منوچهر سخایی: آفتاب مهتاب

منوچهر سخایی آفتاب مهتاب

آفتاب مهتاب
شعر ابوالقاسم اعلامی
آهنگ: پرویز مقصدی
خواننده: منوچهر سخایی

مرغ سفید پر من انگشتر زر من
یادت میاد قدیما، بچگیا ندیما
بازیای رنگ به رنگ‌و، قصه‌های قشنگ‌و
قصه‌ی مادر بزرگه، دندون تیز گرگه
آفتاب مهتاب چه رنگه، سرخ و سفید دو رنگه
هم آشیونه‌ی من، چراغ خونه‌ی من
حالا که اون بهارا، اون روز و روزگارا
دنیا مثال آبه، عمرا مثال خوابه
چشماتو هم نذاشته عمرا گذشته
آفتاب مهتاب چه رنگه
سرخ و سفید دو رنگه

* * *

رامش:‌ آواره‌ جهان

رامش آواره جهان

آواره‌ جهان
شعر: پرویز وکیلی
آهنگ: پرویز مقصدی
خواننده: رامش

با چشم پُر ز انتظار، با قلب پاره پاره
گشتم به شهرای غریب دنبال تو آواره
آهو شدم بیابونا رو در پی تو گشتم
بیابونا و سایه‌بون چوپونا رو گشتم
آب در میون کوزه، من تشنه‌لبون می‌گشتم
یار من توخونه بود و من گرد جهون می‌گشتم

قمری شدم تو جنگلا، موندم به انتظارت
شب تا سحر هزار آواز خوندم ز انتظارت
قایق شدم تو دریاها با بادبونِ تنها
سراغ تو گرفتم از موجای سبز دریا
آب در میون کوزه من تشنه لبون می گشتم
یار من توخونه بود و من گرد جهون می گشتم

♫  LP Cover  ♫

* * *
ضرب‌المثل‌های فارسی در ترانه‌های ایرانی

* * *

گوگوش: آسه برو، آسه بیا!

گوگوش آسه برو آسه بیا

آسه برو، آسه بیا
شعر: نوذر پرنگ
آهنگ: عطاالله خرم
خواننده: گوگوش

آی که دلت خنده می‌خواد، از این لب مثل نبات
قربون اون چشم سیات، یه چیزی میگم بدت نیاد
وقتی میای خونه‌ی ما، آسته برو آسته بیا
کفشتو پای در بکن، حرفتو در گوشی بزن
می‌دونی دیوار موش داره، خوب آقا موشه گوش داره

نباید از جا در بری، زیاد با زلفام ور بری
بلند بلند تو حرف نزن، همسایه ها خبر می‌شن
قربون اون چشم سیات، یه چیزی میگم بدت نیاد
وقتی میای خونه‌ی ما، آسته برو آسته بیا
کفشتو پای در بکن، حرفتو در گوشی بزن
می‌دونی دیوار موش داره، خوب آقا موشه گوش داره

* * *

اصطلاحات زبان فارسی در ترانه‌های ایرانی

* * *

حمید قنبری: طلاق

حمید قنبری طلاق

طلاق
شعر: کریم فکور
ارکستر: مبشری
خواننده: حمید قنبری

شوهره باز اومد بر سر طلاق
خانوم او گشته مایل فراق
کرده ز مادر زن این یکی حذر
اون یکی بیزاره از مادر شوهر
اون که راهِ وصال و فراقه
دفتر ازدواج و طلاقه
شوهره می‌ترسه ز لنگه کفش
خانومش ز چوب و چماق
یا نرو به دنبال ازدواج
یا نباش به فکر طلاق

شوهرش‌و خانم کرده کنترل
از او می‌خواد پارک و اسکن و اُتول
خانم زبون‌بازه، شوهرش دَله
غرض که بیچاره ول‌مُعطله
راه می‌ندازه زنش داد و بیداد
میگه؛ :مهرم حلال، جونم آزاد»
بعد از این باید در پی زنها
شوهرم بمیکه سماق
یا نرو به دنبال ازدواج
یا نباش به فکر طلاق

حضرت آقا چون هستش اهل دل
می‌افته دنبالِ دو تا مادمازل
تا که گلوش گیر کرد پیش دختره
براش میره فورا حلقه می‌خره
جنس نو چون اومد توی بازار
آخ مادر بچه‌ها شد دل‌آزار
این آقا به دنبال گردش‌و
تو خونه زنش مونده قاق
یا نرو به دنبال ازدواج
یا نباش به فکر طلاق

تا که خانم فکر عشق و بی‌دلی
توی خونه هر روز جنگ داخلی
شوهر اگر بازم بی‌علاقه شد
یکهو دیدی خانم سه طلاقه شد
اون که باز با زنش گشته مایل
زود میافته به فکر محلل
الغرض از این آفت طلاق
طاقت همه گشته طاق
یا نرو به دنبال ازدواج
یا نباش به فکر طلاق

* * *

جواد بدیع‌زاده: زالزالک

جواد بدیع زاده زالزالک

زالزالک
ویلون: ابوالحسن صبا
پیانو: فرهاد معتمد
خواننده: جواد بدیع‌زاده و همخوانی:‌ مادام پری آقابابوف

زالکه زالزالکه، رستم زال زالزالکه
مال باغ ونکه
میوه‌ی قشنگیه
عیبی که داره کالکه
عیالی گشته نصیبم همه چیزش کلکه
زالکه زالزالکه، رستم زال زالزالکه

‌می‌خوری پُف می‌کُنی
لبت‌و جُفت می‌کُنی
هستش‌و تُف می‌کُنی
دندونات کُند که شد، چاره کُندی‌ش نَمکه
عیالی گشته نصیبم همه چیزش کلکه
زالکه زالزالکه، رستم زال زالزالکه

این کارم، کار نشد؛
بار من، بار نشد؛
پولِ ناهار نشد
شب اگه دست‌خالی خونه برم من، کُتکه
عیالی گشته نصیبم همه چیزش کلکه
زالکه زالزالکه، رستم زال زالزالکه

گر کُنم آرد خمیر
با نون و ماست و پنیر
نخورد این بی‌پیر
میل خانوم به چلو، یا به پلوِ والکه
عیالی گشته نصیبم همه چیزش کلکه
زالکه زالزالکه، رستم زال زالزالکه

پشت هم بام می‌خورم
عوضش شام می‌خورم
کُندم هی تَلکه
دل من از این خوشه گوشه‌ی لُپش سالکه
زالکه زالزالکه، رستم زال زالزالکه

* * *

از ترانه‌های فکاهی «جواد بدیع‌زاد» در این سایت:
شوفر
زالزالک
زن می‌خوام
خیلی قشنگه
یه پول خروس
داد از کرایه خونه
ماشین مشدی ممدلی
آلاگارسون (کلفتِ آلاگارسون

* * *

مادام پری: قربون آن خدا برم

مادام پری قربون آن خدا برم

قربان آن خدا برم
کلام: غلامرضا روحانی (اجنه)
ویولن: ابوالحسن‌خان صبا
پیانو: فرهاد معتمد
تاریخ ضبط: ۱۳۱۴

قربون اون خدا برم، دلم خوشه شوهر دارم
اثاث و زندگی دارم، سایه‌ی بالا سر دارم
زین گذران‌و زندگی خون به دل و جیگر دارم
نه فکر خونه زندگی، نه فکر آب و نون داره
مرتیکه جای همه چی یه ذرع و نیم زبون داره
قربونتونم آقایان! شوهر نگو، بلا بگو
چه شوهری! چه زندگی! پا درد بی‌دوا بگو
قربون اون که یالغوزه، نه نام و نه نشون داره
مرتیکه جای همه چی ـ خدا به دور ـ زبون داره
والاهه نیست، بلاهه نیست به مرگ طفلم ابداً به فکر خونه زندگی
همیشه خونه خوابیده، نمی‌کُند دوندگی
از سر شب تا بوقِ سگ، مست و ملنگ و پُر چونه
این بی‌نوا جنون داره
مرتیکه جای همه چی ـ خدا به دور ـ زبون داره
من تک و تنها تو خونه، اون خوشه تو شیره‌خونه
ساعت شیش میاد خونه، مست و ملنگ پُر چونه
تازه به عشق خانوما قِر میده، تصنیف می‌خونه
می‌خونه: قربونِ مامان که ابروی کمون داره
مرتیکه جای همه چی ـ خدا به دور ـ زبون داره

ساتنیک آقابابیان با نام هنری مادام پری آقابابوف، خواننده‌ پرآوازه، بازیگر تئاتر و نمایش‌نامه‌نویس ایرانی ارمنی‌تبار بود. وی در دهه‌های ۱۳۰۰ و ۱۳۱۰ خورشیدی در اپرت‌هایی همچون پریچهر و پریزاد، شب هزار و یکم، و الهه آواز خواند و ایفای نقش کرد. وی موسیقی را در آلمان، روسیه، رم و فرانسه فرا گرفت. مادام پری با همکاری رضا کمال (شهرزاد) در نمایشنامه‌های موزیکال شرکت کرد و جزو نخستین زنان ایرانی محسوب می‌شود که بر روی صحنه نمایش اپرا خواند و به اجرا پرداخت. از مادام پری آوازهای متعددی که بیشتر آنان اجراشده در اپرت‌های خویش بوده به ضبط رسیده است. صفحه‌های کمپانی هیز مسترز ویس مانند: کجا هستی پریزاد، مهلت مرگ، فال گل، پدرم جانم دکتر، ای پدرم و. . . و نیز صفحه‌های کمپانی سودوا با همکاری جامعه باربد به سرپرستی اسماعیل مهرتاش همراه با زنده‌یادان جواد بدیع‌زاده، ابوالحسن‌خان صبا، اسماعیل مهرتاش، فرهاد معتمد در سوریه در سال ۱۳۱۴ به ضبط رسید که در نهایت در سال ۱۳۱۵ توسط کمپانی آغاسی توزیع شدند. زنده‌یاد مادام پری مدتی با ارکستر مدرسه عالی موسیقی به سرپرستی کلنل علینقی وزیری کار کرد اما به دلیل تفاوت در خوانندگی همکاری‌شان ادامه نیافت. از مادام پری به‌عنوان یکی از زنان تأثیرگذار بر جامعه هنری بانوان یاد می‌شود.

● متن ترانه و اطلاعات مربوط به «مادام پری آقابابوف» برگرفته از کانال ارزشمند «صفحه ادبی و هنری مهربان»‌ در یوتیوپ است.

* * *

حکایت ترانه‌ی «یکی یه پول خروس» (جواد بدیع‌زاده)

جواد بدیع زاده یکی یه پول خروس

یکی یک پول خروس
شعر: غلامرضا روحانی
خواننده: جواد بدیع‌زاده

یکی یه پولِ خروس؛ مابا بابا
یکی یه پولِ خروس

از قند و شکر ساخته‌ام جوجه‌خروس
بابا جان! یکی یه پولِ خروس
ماما جان! یکی یه پولِ خروس
آقایان! یکی یه پولِ خروس

به‌به!، به‌به!، به‌به!
به‌به! چه خروسی!
چه قشنگ است و ملوس

بابا جان! یکی یه پولِ خروس
آقایان! یکی یه پولِ خروس
ماما جان! یکی یه پولِ خروس

آفتابه‌ لگن، گلاب‌شکر اوردم
آقایون! صنعت کردم
بابا جون! خدمت کردم
بر فرقُ عروسک زده‌ام پر طاوس

بابا جان! یکی یه پولِ خروس
آقایان! یکی یه پولِ خروس
ماما جان! یکی یه پولِ خروس

وغ‌وغ‌‌ساهاب و النگو و نی‌لبکه
ای بچه‌ی لجوج
ای أجوج مأجوج
دیگر مخور از گرانیِ مرغ افسوس

بابا جان! یکی یه پولِ خروس
آقایان! یکی یه پولِ خروس
ماما جان! یکی یه پولِ خروس

از این‌و از اون، هر چه، سماور بخرم
کوچولو! سماورم دارم
بی‌آتیش جوش‌ش میآرم
کز صنعتِ من مات شود کُلِ نُفوس

بابا جان! یکی یه پولِ خروس
آقایان! یکی یه پولِ خروس
ماما جان! یکی یه پولِ خروس

بدبخت و بیچاره گشتم من از این دوره
بابا! پول تو جیبم ندارم
اسباب تو خونه‌م ندارم
اگه لحاف بخوای، ندارم
اگه تشک بگی، ندارم

نه خونه و نه لونه
حالِ من چه داغونه
زن دارم، ولم کرده
غصه بر دلم کرده
هر که حال من بدونه
یک زن برا من می‌سونه
می‌خوام دوباره داشته باشم تازه عروس
بابا جان! یکی یه پولِ خروس
آقایان! یکی یه پولِ خروس
ماما جان! یکی یه پولِ خروس

بدتر ز همه، امان از دستِ زنم
بیچاره منم
یک داره از صبحی تا شوم غُر می‌زنه
غُرغُر می‌زنه
صبح که میشه،‌ پا میشه
از لحاف جدا میشه
زود میآد جلوم می‌شینه
هی قد و بالام می‌بینه
میگم: جارو! می‌گه: نمی‌تونم.
میگم: پارو! می‌گه: نمی‌تونم
ـ آشپزی بکُن!
ـ نمی‌تونم
ـ پس تو مرد بشو
ـ نمی‌تونم
ـ یا من زن می‌شم
ـ نمی‌تونم
اونوقت همچون و همچین می‌کُنه
زلفاشو پُر چین می‌کُنه
هی غُر و غُر می‌کُنه برام
خودشو نُنُر می‌کُنه برام
وآآآآی! از بس‌که بابا و ننه‌ش اونو کردند لوس
بابا جان! یکی یه پولِ خروس
آقایان! یکی یه پولِ خروس
ماما جان! یکی یه پولِ خروس

ای بچه‌ها امروز به دادم برسید
از دستِ‌ زنم مرا نجاتم بدهید
نه زَر دارم، نه زور دارم
نه سر دارم، نه سور دارم
نه پول دارم، نه زور دارم
نه آش دارم، نه جاش دارم
نه قدرت زندگانی
کبکِ منِ بیچاره شده جوجه خروس
بابا جان! یکی یه پولِ خروس
آقایان! یکی یه پولِ خروس
ماما جان! یکی یه پولِ خروس

* * *

«. . . آن وقتها که ما بچه بودیم، توی کوچه‌ها و محله‌های تهران، دوره‌گردها برای فروش جنس و بارشان داد می‌زدند، آواز می‌خواندند، حالا هر چی بود، توت بود یا شاتوت، زردآلو بود یا زالزالک. یک چیزهایی سر هم می‌کردند، که مثلا «زالکه، زالزالکه، رستمِ زال زال‌زالکه، مالِ باغِ ونکه.» یکی از آن دوره‌گردها، آدم لاغر و درازی بود که ما گلاب‌شکری صداش می‌کردیم. آدمی بود خوش‌صدا و خوش‌سلیقه که همیشه یک طبقِ چوبی گُنده روی سرش بود. طبقی پُر از چیزهای کوچک و رنگ‌وارنگ، سفید و قرمز و آلبالویی، زردِ زعفرانی و سبز نعنایی. به شکل چیزهایی مثل آفتابه، لگن، قوری، ملاقه یا پرنده‌هایی شبیه گنجشک، چلچله، قناری، خروس، که داخل‌شان پُر شربت‌های معطر بود. قیمت هر کدامشان هم به قول خودش «یکی یه پولِ خروس» بود، یعنی یک‌شاهی یا صنار، که می‌شد به اصطلاح صد دینار. وقتی طبق چوبی‌اش را زمین می‌گذاشت ما از بوی هِل و گلاب و نعنا و زعفرانِ‌ آنها مست می‌شدیم، از تماشای آنها سیر نمی‌شدیم. چیزی از او می‌خریدیم یا نمی‌خریدیم، وقتی راه می‌افتاد می‌رفتیم دنبالش، از این کوچه به آن کوچه، از این محله به آن محله، پشتِ‌ هیکلِ‌ دراز و طبقِ‌ روی سرش، می‌رفتیم دنبالِ دادزدن‌ها و آوازهایی که می‌خواند «ای بچه‌ها جوجه خروس آوردم، ملوس و قشنگ، تازه‌عروس آوردم، آفتابه لگن، گلاب‌شکر آوردم، براتون صنعت کردم، خدمت کردم.» و هر چی به‌فکرش می‌رسید به زبان می‌آورد، می‌خواند. از ما کمک می‌خواست که: «ای بچه‌ها امروز به دادم برسید، از دستِ‌ زنم منو نجاتم بدهید، هی قِر و پُر می‌کُنه برام، خودشو نُنُر می‌کُنه برام.» که ما نمی‌فهمیدیم چه می‌گوید. اما وقتی برمی‌گشت به همان کوتافابل یا ترجیع‌بند خودش، با او همصدا می‌شدیم و به اصطلاح پامنبری می‌کردیم که: «باباجون یکی یه پولِ خروس، ماماجون یکی یه پولُ خروس.»
من در آن سالهای کودکی، هر روزم را در دو عالم می‌گذراندم. یک عالمی که در کنار مرحوم پدرم می‌دیدم که ذاکر اهلِ بیت بود، یکی دیگر که در کوچه و محلات می‌گذشت. عالمی که آن‌ قدر دنبال امثال آقای «گلاب‌شکر» می‌رفتم که بیشتر کلمات و لحن و آهنگ صدایش در ذهنِ من حک می‌شد. به‌طوری که سالها بعد هم آنها را به‌یاد می‌آوردم. در خلوت و تنهایی‌ام زمزمه می‌کردم یا در مجلسی که با رفقای جوانی‌ام داشتم برایشان می‌خواندم. که برای همه‌شان آشنا بود و هر وقت که می‌خواندم هر کدامشان جزئیات دیگر به ‌یادشان می‌آمد.
در یکی از همین مجالس بود که [اسماعیل] مهرتاش به فکر افتاد آهنگی روی آن خاطره‌ها و شنیده‌ها تنظیم کند. این‌طوری بود که من و [اسماعیل] مهرتاش با رفیق دیگرمان غلامرضا روحانی روزها نشستیم و کار کردیم. [اسماعیل] مهرتاش تار می‌زد و خاطره‌ای تعریف می‌کرد، من می‌خواندم و خاطره‌ی دیگری یادم می‌آمد، غلامرضا [روحانی] که در روزنامه‌ها شعرهای فکاهی چاپ می‌کرد، همه را روی کاغذ می‌آورد و با ذوق و قریحه‌ای که در شعر و موسیقی داشت چیز دیگری اضافه می‌کرد. محصولِ کارِ ما چیز مفصلی شد که این‌طور شروع می‌شد: «از قند و شکر ساخته‌ام جوجه‌خروس، به‌به! چه خروسی، چه قشنگ است و ملوس.» و همین‌طور ادامه پیدا می‌کرد، می‌رسید به این‌جا که: «وق‌وق صاحاب و النگو و نی‌لبکه، ای بچه لجوج، ای عجوج مجوج» تا الی‌آخر، که بعد از سبک سنگین کردن‌ها و زیر و بالا کردن‌ها، همین شد که می‌شناسید، شد همین «یه پول خروس». . . .»

به نقل از: جواد بدیع‌زاده، برگرفته از کتاب: زنگ موسیقی، مصطفی اسلامیه، نشر نیماژ، چاپ اول، ۱۳۹۵، صفحه‌ی ۳۴ و ۳۵

* * *

از ترانه‌های فکاهی «جواد بدیع‌زاد» در این سایت:
شوفر
زالزالک
زن می‌خوام
خیلی قشنگه
یه پول خروس
داد از کرایه خونه
ماشین مشدی ممدلی
آلاگارسون (کلفتِ آلاگارسون

* * *

حسین همدانیان: سبزه کشمیر

حسین همدانیان سبزه کشمیر ما

● مهدی فتوحی، پژوهشگر تاریخ ایران، با طرح این سوال که: آیا «سبزه کشمیر»‌ غلط است یا «سرو کشمر» صحیح است؟ می‌نویسد:
«سبزه کشمیر» یعنی هندی‌های زیبای منطقه‌ی کشمیر [در شمال غربی شبه‌ قاره‌ی هند] که سبزه‌رو هستند؛ اما چیزی که حسین همدانیان می‌گوید «سَروِ کشمر» [کاشمر] است. آن بلند مقدس زرتشتی ـ ایرانی که اعراب مسلمان آن را نابود کردند. فراموشی تاریخی و احتمالا یک اشتباه شنیداری باعث شده سرو کشمر بعدها سبزه کشمیر شنیده شده باشد و این غلط مصطلح به همین شکل رواج پیدا کرده باشد.»

● در سایه‌سار سرو ایرانی عنوان پژوهشی از مهدی فتوحی باره «پیشینه و جایگاه «سرو» در هنر، شعر پارسی، ادبیات داستانی، اساطیر، آیین‌های ایرانی و نمونه‌های تاریخی مربوط به سرو است. (در اینجا بخوانید.)

* * *

سبز کشمیر (سرو کشمر)
خواننده: حسین همدانیان
ارکستر: گرگین‌زاده

فدای پیرهن آبی‌ت بگردم
فدای پیرهنِ‌ آبی‌ت بگردم
فدای رنگ مهتابی‌ت بگردم
شنیدم بی مَنَت خوابت نبُرده
فدای چشم بی‌خوابت بگردم
سرو کشمیر ما، زلفای تو زنجیر ما
عاشق به دلبرش می‌گفت: «ای جان شیرین ما
یا مرا ببر به خانه‌تون یا بیا به خانه‌ی ما»

گل روی تو زیبا و قشنگه
لبان تشنه‌ات چون غنچه تنگه
ولی با این همه زیبایی و لطف
دلی در سینه‌ات داری که سنگه
سرو کشمیر ما زلفای تو زنجیر ما
عاشق شدم به روی ماه این نیست تقصیر ما
یا مرا ببر به شهرتون یا بیا به کشمیر ما

دلی داریم‌و دلداری نداریم
غمی داریم‌و غمخواری نداریم
به تنهایی چنان دل آشنا شد
که دیگر با کسی کاری نداریم
سرو کشمیر ما زلفای تو زنجیر ما
عاشق به معشوقش میگفت ای جان شیرین ما
یا مرا ببر به خانه‌تون یا بیا به خانه‌ی ما

دو چشمون سیاهت کافرم کرد
لب پُر خنده‌ات از دین دَرم کرد
چو بوسه وعده‌ی دلدار کردی
خطا گفتی صداقت باورم کرد
سرو کشمیر ما زلفای تو زنجیر ما
مادر به دخترش می‌گفت: «به جان شیرین ما
یا مرا ببر به خانه‌تون یا بیا به خانه‌ی ما»

* * *

جمشید علیمراد: عروس دریا (آسمان بی‌ستاره)

جمشید علیمراد عروس دریا

عروس دریا (آسمان بی‌ستاره)
شعر: پرویز وکیلی
آهنگ: پرویز مقصدی
خواننده: جمشید علیمراد

مثال تور ماهی‌ها تار دلم ز هم گسسته
می‌خوام بگیرم دامنت با این دو دستِ پینه‌بسته
دلم میون سینه‌ام به خون نشسته
مثال قایقهای پیر تنم شکسته
دل زدستم گله داره، من ز دستِ دل شکایت
نتوانم پیش یارم غم دل کُنم حکایت
ای آسمون بی‌ستاره با دل من کُن مدارا
به هم مزن دگر دوباره آشیونِ‌ عشقِ ما را

* * *

عارف: روز جدایی سر میاد (ترانه فیلم)

عارف عهدیه روز جدایی سر میاد

روز جدایی سر میاد (خواست خدا بوده)
شعر: پرویز وکیلی
آهنگ: پرویز مقصدی
خواننده:‌ عارف
ترانه فیلم: سلطان قلبها

غم مخور روز جدایی سر میاد
خورشید از زندون ابرا در میاد
دست به دست همدیگه تو کوه و دشت
مثل آهوها می‌ریم به سیر و گشت

ای فروغ آرزوی من بخند
در به روی رنج غم‌پرور ببند
دیگه روز محنت و غمها گذشت
نوبت بی‌مهری دنیا گذشت

خواست خدا بوده که با هم آشنا باشیم
آسوده از غمها به امید خدا باشیم

دیگر آن دوران سختی‌ها گذشت
آن جدایی‌های بی‌پایان گذشت
در به روی آن گذشته‌ها ببند
ای نگار دلربای من بخند

ما جدا از محنت دنیا می‌ریم
به دیار عشق و شادی‌ها می‌ریم
خونه‌هاش مثل صدف سفید باشه
آفتاب تابونش از امید باشه

خواست خدا بوده که با هم آشنا باشیم
آسوده از غمها به امید خدا باشیم

* * *

ترانه‌های فیلم «سلطان قلبها» در بخش «شناسنامه ترانه‌ها»

عهدیه: لالایی
عارف: ماشین‌سواری
عارف: خواست خدا بوده
عارف: روز جدایی سر میاد
عارف ـ یه دل میگه برم، برم
عارف: دیشب خواب تو را دیدم
عارف ـ عهدیه: سلطان قلبم کجایی
عارف ـ عهدیه: وقتی برات نخواد خدا
عارف ـ عهدیه: یک شب، یک روز، یک ماه، یک سال
مجموعه ترانه‌های اجرا شده در فیلم سلطان قلبها
مجموعه ترانه‌های بازخوانی‌شده‌ی فیلم سلطان قلبها

* * *

error: Content is protected !!