ترانه (تا تو با منی، زمانه با من است)
سروده و صدای: هوشنگ ابتهاج (ه. الف. سایه)
موسیقی: پرویز اتابکی
برچسب: پرویز اتابکی
هوشنگ ابتهاج: صدای شاعر (کانون پرورش فکری)
شعرهای هوشنگ ابتهاج (با صدای شاعر)
تکنواز پیانو: پرویز اتابکی
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ۱۳۵۱
لب خاموش
امشب به قصهی دل من گوش میکُنی
فردا مرا چو قصه فراموش میکُنی
. . .
سایه چو شمع شعله در افکندهای به جمع
زین داستان که با لب خاموش میکُنی
* * *
بهانه
ای عشق همه بهانه از توست
من خامُشم، این ترانه از توست
. . .
چون سایه مرا ز خاک برگیر
کاینجا سر و آستانه از توست
* * *
زبان نگاه
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر نامهرسان من و توست
. . .
سایه ز آتشکدهی ماست فروغ مه و مهر
وه ازین آتش روشن که به جان من و توست
* * *
گریهی شبانه
شب آمد و دل تنگم هوای خانه گرفت
دوباره گریهی بیطاقتم بهانه گرفت
. . .
دل گرفتهی من همچو ابر بارانی
گشایشی مگر از گریهی شبانه گرفت
* * *
قدر مرد
بگذر شبی به خلوت این همنشین درد
تا شرح آن دهم که غمت با دلم چه کرد
. . .
خونی که ریخت از دل ما، سایه! حیف نیست
گر زین میانه آب خورد تیغ همنبرد
* * *
ترانه
تا تو با منی زمانه با من است
بخت و کام جاودانه با من است
. . .
خواب نازت ای پری ز سر پرید
شب خوشات که شب فسانه با من است
* * *
رحیل
فریاد که از عمر جهان هر نفسی رفت
دیدیم کزین جمع پراکنده کسی رفت
. . .
این عمر سبکسایهی ما بسته به آهیست
دودی ز سر شمع پرید و نفسی رفت
* * *
چشمی کنار پنجرهی انتظار
ای دل، به کوی او ز که پُرسم که یار کو؟
در باغ پُر شکوفه، که پُرسد بهار کو؟
. . .
خون هزار سرو دلاور به خاک ریخت
ای سایه! های های لب جویبار کو؟
* * *
فهرست آثار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان (۱۳۵۷ ـ ۱۳۴۴)
* * *
یادنامهی «هوشنگ ابتهاج» (سایه)
* * *
نلی: عروسک شکسته
عروسک شکسته
شعر: ایرج جنتیعطایی
آهنگ: پرویز اتابکی
خواننده: نلی
اگه برم اگه برم، رنگ گریه با صدامه
اگه نرم اگه نرم؛ روز مرگ خندههامه
نمیتونم رها کُنم خودمو از این اسیری
کُجا برم؛ کُجا برم؛ زنجیر غمت به پامه
به من بگو؛ بگو به من دیروز برات چی بودم
«عروس حجله بسته»
امروز برات چی هستم
«عروسکِ شکسته»
دستای تو دیگه دستِ یه مهربون نیست
حرفای تو دیگه حرفِ یه همزبون نیست
چه میدونی چه دردییه تو کاسهی سیاه و ماتِ چشم عروسک
چه میدونی چه حرفییه رو لبای غمزدهی بیخشم عروسک
«عروس حجله بسته»
امروز برات چی هستم
«عروسکِ شکسته»
فانوس بزرگِ عشق تو بیفروغ بود
حرفای قشنگت مثل خودت دروغ بود
عروسکِ شکستهایی که همه تنش نگاهه
به خاطر نگاه تو، چشم شیشهایش به راهه
وقتی میآی زمستونش پُر لالههای سُرخه
وقتی میری بهارشم پُر لالهی سیاهه
به من بگو؛ بگو به من دیروز برات چی بودم
«عروس حجله بسته»
امروز برات چی هستم
«عروسکِ شکسته»
فانوس بزرگ عشق تو بیفروغ بود
حرفای قشنگت مثل خودت دروغ بود
♫ LP Cover ♫
* * *
گیتی: آتیش عشقه که خاموش نمیشه
آتیش عشقه که خاموش نمیشه
شعر: تورج نگهبان
آهنگ: پرویز اتابکی
خواننده: گیتی
شب اگر سرتاسرش غم نمیشد
چشم گلها پُر شبنم نمیشد
دل اگر دنیای ماتم نمیشد
دیگه اون دل، دل آدم نمیشد
با همین آفتِ جون
دل بینام و نشون
شبها تا شهر خدا پَر میکشم
با همین یه چیکه خون
تا لب بام جنون
توی هر میخونهای سر میکشم
آتیش عشقه که خاموش نمیشه
قصهی دل که فراموش نمیشه
اگه صد آتیش سوزنده باشه
مثل یه گرمی آغوش نمیشه
تا چشام مروارید بارون میکُنه
واسه من شب رو چراغون میکُنه
همین اشکها که روی غمهام میریزه
غم های کهنه رو پنهون میکُنه
♫ LP Cover ♫
* * *
سلی: بهت نگفتم
بهت نگفتم
شعر: محمد مالمیر
آهنگ: پرویز اتابکی
خواننده: سلی
سلی: اشارتهای دل
اشارتهای دل
شعر: محمد مالمیر
آهنگ: پرویز اتابکی
خواننده: سلی
گیتی: تا وقتی که من بمیرم دل بمیره
تا وقتی که من بمیرم دل بمیره
شعر: کریم محمودی
آهنگ: پرویز اتابکی
خواننده: گیتی
چشمام اگه آهو بشه تو صحرا
دستام اگه قایق بشه تو دریا
خورشید اگه با آسمون قهر کُنه
بره قایم شه پشت تور ابرا
ابرا اگه یه پارچه بارون بشن
پرستوها ریگ بیابون بشن
ستارهها روی زمین بیفتن
فرشتهها اون بالا گریون بشن
تا وقتی که من بمیرم دل بمیره
از سر من عشق تو بیرون نمیره
دستات اگر حلقهی زنجیر بشه
نگاه تو تیغهی شمشیر بشه
خورشید اگر بار سفر ببنده
خندهی من نالهی شبگیر بشه
دوست دارم اندازه ی یه دنیا
یه آسمون قدّ تمومه ابرا
قدّ همه ستارههای عالم
یا هر چی هست ماهی تو آب دریا
تا وقتی که من بمیرم دل بمیره
از سر من عشق تو بیرون نمیره
♫ LP Cover ♫
* * *
گیتی: دیروز، امروز، فردا
گیتی: خدا اون روز رو نیاره
گوگوش: ستاره
ستاره
شعر: شهیار قنبری
آهنگ: پرویز اتابکی
خواننده: گوگوش
ستاره آی ستاره
چشام اشکی نداره
دیگه پیداش نمیشه
نمیآدش دوباره
دیگه دوستم نداره
منو تنها میذاره
آخه گوش کُن ستاره آی ستاره
دلِ عاشق خریداری نداره
خدایا اونو با عشق و محبت آشنا کُن
به درد این دل دیوونه من مُبتلا کُن
بیا بنشون گُل مهر و وفا رو توی سینهش
منو از دستِ دلتنگی و تنهایی رها کُن
آخه گوش کُن ستاره آی ستاره
دلِ عاشق خریداری نداره
اگه عشقی نباشه
دلی رسوا نمیشه
دل پاک مثل شیشه
دیگه پیدا نمیشه
دیگه دنیا، ستاره
برام دنیا نمیشه
آخه گوش کُن ستاره آی ستاره
دلِ عاشق خریداری نداره
۱۹۶۹
ستاره آی ستاره. نخستین ترانه من نبود. نخستین ترانهای بود که پخش شد. از لندن برمیگشتم. از یک شکست عاشقانه میآمدم. این دومین سفرم بود. در «لندن» به دیدار گوگوش و شوهرش محمود رفتم. Bayswater. در یک هتل کوچک. گفتم: چند ترانه نوشتهام! خواندم و همین.
سال بعد، در استودیو طنین،گویندهی برنامه تلویزیونی «زنگولهها» شدم. با پرویز اتابکی، ستاره آی ستاره را ساختیم. گوگوش حالا دیگر ترانههای خود را میخواند. ستاره آی ستاره را در شبگردیهای هقهق و حسرت نوشتم. در شب غیبتِ دخترکی که یک روز همبازی کودکیام بود و اینک به بانوی ترانههای من شباهت داشت. لادن. ستاره آی ستاره، بغض جوانی هجده ساله است که به سادگی تِرک برمیدارد. نخستینبار از برنامهی شما و رادیوی صبح جمعه پخش شد. گوینده علی تابش بود که با من و آوازخوان به گفتوگو نشست.
ستاره آی ستاره، گُل کرد و مرا در برابر یک پرسش بزرگ قرار داد:
ـ ترانه نوشتن یا ننوشتن؟ مساله این است!
[دریا در من، گزینۀ ترانههای شهیار قنبری، نشر نکیسا (آمریکا)، چاپ اول ۱۹۹۵، صفحه ۱۷ و ۱۸]
* * *
♫ LP Cover ♫
* * *