حکایت ترانه «بهار دلنشین» به روایت «بیژن ترقی»

بنان بهار دلنشین

ایشون [داود پیرنیا] یه روز منو صدا کرد و گفت: «آقای ترقی، یک کاری اینجا ما ضبط کردیم مالِ آقای روح‌الله خالقی‌ست. این، شعر نداره. این رو آهنگش رو من می‌ذارم رو ضبط صوت، تا شما بشنوید من میرم تا استودیو شماره هشت و برمی‌گردم، ببینم نظرتون راجع به این آهنگ چیه!؟»

ادامه خواندن حکایت ترانه «بهار دلنشین» به روایت «بیژن ترقی»

تصویری از مرضیه بر مزار غلامحسین بنان

حتما که شما هم این عکس را دیده‌اید. مرضیه بر مزار بنان در چهلمین روز درگذشت او. ثبت این تصویر کار کامران جبرئیلی عکاس نام‌آشنا است. او خود در خاطره‌نوشته‌ای  ماجرای مربوط یه ثبت این عکس را نوشته است. نوشتاری که در ضمن از خلال سطور آن ظرایفی از رفتار مرضیه نیز پیداست. مثلا آنجا که: «مرضیه سیگاری دود می‌کند و بعد از هر پکی که می‌زند، آن را به دست یکی از آقایان که در کنارش ایستاده می‌دهد که او برایش نگه دارد تا پکی دیگر.»

ادامه خواندن تصویری از مرضیه بر مزار غلامحسین بنان

تاریخچه‌ی سرود ملی (سرود ای ایران) بخش اول

سرود ای ایران ای مرز پر گهر

سرود «ای ایران» دقیقا در ۲۷ مهر ماه سال ۱۳۲۳ در تالار دبستان نظامی [دانشکدۀ افسری فعلی] و در حضور جمعی از چهره‌های فعال در موسیقی ایران متولد شد.

ادامه خواندن تاریخچه‌ی سرود ملی (سرود ای ایران) بخش اول

بنان ـ مرضیه: بوی جوی مولیان (گلهای رنگارنگ ۲۵۴)

مرضیه بنان بوی جوی مولیان

بوی جوی مولیان آید همی
گلهای رنگارنگ شماره ۲۵۴
شعر: رودکی / آهنگ: روح‌الله خالقی
خوانندگان: غلامحسین بنان و مرضیه

بوی جوی مولیان آید همی
یاد یار مهربان آید همی

ریگِ آموی و درشتی‌های او
زیر پایم پرنیان آید همی

آب جیحون از نشاط روی دوست
خِنگِ ما را تا میان آید همی

ای بخارا! شاد باش و دیر زی!
میر زی تو، شادمان آید همی

میر ماه است و بُخارا آسمان
ماه سوی آْسمان آید همی

میر سرو است و بُخارا بوستان
سرو سوی بوستان آید همی

* * *
خاطره‌‌نوشته‌ای از عکاس تصویر مرضیه بر مزار غلامحسین بنان

* * *

بنان: از روز ازل

بنان روز ازل

از روز ازل
شعر: رهی معیری
آهنگ: مرتضی محجوبی
خواننده: غلامحسین بنان

من از روزِ ازل، دیوانه بودم،
دیوانه‌ی روی تو، سرگشته‌ی کوی تو

سرخوش از باده‌ی مستانه بودم
در عشق و مستی افسانه بودم

نالان از تو شد، چنگ و عودِ من
تارِ موی تو، تار و پودِ من

بی‌باده مدهوشم، ساغر نوشم
ز چشمه‌ی نوشِ تو، مستی دهد ما را، گُلرخسارا
بهارِ آغوشِ تو

چو به ما نگری، غم دل ببری
کز باده نوشین‌تری
سوزم همچو گل، از سودایِ دل
دل، رسوای تو، من، رسوای دل

گرچه به خاک و خون کشیدی مرا
روزی که دیدی مرا
بازآ که در شامِ غمم، صبح امیدی مرا

* * *
خاطره‌‌نوشته‌ای از عکاس تصویر مرضیه بر مزار غلامحسین بنان

* * *

بنان: الهه ناز (مجموعه ترانه‌ها)

بنان الهه ناز

الهه ناز
شعر: کریم فکور
آهنگ: اکبر محسنی
خواننده: غلامحسین بنان

باز ای الهه‌ی ناز، با دلِ من بساز
کین غمِ جان‌گداز برود ز بَرم

گر دلِ ‌من نیاسود، از گناهِ تو بود
بیا تا ز سرِ گُنهت گذرم

باز می‌کُنم دستِ یاری به سویت دراز
بیا تا غم خود را با راز و نیاز، ز خاطر ببرم

گر نکُند تیرِ خشمت دلم را هدف
به خدا همچو مرغِ پُر شور و شعف به سویت بپَرم

آن‌ که او به غمت دل بندد چون من، کیست!؟
نازِ تو بیش از این بهرِ چیست!؟

تو الهه‌ی نازی، در بزمم بنشین!
من تو را وفا دارم بیا که جز این نباشد هُنرم
این‌ همه بی‌وفایی ندارد ثمر
به خدا اگر از من نگیری خبر، نیابی اثرم

* * *
خاطره‌‌نوشته‌ای از عکاس تصویر مرضیه بر مزار غلامحسین بنان

* * *
ترانه‌های بازخوانی‌شده ایرانی (۱) [آ ـ ث]
ترانه‌های بازخوانی‌شده ایرانی (۲) [ج ـ ژ]
ترانه‌های بازخوانی‌شده ایرانی (۳) [س ـ غ]
ترانه‌های بازخوانی‌شده ایرانی (۴) [ف ـ ی]

* * *

بنان: مشتاق و پریشان

بنان مشتاق و پریشان

مشتاق و پریشان
شعر:‌ سعدی
آهنگ: علینقی وزیری
خواننده: غلامحسین بنان

آمدی وه که چه مشتاق و پریشان بودم
تا برفتی ز برم صورتِ بی‌جان بودم

نه فراموشیم از ذکرِ تو خاموش نشاند
که در اندیشه‌ی اوصاف تو حیران بودم

بی‌تو در دامنِ گلزار نخفتم یک شب
که نه در بادیه‌ی خارِ مغیلان بودم

زنده می‌کرد مرا دمبدم امیدِ وصال
ورنه دور از نظرت کُشته‌ی هجران بودم

به تولّایِ تو در آتشِ محنت چو خلیل
گوییا در چمنِ لاله و ریحان بودم

تا مگر یک نَفَسم بوی تو آرد دمِ صبح
همه شب منتظر مرغِ سحرخوان بودم

سعدی از جور فراقت همه روز این گوید:
عهد بشکستی و من بر سرِ پیمان بودم

غزلهای سعدی به تصحیح دکتر غلامحسین یوسفی،‌ انتشارات سخن، چاپ اول،‌ ۱۳۸۵،‌ صفحه ۲۱۱ و ۲۱۲

* * *

error: Content is protected !!