دلکش: آتش کاروان

دلکش آتش کاروان

آتش کاروان
شعر: بیژن ترقی
آهنگ: علی تجویدی
ارکستر: مجید وفادار
خواننده: دلکش

آتشی ز کاروان جدا مانده
این نشان ز کارورن به‌جا مانده
یک جهان شراره تنها
مانده در میان صحرا
به درد خود سوزد،
به سوز خود سازد

سوزد از جفای دوران،
فتنه و بلای توفان
فنای او خواهد
به سوی او تازد

من هم ای یاران تنها ماندم‌‌‌‌
آتشی بودم بر جا ماندم

با این گرمیِ جان،
در ره مانده حیران
این غم خود به کجا ببرم؟
با این جانِ لرزان،
با این پایِ لغزان
ره به کجا ز بلا برم؟
می‌سوزم گرچه با بی‌پروایی
می‌لرزم بر خود از این تنهایی

من هم ای یاران تنها ماندم‌‌‌‌
آتشی بودم بر جا ماندم

آتشین‌خو، هستی‌سوزم
شعله‌جانی بزم‌افروزم
بی‌پناهی محفل‌آرا
بی‌نصیبی تیره‌روزم

من هم ای یاران تنها ماندم‌‌‌‌
آتشی بودم بر جا ماندم

LP Cover
* * *

رویا:‌ عشق و مستی

رویا عشق و مستی

عشق و مستی
شعر: بیژن ترقی
آهنگ: حبیب‌الله بدیعی
خواننده: رویا

مستِ عشقم تا که هستم
آن که بُرد این دل‌ ز دستم
عشق مرا در سینه دارد
سینه مگو، آیینه دارد
آن که در چشم سیاهش
دیده‌ام راز نگاهش
گرچه بسی‌ دل‌خسته دارد
تنها به من، دل بسته دارد
تا دلی‌ از عشق او دیوانه دارم
کی‌ نظر بر ساغر و پیمانه دارم
شادی من، مستی من، هستی‌ام باشد از او
گریه‌ی من، خنده‌ی من، مستی‌ام باشد از او
هر زمان بینم پریشان گشته آن آشفته‌مو
دل‌ شود آشفته‌تر از خرمن گیسوی او
چون ز دستش می‌‌بنوشم
سوزد آن می‌‌ عقل و هوشم

* * *

حمیرا: باغ گل

حمیرا باغ گل

باغ گل
شعر: بیژن ترقی
آهنگ: پرویز یاحقی
خواننده: حمیرا

بهار زیبا می‌شه، لاله و گل وا می‌شه
وقتی که خنده روی لب تو پیدا می‌شه
چشمای من ز دیدنت غرق تماشا می‌شه
پنجره‌ای به باغ گل رو به دلم وا می‌شه

خونه‌ی غمها می‌شه، دلم که تنها می‌شه
تا تو ز ره می‌رسی،چه شور و غوغا میشه
چشمای من ز دیدنت غرق تماشا می‌شه
پنجره‌ای به باغ گل رو به دلم وا می‌شه

به محبتی بده فریبم
که تو شهر عاشقی، غریبم
منم و دلی ز غم پریشون
بیا که یه روز می‌شی پشیمون
چشمای من ز دیدنت غرق تماشا می‌شه
پنجره‌ای به باغ گل رو به دلم وا می‌شه

دلم تو سینه ز غمت نغمه به‌پا می‌کُنه
نی شکسته هوسِ ساز و نوا می‌کُنه
نوای بلبل چمن‌و غرق صفا می‌کُنه
صدای پایت دلم‌و نغمه‌سرا می‌کُنه
چشمای من ز دیدنت غرق تماشا می‌شه
پنجره‌ای به باغ گل رو به دلم وا می‌شه

* * *
حکایت ترانه «باغ گل» به روایت «حمیرا»

* * *

تاجیک: رقص پروانه

تاجیک رقص پروانه

رقص پروانه
شعر: بیژن ترقی
آهنگ: پرویز یاحقی
خواننده: امان‌الله تاجیک

دل به وجد آرد به گلشن رقص پروانه
می‌پرد از روی گلها شاد و مستانه
او در راز و نیاز، گل در عشوه و ناز
من در سوز و گداز از این راز و نیاز

جستجو می‌کند در چمن تا بیابد یار گل‌رویی
نظری تازه‌گل بر او نما
به کرشمه بوسه‌ای از او رُبا

گشته پنهان در لاله جامی از اشکِ ژاله
کرده رنگین پیاله، نوشد از آن پیمانه
بوسه گیرد مستانه از رخِ گُل، پروانه

* * *

رقص پروانه (مجموعه ترانه‌ها)

قاسم جبلی: رقص پروانه

قاسم جبلی رقص پروانه

رقص پروانه
شعر: بیژن ترقی
آهنگ: پرویز یاحقی
خواننده:‌ قاسم جبلی

دل به وجد آرد به گلشن رقص پروانه
می‌پرد از روی گلها شاد و مستانه
او در راز و نیاز، گل در عشوه و ناز
من در سوز و گداز از این راز و نیاز

جستجو می‌کند در چمن تا بیابد یار گل‌رویی
نظری تازه‌گل بر او نما، به کرشمه بوسه‌ای از او رُبا

گشته پنهان در لاله جامی از اشکِ ژاله
کرده رنگین پیاله، نوشد از آن پیمانه، بوسه گیرد مستانه از رخِ گُل، پروانه

* * *
رقص پروانه (مجموعه ترانه‌ها)

* * *

عهدیه: بر آسمان نوشته

عهدیه بر آسمان نوشته

بر آسمان نوشته (با صدای مهستی)
شعر: بیژن ترقی
آهنگ: عطاالله خرم [سیامک یاسمی]
خواننده: عهدیه

آن دل که اسیر بلا نشود
سرچشمه‌ی مهر و وفا نشود
آن دل که تُهی بود از غم دوست
او را خبری ز خدا نشود
بر آسمان نوشته که:
وفا با جان ما سِرشته

هر دم یاری به یاری آشنا گردد
باغ هستی پُر از گل وفا گردد
اشک حسرت ز چشم آسمان ریزد
هر دم یاری ز یار خود جدا گردد

دانی که خدا ز چه دل داده به ما؟
دل داده به ما که کُنی مهر و وفا
تو ای کسی که دل به غم دگری ندهی
درختِ بی بری که دگر ثمری ندهی

* * *

error: Content is protected !!