صمد بهرنگی: ماهی سیاه کوچولو (شنیداری) (کانون پرورش فکری)

ماهی سیاه کوچولو صمد بهرنگی

«ماهی سیاه کوچولو»
نوشته: صمد بهرنگ
موسیقی: اسفندیار منفردزاده
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ۱۳۵۰

این کتاب در شکل نوشتاری (PDF)

صمد بهرنگی ماهی سیاه کوچولو

* * *
فهرست آثار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان (۱۳۵۷ ـ ۱۳۴۴)

* * *
یادنامه‌ی «صمد بهرنگی» در سایت «راوی حکایت باقی»

* * *

بهرام بیضایی: عمو سیبیلو (کانون پرورش کودکان)

بهرام بیضایی عمو سیبیلو

عمو سیبیلو
کارگردان: بهرام بیضایی
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ۱۳۴۹

ادامه خواندن بهرام بیضایی: عمو سیبیلو (کانون پرورش کودکان)

مهستی: نخستین عشق (ترانه فیلم)

مهستی نخستین عشق

نخستین عشق
آهنگ: اسفندیار منفردزاده
خواننده: مهستی
ترانه فیلم: شکوه قهرمان

عشق تو چون آتشی در سینه‌ام مانده
با قلب من در رویا افسانه‌‌ی تو خوانده
آرزو در سینه‌ام بر پا کرده توفان
تنها تو در این دنیا با این مرغ خسته بمان

هر جا باشم پس از این یاد تو بود در خاطر من چون خاطره‌ها
بر هر جا می‌نگرم چون خنده‌ی گل بینم به‌خدا لبخند تو را
با من باش ای که ز تو روشن شده این ویرانه‌‌ی دلم
ترکم مکُن که تو را خواهد به جهان دیوانه‌ دلم

در شب تنهایی، در بر آیینه، قصه‌ی دل می‌خوانم
ای همه شیدایی، من خدا می‌داند، قدر عشقت می‌دانم
تا کنارت هستم، چشمه‌ی امیدم، جلوه‌ای از خورشیدم
بی‌تو بی‌آرامم، شمع تب‌آلودم، بی‌پناهم، نومیدم

هر جا باشم پس از این یاد تو بود در خاطر من چون خاطره‌ها
بر هر جا می‌نگرم چون خنده‌ی گل بینم به‌خدا لبخند تو را

♫  LP Cover  ♫

* * *
یادمان اسفندیار منفردزاده

* * *

فرهاد: مرد تنها (اولین ترانه)

فرهاد مرد تنها با صدای بی صدا

مرد تنها
شعر: شهیار قنبری
آهنگ: اسفندیار منفرد زاده
خواننده: فرهاد مهراد
ترانه فیلم: رضا موتوری [+]

با صدای بی‌صدا،
مث یه کوه بلند،
مث یه خواب کوتاه،
یه مرد بود، یه مرد.

با دست‌های فقیر،
با چشم‌های محروم،
با پاهای خسته،
یه مرد بود، یه مرد.

شب، با تابوت سیاه،
نشست توی چشم‌هاش؛
خاموش شد ستاره،
افتاد روی خاک.

سایه‌ش هم نمی‌موند
هرگز پشت سرش؛
غمگین بود و خسته،
تنهای تنها.

با لب‌های تشنه
به عکس یه چشمه
نرسید تا ببینه
قطره
قطره
قطره‌ی آب
قطره‌ی آب.

در شب بی‌تپش
این‌طرف، اون‌طرف
می‌افتاد تا بشنفه
صدا
صدا
صدای پا
صدای پا.

* * *
در باره‌ی ترانه‌ی «مرد تنها» در این سایت

* * *

آلیس الوندی ـ فرشید: من و او (ترانه فیلم)

آلیس الوندی فرشید من و او

من و او
کلام: اسماعیل نوری‌ علاء | خوانندگان: آلیس الوندی و فرشید
بر آهنگ: Aujourd’hui c’est toi – Nicole Croisille
ترانه فیلم: یک زن، یک مرد

* * *
نمونه‌ی فارسی شده‌ی ترانه‌های مشهور

* * *
یادمان هفتاد سالگی «اسفندیار منفردزاده»

* * *

مهستی: جدایی (ترانه فیلم)

مهستی جدایی

جدائی
آهنگ: اسفندیار منفردزاده
خواننده: مهستی
ترانه فیلم: شکوه قهرمان

*‌ * *
یادمان اسفندیار منفردزاده

* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید

* * *

گوگوش: بین ما هر چی بوده تموم شده

گوگوش بین ما هر چی بوده تموم شده

بین ما هر چه بوده تموم شده
شعر: شهیار قنبری
آهنگ: اسفندیار منفردزاده
خواننده: گوگوش

گُلی که دست تو چیده پیش رومه
هنوزم بادبادکامون لبِ بومه
صدای پات میاد از اون سر دالون
میگی: خوبی چی‌چیه؟ وفا کدومه؟

بین ما هر چی بوده تموم شده
عشق این دوره چی بی‌دووم شده

دست سردت میگه اون روزا گذشته
دیگه عشق و عاشقی از ما گذشته
می گم آروم بشه دل تنها بمونه
می دونم دوره‌ی این حرفا گذشته

بین ما هر چی بوده تموم شده
عشق این دوره چه بی دووم شده

دلم اندازهء این ابرا گرفته
عشق تو خنده از این لبها گرفته
چی بگم؟ هر چی بگم فایده نداره
غم عالم توی قلبم جا گرفته

بین ما هر چی بوده تموم شده
عشق این دوره چه بی دووم شده

کسی که زندگی‌شو باخته، تو نیستی
اون که با رنگ و ریا ساخته، تو نیستی
اون منم، تنهاترین تنهای دنیا
اون که خوب و بد و نشناخته، تو نیستی

بین ما هر چی بوده تموم شده
عشق این دوره چه بی دووم شده

♫  LP Cover  ♫

* * *
در بارهٔ «اسفندیار منفردزاده» در این سایت:

یادمان هفتاد سالگی «اسفندیار منفردزاده»

* * *

گوگوش: جمعه

گوگوش جمعه

جمعه
شعر: شهیار قنبری
آهنگ: اسفندیار منفردزاده
خواننده: گوگوش

توی قابِ خیسِ این پنجره‌ها
عکسی از جمعه‌ی غمگین می‌بینم،
چه سیاهه به تنش رختِ عزا
تو چشاش ابرای سنگین می‌بینم

داره از ابر سیا، خون می‌چکه
جمعه‌ها خون جای بارون می‌چکه

نفس‌ام در نمی‌آد
جمعه‌ها سر نمی‌آد
کاش می‌بستم چشامو
این ازم بر نمی‌آد

داره از ابر سیا، خون می‌چکه
جمعه‌ها خون جای بارون می‌چکه

عمر جمعه به هزار سال می‌رسه
جمعه‌ها غم دیگه بی‌داد می‌کُنه
آدم از دست خودش خسته می‌شه
با لبای بسته فریاد می‌کُنه

داره از ابر سیا، خون می‌چکه
جمعه‌ها خون جای بارون می‌چکه

جمعه وقت رفتنه
موسمِ دل‌کندنه
خنجر از پشت می‌زنه
اون که هم‌راه منه

داره از ابر سیا، خون می‌چکه
جمعه‌ها خون جای بارون می‌چکه

تهران، ۱۳۵۰

در یک عصر جمعه، ترانۀ جمعه را در خانۀ اسفندیار نوشتم. روبروی سازمان سینما پیام. بلوار الیزابت دوم. ترانه را به امیر نادری و فیلم خداحافظ رفیق‌اش، دوستانه پیشکش کردیم. روی جلد صفحۀ چهل و پنج دور، سه تصویر سپید و سیاه از جوانی‌ی ما. پشت جلد. دستانی چروکیده. پیر. سیاه. گرسنه. پای این تصویر نوشتم:
ـ نازنین، هدیه‌‌یی به تو که هر روزت، جمعه است. ترانۀ آمنه، با صدای آغاسی، همزمان منتشر شد.
می‌گفتند: جمعه بیش از آمنه گل کرده است!
جمعه، پیروزی ترانۀ نوین بود.

[دریا در من، گزینۀ ترانه‌های شهیار قنبری، نشر نکیسا (آمریکا)، چاپ اول ۱۹۹۵، صفحه ۵۶ و ۵۷]

♫  LP Cover  ♫

* * *
از «جمعه» تا «جمعه» تاریخچهٔ ترانهٔ «جمعه»

* * *
در بارهٔ «اسفندیار منفردزاده» در این سایت:

یادمان هفتاد سالگی «اسفندیار منفردزاده»

* * *

error: Content is protected !!