ترانه‌شناسی جهانبخش پازوکی (مهستی)

ترانه شناسی جهانبخش پازوکی مهستی

شاید این صدای خاص مهستی بود که با حال و هوای ترانه‌هایی که جهانبخش پازوکی می‌ساخت بیشتر جور و هماهنگ بود. او لقب «خواننده‌ دلها» را بابت اجرای همین ترانه‌ها گرفته بود.

ادامه خواندن ترانه‌شناسی جهانبخش پازوکی (مهستی)

مهستی: بستر غم (گلهای رنگارنگ ۵۴۵)

مهستی بستر غم

بستر غم (گلهای رنگارنگ ۵۴۵)
شعر: تورج نگهبان
آهنگ: همایون خُرم
خواننده: مهستی

بعد از تو هم در بستر غم می‌توان خفت
بعد از تو هم با دل سخن‌ها می‌توان گفت
بعد از تو هم این سوز هجران
هر گز نمی‌آید به پایان

بی‌تو هم این عشق بی‌فرجام من
شاید که پا بر جا بماند؛ یا نماند
بی‌تو هم دریای بی‌آرام دل
شاید به توفانم کشاند؛ یا براند

من که رسوای دل هستم کی ز غم پروا کُنم
می‌روم عشق و وفا را بعد از این رسوا کُنم
دل به دریا می‌زنم تا که دل دریا کنم

دل کی شود آزاد از این غم
فریاد از این دل، داد از این غم
جز غم چه بود این عشق رسوا
شد هستی‌ام بر باد از این غم

بعد از تو هم در بستر غم می‌توان خفت
بعد از تو هم با دل سخن‌ها می‌توان گفت
بعد از تو هم این سوز هجران
هر گز نمی‌آید به پایان

من که رسوای دل هستم کی ز غم پروا کُنم
می‌روم عشق و وفا را بعد از این رسوا کُنم
دل به دریا می‌زنم تا که دل دریا کنم

*‌ * *
یادنامهٔ «همایون خُرم» در سایت «راوی حکایت باقی»

در رهگذر عمر با «تورج نگهبان»

* * *

مهستی: راز خلقت (دارم سوالی ای خدا)

مهستی راز خلقت دارم سوالی ای خدا

راز خلقت
کلام ترانه: رحیم معینی کرمانشاهی
آهنگ و تنظیم: انوشیروان روحانی
خواننده: مهستی

دارم سوالی ای خدا
ای آشنا با فکر ما
وی قادر قدرت‌نما
چون می‌نوشتی این سرنوشت ما خاکیان را
قسمت چه کردی از مُلک هستی افلاکیان را

ای داور عرش‌آفرین
صورتگر فرش زمین
وی مالک مُلک یقین
باید به بال اندیشه‌پویم هفت آسمانت را
یک‌ یک ببینم، هم ثابت و هم، سیارگانت را

باید سیاحت‌ها کُنم در زهره و در مُشتری
شاید که خورشید افکند آنجا فروغ دیگری
تا مگر در آسمان، در دل آن اختران
ز آنچه می‌جوید بشر، ذره‌ای یابم نشان
شاید آنجا زندگی، دور از این غوغا بُود
معنی صلح و صفا بلکه در آنجا بُود

جویای راز خلقتم، هان ای خدای مهربان
با شهپر اندیشه‌ها بر قله‌ی عرشم رسان

* * *
معینی کرمانشاهی، شاعر ترانه‌های ماندگار

* * *

مهستی: نخستین عشق (ترانه فیلم)

مهستی نخستین عشق

نخستین عشق
آهنگ: اسفندیار منفردزاده
خواننده: مهستی
ترانه فیلم: شکوه قهرمان

عشق تو چون آتشی در سینه‌ام مانده
با قلب من در رویا افسانه‌‌ی تو خوانده
آرزو در سینه‌ام بر پا کرده توفان
تنها تو در این دنیا با این مرغ خسته بمان

هر جا باشم پس از این یاد تو بود در خاطر من چون خاطره‌ها
بر هر جا می‌نگرم چون خنده‌ی گل بینم به‌خدا لبخند تو را
با من باش ای که ز تو روشن شده این ویرانه‌‌ی دلم
ترکم مکُن که تو را خواهد به جهان دیوانه‌ دلم

در شب تنهایی، در بر آیینه، قصه‌ی دل می‌خوانم
ای همه شیدایی، من خدا می‌داند، قدر عشقت می‌دانم
تا کنارت هستم، چشمه‌ی امیدم، جلوه‌ای از خورشیدم
بی‌تو بی‌آرامم، شمع تب‌آلودم، بی‌پناهم، نومیدم

هر جا باشم پس از این یاد تو بود در خاطر من چون خاطره‌ها
بر هر جا می‌نگرم چون خنده‌ی گل بینم به‌خدا لبخند تو را

♫  LP Cover  ♫

* * *
یادمان اسفندیار منفردزاده

* * *

مهستی: بی‌خبر ماندی ز حالم (اولین ترانه)

مهستی آن که دلم را برده خدایا

 

بی‌خبر ماندی ز حالم (گلهای رنگارنگ ۴۲۰)
شعر: بیژن ترقی
آهنگ: پرویز یاحقی
خواننده: مهستی

آن‌ که دلم را بُرده خدایا
زندگیم را کرده تبه، کو؟
همنفسم کو، آن‌ که نگاهش
روز من از غم کرده سیه کو؟

بی خبر ماندی ز حالم ز آنچه آمد بر سر من
عشق تو آخر به توفان می‌دهد خاکستر من
شعله‌ی عشق تو از بس در دلم بالا گرفته
سینه مالامالِ آتش، غم وجودم را گرفته
هر زمان آید به یادم دیده‌ی مستِ تو
گریم از بختِ بدِ خود، نالم از دستِ تو

رُخت، سحرِ نو دمیده‌ی من
فروغ رُخت، نور دیده‌ی من
برخیز و بیا ای امید دلم شام من سپری کُن

تویی که به دل نقشِ غم زده‌ای
چو غنچه گره بر دلم زده‌ای
بر خسته‌دلان چون نسیم سحر
یک نفس گذری کُن
هر کجا گذری، زیر پا نظری کُن

* * *

مهستی: آسمون با من و تو قهره دیگه!

مهستی آسمون با من و تو قهره دیگه

آسمون با من و تو قهره دیگه!
شعر: تورج نگهبان
آهنگ: صدرالدین مهوان
خواننده: مهستی

شبامون آخ که چه تاریک و چه سرده
دلامون جای غمه لونه‌ی درده
تو رو بی‌من، منو دور از تو گذاشته
چی بگم با من و تو دنیا چه کرده

آسمون با من و تو قهر دیگه
هر کدوم از ما تو یک شهر دیگه

تو دلم این همه غم جا نمی‌گیره
چی به جز غم داره اون دل که اسیره
گفتی از یاد میره این غمها یه روزی
تو دلم ریشه دَوُنده، دیگه دیره

آسمون با من و تو قهر دیگه
هر کدوم از ما تو یک شهر دیگه

تو میگی نامه نوشتی نرسیده
از تو یک خط یا نشون هیچکی ندیده
منم امشب واسه تو نامه نوشتم
اما اشکهام همه رو نامه چکیده

آسمون با من و تو قهر دیگه
هر کدوم از ما تو یک شهر دیگه

♫  LP Cover  ♫

* * *
در رهگذر عمر با «تورج نگهبان»

* * *

مهستی: جدایی (ترانه فیلم)

مهستی جدایی

جدائی
آهنگ: اسفندیار منفردزاده
خواننده: مهستی
ترانه فیلم: شکوه قهرمان

*‌ * *
یادمان اسفندیار منفردزاده

* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید

* * *

مهستی: غوغای مستی (گلهای رنگارنگ ۴۸۴)

مهستی غوغای مستی گلهای رنگارنگ ۴۸۴

غوغای مستی
گلهای رنگارنگ ۴۸۴
شعر: بیژن ترقی
آهنگ: حبیب‌الله بدیعی
خواننده: مهستی

شب بود و من سر در گریبان
غوغای مستی بود و هجران
از زندگانی خسته بودم
با گریه پیمان بسته بودم
تا دیده از این مستی گشودم
در کوی تو بنشسته بودم
با گریه پیمان بسته بودم

ز غم تو من رهایی ندارم
که به جز تو آشنایی ندارم
غمت از دل من نرفته برون
کشیده دلم را به دشت جنون
خدایا تو که دل به یارم ندادی
چرا طاقت انتظارم ندادی؟
تو که عشق او در وجودم نهادی
چرا طاقت رنجم ندادی؟
مرا غم هجران نکرده رها
رها نشود دل ز دام بلا
که مهر و وفایی نمانده به دلها
نشان وفایی نمانده به دلها

* * *

مهستی: جدایی تو

مهستی جدایی تو

جدایی تو
شعر: بهادر یگانه
آهنگ: اسدالله ملک
خواننده: مهستی

غمینم و تنها به خلوت شبها
شکسته دلم را جدایی تو
چو شعله‌ی لرزان، چو آتش سوزان
شرر زده بر جان جدایی تو

نه برق امیدی، نه نور نویدی
نه صبح سپیدی در این شب غم
به جان زده آذر فراق تو دیگر
دلم شده یک‌سر لبالبِ غم

عشق تو شد چون دام بلا
کرده پریشان حال مرا
چه چاره کُنم با جدایی تو؟

در آتش آهم، دو دیده به راهم
که بی‌تو اسیر سکوتِ شبم
بیا به کنارم، ببین شب تارم
بیا که دگر جان بُوَد به لبم

آتشی زده در دل من به خدا
از برای دلم شده درد و بلا
جدایی تو

نشسته به راه تو دل نگران
بهار جهان بی‌تو گشته خزان
نه برق امیدی، نه نور نویدی
نه صبح سپیدی در این شب غم
به جان زده آذر فراق تو دیگر
دلم شده یک‌سر لبالب غم

♫  LP Cover  ♫

* * *

error: Content is protected !!