حکایت ترانه «باغ گل» به روایت «حمیرا»

بیژن ترقی حمیرا

«. . . شما نمیدونید که پرویز یاحقی و بیژن ترقی چقدر همدیگه رو دوست داشتند. من می‌تونم به اینها لقب مولانا و شمس تبریزی بدم. اینقدر که اینها عاشق و معشوق هم بودند.

ادامه خواندن حکایت ترانه «باغ گل» به روایت «حمیرا»

حکایت ترانه «بهار دلنشین» به روایت «بیژن ترقی»

بنان بهار دلنشین

ایشون [داود پیرنیا] یه روز منو صدا کرد و گفت: «آقای ترقی، یک کاری اینجا ما ضبط کردیم مالِ آقای روح‌الله خالقی‌ست. این، شعر نداره. این رو آهنگش رو من می‌ذارم رو ضبط صوت، تا شما بشنوید من میرم تا استودیو شماره هشت و برمی‌گردم، ببینم نظرتون راجع به این آهنگ چیه!؟»

ادامه خواندن حکایت ترانه «بهار دلنشین» به روایت «بیژن ترقی»

حکایت ترانه «کعبه‌ی دلها» به روایت «بیژن ترقی» و «الهه»

الهه کعبه دلها

«. . . این رقت طبع مرحوم حبیب‌الله بدیعی و سوز درونش مرا یاد صحنه‌ای از منظومه‌ی «نظامی» انداخت که پدر مجنون میاد به مجنون میگه: «آقا!‌ بیا بریم به خانه‌ی کعبه و از خداوند بخواه که این عشق را از تو بگیره.» و او [مجنون] میره و از خدا می‌خواد که: «عشق منو زیاد کُن و افزون کُن و . . .» و این شعر را آغاز کردم: چو مجنون گیرم از عاشقان نشانه‌ی کعبه ـ دل بشکسته را می‌برم به خانه‌ی کعبه . . .»

ادامه خواندن حکایت ترانه «کعبه‌ی دلها» به روایت «بیژن ترقی» و «الهه»

حمیرا: مرا نفریبی (گلهای رنگارنگ ۴۷۱)

حمیرا مرا نفریبی گلهای رنگارنگ ۴۷۱

مرا نفریبی
گلهای رنگارنگ ۴۷۱
شعر: بیژن ترقی
آهنگ: پرویز یاحقی
خواننده: حمیرا

تو بمانی، که چو جانی در برمتو ندانی که ز عشق تو چه آمد بر سرم
اگر چه جهانی شده مرا شده دشمنبمان تو برای شکسته دل منکه چشم دل من شود ز تو روشن
شدم به تو عاشق خطا که نکردمتو را به غم خود رها که نکردمبرای دل تو چها که نکردم
سخن دشمنان مشنو، از برم تو مرومن به‌خاطر تو از جمله عزیزان یک‌باره بریدم
به‌خدا مست عشق توامتا که آتش غم شعله زد به دلم
دست از همه یاران بهر تو کشیدم
شکسته دلم را بده تو پناهیکه طفل دل من نکرده گناهی
مرا که ز عشقی نبوده نصیبیخدا کُند ای گل مرا نفریبیبه دردِ دلِ من تو همچو طبیبیخدا کُند ای گل مرا نفریبی
* * *

روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید

* * *
مثلث هنری: پرویز یاحقی، بیژن ترقی، حمیرا

* * *

حمیرا: چند با یادت فریبم این دل دیوانه را

حمیرا چند با یادت فریبم این دل دیوانه را

چند با یادت فریبم این دل دیوانه را
شعر: بیژن ترقی
آهنگ: پرویز یاحقی
آواز: حمیرا

چند با یادت فریبم این دل دیوانه را
گرم چون سازم به آهی سرد این کاشانه را
گریه‌ی مکری که دائم شمع را بر دامن است
می‌فریبد عاقبت این ساده‌ دل پروانه را
خواهش یاری چو کردم، آشنا بیگانه شد
دست بر دامن زنم من بعد از این بیگانه را

* * *
مثلث هُنری: پرویز یاحقی، بیژن ترقی و حمیرا

* * *
روی جلد صفحه‌ی این ترانه را در اینجا ببینید

* * *

حمیرا: آهنگ محبت

حمیرا آهنگ محبت

آهنگ محبت
شعر: بیژن ترقی
آهنگ: پرویز یاحقی
خواننده: حمیرا

اگر گویم من از چشمان او افسانه‌ای را
حدیث چشم او ریزد به هم میخانه‌ای را

در این فصل گل ای ساقی که غم بگریزد از دل
چه سازم با غم عشقی که در دل کرده منزل
رسانی گر به من پیمانه‌ای را
سر عقل آوری دیوانه‌ای را
درون سینه‌ام پرورده‌ام بیگانه‌ای را
به توفان داده ام کاشانه‌ای را
به لبهایم رسان پیمانه‌ای را
اگر گویم من از چشمان او افسانه‌ای را
حدیث چشم او ریزد به هم میخانه‌ای را

ز بس بر دل زدم سنگ محبت
برآید از دل آهنگ محبت
اگر خواهی که از خاطر برم غمهای هستی
مرا با خود ببر یک لحظه در دنیای مستی
رسانی گر به من پیمانه‌ای را
سر عقل آوری دیوانه‌ای را
اگر گویم من از چشمان او افسانه‌ای را
حدیث چشم او ریزد به هم میخانه‌ای را

* * *
مثلث هُنری: پرویز یاحقی، بیژن ترقی و حمیرا

* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببنید

* * *

حمیرا: بهار هستی‌ام کو!؟ (گلهای رنگارنگ ۵۰۰)

حمیرا گلهای رنگارنگ ۵۰۰ بهار هستی ام کو

بهار هستی‌ام کو
گلهای رنگارنگ ۵۰۰
شعر: بیژن ترقی
آهنگ: پرویز یاحقی
خواننده: حمیرا

ای بهار نو رسیده، سبزه‌های نو دمیده
ای چمن، ای لاله، ای گل، ای غزالان رمیده
آن بهار هستی‌ام کو؟ مایه‌ی سرمستی‌ام کو؟
ای نسیم پیک صحرا آن امید هستی‌ام کو؟

ای بهشتی مرغ گلشن، آن بهشتی روی من کو؟
ای شما وحشی‌غزالان، خوش‌نگه آهوی من کو؟
آن بهار هستی‌ام کو؟ مایه‌ی سرمستی‌ام کو؟

نوبهاری بود و ما،
از میان شاخه‌ها
در جستجوی هم سر می‌کشیدیم.
دشت و صحرا بود و ما،
همچنان پروانه‌ها
از دامن گلها پر می‌کشیدیم.

پای هر زیبا گلی
در سایه‌ی هر گلبُنی بنشسته بودیم
فارغ از رنج زمان، دور از غم بیگانگان،
تنها به هم دل بسته بودیم
در عالم دلبستگی پیوسته بودیم.

* * *
مثلث هنری: پرویز یاحقی، بیژن ترقی، حمیرا

* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید

* * *

حمیرا: هدیه‌ی عشق

حمیرا هدیه عشق

هدیه عشق
شعر: بیژن ترقی
آهنگ: پرویز یاحقی
خواننده: حمیرا

با دل من، این ندیده وفا، این نکرده خطا
از برای خدا،
یار من تو مهربان شو
تا که خدا، عشق و مهر و وفا هدیه کرده به ما
در زمانه مرا
همدم و هم‌آشیان شو

بیا که به زاری چو ابر بهاری بگریم و دامن تو بگیرم
اگر که به یک‌دم نمیرم از این غم ندیده رخت ترسم که بمیرم
بیا که نگاهت دو چشم سیاهت کشیده مرا در عالم مستی
تو نور امیدی، تو صبح سپیدی، بیا که رود از دل غم مستی

چو ابر بهاری تو عقده‌گشایی
به سوز دل من تو ساز و نوایی
به گلشن عشقم چو شبنم پاکی
تو باد صبایی، چه جانفزایی
بیا که نگاهت دو چشم سیاهت کشیده مرا در عالم مستی
تو نور امیدی، تو صبح سپیدی، بیا که رود از دل غم مستی

دل من مشکن! به خدا تو ز من
گر جدا بشوی، بی‌وفا بشوی
رفته با دگران آشنا بشوی
چکنم من تنها؟ من و این دل رسوا
بیا که نگاهت دو چشم سیاهت کشیده مرا در عالم مستی
تو نور امیدی، تو صبح سپیدی، بیا که رود از دل غم مستی

* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید

* * *
مثلث هنری: پرویز یاحقی، بیژن ترقی، حمیرا

* * *

الهه: طلیعه بهار

الهه طلیعه بهار

طلیعه بهار
شعر: بیژن ترقی
آهنگ: پرویز یاحقی
خواننده: الهه

آرد، آرد صبا از بّر تو، عطر گل از بستر تو
زان مرمرین پیکر تو
نرگس شود خیره بر آن، چشمان افسونگر تو
بنفشه شرمنده شود، زان عطر جان‌پرور تو
آرد صبا خرمن گل، ریزد ز پا تا سر تو
آرد صبا خرمن گل، ریزد ز پا تا سر تو

تو امیدی که من گریز از تو دمی نتوانم
نتوانم، که جان به پیش قدمت نفشانم
جلوه‌گر تو چو گوهری، همچو نورِ سَحری
قبله‌گاه هنری
آرد، آرد صبا از بّر تو، عطر گل از بستر تو
زان مرمرین پیکر تو
نرگس شود خیره بر آن، چشمان افسونگر تو
بنفشه شرمنده شود، زان عطر جانِ پرور تو
آرد صبا خرمن گل، ریزد ز پا تا سر تو
آرد صبا خرمن گل، ریزد ز پا تا سر تو

تو بخت پیروز منی، بهار و نوروز منی
نمی‌روی از دل من، که مایه‌ی سوز منی
خوش فارغ از من، در خواب نازی، رویت چه جلوه‌ها کُند
بگشا دو چشمت، تا جام باده، میخانه را رها کُند
امید من، قرار من، ای عشق پایدار من،
باشد روی نکوی تو، طلیعه‌ی بهار من

* * *

error: Content is protected !!