پوران: اسیر

پوران اسیر

اسیر
شعر: حزین لاهیجی
خواننده: پوران

ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد
در دام مانده باشد، صیاد رفته باشد
شادیم کز رقیبان دامن‌کشان گذشتی
گو مشتِ‌ خاکِ‌ ما هم بر باد رفته باشد
امشب صدای تیشه از بیستون نیامد
گویا به خوابِ شیرین فرهاد رفته باشد

* *‌ *
مجموعه‌ای از ترانه‌های «تک‌ساز» در این سایت

* * *

پوران: باغبانی

پوران باغبانی

باغبانی
خواننده: پوران شاپوری
شعر: پرویز وکیلی
آهنگ: عطاالله خرم

کار و بارم بنگر، روزگارم بنگر، همچو باغبانم
عمری در گلشن‌ها، با این گل‌ها تنها، یار و همزبانم
خون دل خوردم تا گل پروردم
گل من اگر بچیند گلچین دل من کند به گلچین نفرین
به خدای باغبان دیگر شد دل من ز باغبانی غمگین
همه شب در گلزارم، بیدارم
نتوانم ناله ز خود جدا کُنم
تا کی ز غم خدا خدا خدا کنم؟
در صد گلشن چرا، از صد دامن چرا یک گل آخر نشد سایه‌بانم
رنجم افزون مکُن، قلبم پُرخون نکن دردم این بس که من باغبانم

* * *

پوران: فرشته امید من

پوران فرشته امید من

فرشته امید من
آهنگ: مجید وفادار
خواننده: پوران شاپوری

ای کبوتر سفید من دل به که بستی!؟
ز من چرا شدی جدا،‌با که نشسته‌ای!؟
تا خاطره‌ی عشق مرا زنده کُنی
با زمزمه‌ی شوق و طرب به لانه بازآ
تا بار دگر بر رُخ من خنده کُنی
ای رفته به قهر از برِ من، به خانه بازآ

گرچه از برم نهانی
در نگاهِ دل عیانی
عاشقِ کسی نبوده‌ای
حالِ عاشقان چه دانی!؟

ای فرشته‌ی امید من ترکِ سفر کُن
مرا رها ز محنتِ عشقِ دگر کُن
چون نکهت گل روی سر باد سحر
بنشین و بیا، کُن گذری به کلبه‌ی من
در گلشنِ‌ دل ره نکُند مرغِ‌ دگر
تا مانده ز تو بال و پَری به کلبه‌ی من

ای امید زندگانی
از چه در بَرم نمانی!؟
عاشقِ کسی نبوده‌ای
حالِ عاشقان چه دانی!؟

* * *

پوران: قسم

پوران قسم

قسم
شعر: معینی کرمانشاهی
آهنگ: حبیب‌الله بدیعی
خواننده: پوران شاپوری

چه خواهی از من ای مایه‌ی رسوائیم
تو شمع جمعی، من عاشق تنهـایم
برو که من با خیال تو چون مُرغ شب
بی‌همزبان بنشسته‌ام
ز عالمی گسسته‌ام

از اول تو بودی که مستـانه با من
درِ گُفت‌وگو را گُشودی، گُشودی
من آسوده بودم، تو خواب از دو چشمم
به این گُفت‌وگو ها رُبودی، رُبودی

به این عشق سوزان قسم خورده‌ام
به این عهد و پیمان قسم خورده‌ام
که دور از چشمت می از دستِ غـم تنهای تنها بنوشم
ز دردِ هجران، خموش و گریان چون باده در خُم بجوشم
اما تو ای نامهربان، با این و آن ساغر به دستی
هُشیار اگر روزی شـدی حالم بجو، اکنون که مستی
. . .

* * *
معینی کرمانشاهی، شاعر ترانه‌های ماندگار

* * *

error: Content is protected !!