«تورج نگهبان»، در کنار ترانهسرایانی چون: رحیم معینی کرمانشاهی، بیژن ترقی، اسماعیل نواب صفا و کریم فکور سرآمد نسل دوم از ترانهسرایان معاصر است.
برچسب: تورج نگهبان
در توصیف آن «آتش به جا مانده از کاروان»
پیشینهی توصیف «مانده بر جا آتشی از کاروانم» از «تورج نگهبان» در ترانه «سوگند» با صدای «ویگن»؛ و «آتشی ز کاروان جدا مانده» از «بیژن ترقی» که «دلکش» خواند شاید به شعر «اجاق سرد» سرودهی «نیما یوشیج» برسد. آنجا که میگوید: «مانده از شبهای دورا دور / بر مسیر خامُش جنگل / سنگچینی از اجاقی خُرد / اندرو خاکستر سردی»
حکایت ترانهی «رهگذار عمر» به روایت «بابک افشار»
«. . . شعر ترانهٔ «رهگذار عمر» را تورج [نگهبان] گفته بود. مهندس [رضا] قطبی از تلویزیون به ما سفارش داده بود که: «یک آهنگ بسازید با صدای داریوش [اقبالی] برای سریال «رهگذر عمر».» آهنگش را ناصر چشمآذر تنظیم کرده بود. داریوش آمد این را خواند. یک کپی روی نوار کاست دادم به او گفتم: «برو تمرین کن، هفتهٔ دیگر بیا ضبط کنیم باید زود آماده بشود بدهیم تلویزیون.»
ادامه خواندن حکایت ترانهی «رهگذار عمر» به روایت «بابک افشار»
حکایت ترانه «بیگانه» به روایت «تورج نگهبان»
[. . . قرار بر این شد که آقای عباس شاپوری آهنگی برای پوران درست کند. برای شعر این ترانه قرعهٔ فال به نام من دیوانه زدند. عباس شاپوری اول قهر میکرد، نمیخواست این کار را بکند. وادارش کردند! بنده هم چند باری فرار کردم . . . «بیگانه» زندگی عباس شاپوری بعد از جدایی او از پوران است. . .]
ای شمع سحری (نگاهنگ)
ای شمع سحری
که در این رهگذری
عمرت شد سپری
ز چه رو بیخبری
یادمان «سوسن» (قیصر)
سال ۱۳۴۸ است که برای اول بار صدایش به سینما کشیده میشود. «ناش ناش نیناش ناش، کلاه مخملی رو باش». شعرش را «تورج نگهبان» گفته و آهنگش را «اسفندیار منفردزاده» مخصوص برای فیلم «قیصر» ساخته است. ترانهای که «شهرزاد» (کبری سعیدی) در اولین نقش سینمایی خود آن را میخواند و میرقصد.
مهستی: بستر غم (گلهای رنگارنگ ۵۴۵)
بستر غم (گلهای رنگارنگ ۵۴۵)
شعر: تورج نگهبان
آهنگ: همایون خُرم
خواننده: مهستی
بعد از تو هم در بستر غم میتوان خفت
بعد از تو هم با دل سخنها میتوان گفت
بعد از تو هم این سوز هجران
هر گز نمیآید به پایان
بیتو هم این عشق بیفرجام من
شاید که پا بر جا بماند؛ یا نماند
بیتو هم دریای بیآرام دل
شاید به توفانم کشاند؛ یا براند
من که رسوای دل هستم کی ز غم پروا کُنم
میروم عشق و وفا را بعد از این رسوا کُنم
دل به دریا میزنم تا که دل دریا کنم
دل کی شود آزاد از این غم
فریاد از این دل، داد از این غم
جز غم چه بود این عشق رسوا
شد هستیام بر باد از این غم
بعد از تو هم در بستر غم میتوان خفت
بعد از تو هم با دل سخنها میتوان گفت
بعد از تو هم این سوز هجران
هر گز نمیآید به پایان
من که رسوای دل هستم کی ز غم پروا کُنم
میروم عشق و وفا را بعد از این رسوا کُنم
دل به دریا میزنم تا که دل دریا کنم
* * *
یادنامهٔ «همایون خُرم» در سایت «راوی حکایت باقی»
* * *
عارف: بیتو چکنم!؟
کلام: تورج نگهبان / خواننده: عارف
سوزد امشب سینهی من، دل چون آیینهی من
ز غم دیرینهی من، زده راهِ جنون دل من بهخدا
بیتو در دنیا چکنم!؟ با دلِ رسوا چکنم!؟
تو بگو تنها چکنم!؟ ز غمت شده خون دل من بهخدا
اشکِ من شد همرازم، غمِ من شد دمسازم
بیتو زین پس ننشیند، بر لبانم آوازم
نَبُوَد ز لبم سخنی
تو بگو، تو بگو، تو بگو تنها چکنم!؟
من به راهت سرگردان، همچو مرغی در توفان
در دلِ کوه و صحرا جویم این گل عشقت را
سوزد امشب سینهی من، دل چون آیینهی من
ز غم دیرینهی من، زده راهِ جنون دل من بهخدا
بیتو در دنیا چکنم!؟ با دلِ رسوا چکنم!؟
تو بگو تنها چکنم!؟ ز غمت شده خون دل من بهخدا
* * *
در رهگذر عمر با «تورج نگهبان»
* * *
نمونهٔ فارسیشدهٔ ترانههای مشهور
* * *
سودابه: مادر
مادر، ای مادر! دل از نامِ تو میلرزد
زندگانی بی وجود تو نمیارزد
رفتهای آخر بگو کی برمیگردی
از برای من تو کی مادر میگردی
اشک من با یاد تو هر لحظه میریزد
بیتو آه از سینهی تنگم بهپا خیزد
رفتهای آخر بگو کی برمیگردی
از برای من تو کی مادر میگردی
مادر! تو فروغِ شب، تو رویای سحرگاهم، مادر
مادر! بهخدا تنها در این دنیا تو را خواهم مادر
به نقش چشمانِ تَرِ من، چرا نباشد مادرِ من
بگو کجا او رفته کجا، مادر
شود که باز آید بَرِ من، دوباره یک شب مادر من
کِشد در آغوشم بهخدا، مادر
کاشکی هر شب سایهی تو بر سر من بودی
کاشکی آخر در زمانه مادر من بودی
* * *
نام و یاد «مادر» در ترانههای ایرانی
* * *
عباس مهرپویا: میخواهم
میخواهم
شعر: تورج نگهبان
آهنگ: اروین موره
خواننده: عباس مهرپویا
● ترانهشناسی عباس مهرپویا
● حکایت ترانهی «مرگ قو» به روایت عباس مهرپویا
● حکایت ترانهی «بستر ننگین رقیب» به روایت شهیار قنبری
* * *