسفندیار منفردزاده
خواننده: گوگوش

گُلی که دست تو چیده پیش رومه
هنوزم بادبادکامون لبِ بومه
صدای پات میاد از اون سر دالون
میگی: خوبی چی‌چیه؟ وفا کدومه؟

بین ما هر چی بوده تموم شده
عشق این دوره چی بی‌دووم شده

دست سردت میگه اون روزا گذشته
دیگه عشق و عاشقی از ما گذشته
می گم آروم بشه دل تنها بمونه
می دونم دوره‌ی این حرفا گذشته

بین ما هر چی بوده تموم شده
عشق این دوره چه بی دووم شده

دلم اندازهء این ابرا گرفته
عشق تو خنده از این لبها گرفته
چی بگم؟ هر چی بگم فایده نداره
غم عالم توی قلبم جا گرفته

بین ما هر چی بوده تموم شده
عشق این دوره چه بی دووم شده

کسی که زندگی‌شو باخته، تو نیستی
اون که با رنگ و ریا ساخته، تو نیستی
اون منم، تنهاترین تنهای دنیا
اون که خوب و بد و نشناخته، تو نیستی

بین ما هر چی بوده تموم شده
عشق این دوره چه بی دووم شده

♫  LP Cover  ♫

* * *
در بارهٔ «اسفندیار منفردزاده» در این سایت:

یادمان هفتاد سالگی «اسفندیار منفردزاده»

* * *

عباس مهرپویا: بستر ننگین رقیب

عباس مهرپویا بستر ننگین رقیب

بستر ننگین رقیب
شعر: شهیار قنبری
آهنگ: عباس مهرپویا
خواننده: عباس مهرپویا

ای گنه‌کرده تو هم شبزده‌ای
از کدامین شبِ درد آمده‌ای
بی‌تپش گشته کنون خانه‌ی من
بی‌تو من ماندم و ماتمکده‌ای

بعد من گریه‌ی بیهوده نکن بر مزارم
بگذر آرام از کنارم

از کجا آمده ای
بستر سردِ که آتش زده‌ای
ای تن‌آلوده‌ی افتاده به پا
برو دیگر به همانجا
دل ناپاکت از این خانه ببر
برو دیگر

من که با سایه‌ی خود مانده غریب
سیرم از این‌همه نیرنگ و فریب
دگر این خانه‌ی من جای تو نیست
برو در بسترِ ننگینِ رقیب

بعد من گریه‌ی بیهوده نکن بر مزارم
بگذر آرام از کنارم

♫  LP Cover  ♫

* * *

● ترانه‌شناسی عباس مهرپویا
● حکایت ترانه‌ی «مرگ قو» به روایت عباس مهرپویا
● حکایت ترانه‌ی «بستر ننگین رقیب» به روایت شهیار قنبری

*‌ * *

گوگوش: کوچه‌ها

گوگوش کوچه ها

کوچه‌ها
شعر: شهیار قنبری
آهنگ: بابک افشار
خواننده: گوگوش

کوچه‌ها
شعر: شهیار قنبری
آهنگ: بابک افشار
خواننده: گوگوش

خاطرم آید که شبها با تمام آرزوها
بوسه بر لبهای تشنه می‌زدیم، اما دریغا

می‌روم غمگین و خسته، با تنی سرد و شکسته
می‌روم اشکی بریزم با دلی در خون نشسته

کوچه‌ها ای کوچه‌ها، کوچه‌های آشنا
بشنوید بهر خدا این قصه‌ی دردِ مرا
می‌کِشم بر دوشِ خود کوله‌بارِ غصه را
با غمی بی‌انتها آخر مرا کرده رها

کوچه‌ها شاید نداند این‌چنین دلگیرم امشب
اینهمه افسرده‌حالم، ای خدا می‌میرم امشب

کوچه‌ها ای کوچه‌ها، کوچه‌های آشنا
بشنوید بهر خدا این قصه‌ی دردِ مرا
می‌کِشم بر دوشِ خود کوله‌بارِ غصه را
با غمی بی‌انتها آخر مرا کرده رها

* * *

error: Content is protected !!