مهدی سهیلی: باز کُن پنجره را، فصل بهار است

مهدی سهیلی باز کن پنجره را

باز کُن پنجره را، دخترکم فصل بهارست
به کناری بزن این پردۀ غمگین دل‌آزار
باز کُن پنجره را
تا زند دختر خورشید، بر این غمکده لبخند
تا وزد موج نسیمی به من از دامن دربند
تا دمد نور سپیدی به تو، از سینۀ البرز
تا رسد عطر دلاویز گل از سوی دماوند
باز کن پنجره را فصل بهار است
باغ، بیدار شد از خواب دی و بهمن و اسفند

                        ***

ادامه خواندن مهدی سهیلی: باز کُن پنجره را، فصل بهار است

یادمان جهان پهلوان «غلامرضا تختی»

در بارۀ «غلامرضا تختی» کم نگفته‌اند و بسیار شنیده‌اید. نمی‌خواهم به کلیشۀ معمول تکرار مکررات کنم و دوباره‌نویسی شرح حال و سابقه و فهرست مسابقات جهانی و مدال‌های طلا و نقره‌ای که او در آنجاها به‌دست آورد. این شرح احوال را می‌توانید از جمله در جاهای دیگر بخوانید.

ادامه خواندن یادمان جهان پهلوان «غلامرضا تختی»

دلکش: چشمان مست تو

دلکش چشمان مست تو

چشمان مست تو
شعر: مهدی سهیلی
آهنگ: مجید وفادار
خواننده: دلکش

چون تویی عشق من، بر تو رو کُنم
هر طرف من تو را جستجو کُنم
پُر بود شهری از گفتگوی من
بس‌که من با غمت گفتگو کُنم
ره به هر چمن کُنم ای گل مُراد
تا میان گل ترا جستجو کُنم
چشمهٔ حیات من چشم مست تو
بی‌تو زندگی چرا آرزو کُنم
عاقبت در ره عشق تو جان فدا کُنم
عاشقم از سر کوی تو رو کجا کُنم
عشقت آتش زد به جانم
جان در پایت می‌فشانم
فتنه‌ها دیده‌ام در جوانی
شکوه‌ها دارم از زندگانی
ستاره بارد چشمم همه شب
چون شمع بزم طرب

♫  LP Cover  ♫

* * *

error: Content is protected !!