گوگوش: شهرزاد قصه‌گو

گوگوش شهرزاد قصه گو

شهرزاد قصه‌گو
شعر: ابوالقاسم زارعی
آهنگ: اسماعیل‌زاده
خواننده: گوگوش

آن زمانها در دل شبهای خویش
کاخ عشق و آرزویی داشتم
در درون قصر رویاهای خود
شهرزاد قصه‌گویی داشتم
گفت‌وگو با ماه‌رویی داشتم
آه تا او بود و آن گفتار او
زندگی با قصه‌ها پیوسته بود
چشم تا بگشودم از رویای خود
آن پرستو از بَرم پر بسته بود
پس بگویید آشنای من کجاست؟
شهرزاد قصه‌گوی من کجاست؟

در میان بستر گلهای صبح
همچو شبنم در کنارم می‌نشست
با زبان دلنشین عشق خویش
تار غمها را ز هم در می‌گسست
با محبت در کنارم می‌نشست
. . .

* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید

* * *

ایرج: درخت دوستی بنشان

ایرج درخت دوستی بنشان

درخت دوستی بنشان
شعر: حافظ
خواننده: ایرج

درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
نهال دشمنی برکن، که رنج بی‌شمار آرد
چو مهمان خراباتی، به عزّت باش با رندان
که دَردِ سَر کِشی جانا! گرت مَستی خُمار آرد
شب صحبت غنیمت دان، که بعد از روزگار ما
بسی گردش کُند گردون، بسی لیل و نهار آرد
عَماری‌دارِ لیلی را که مهدِ ماه در حُکم اس
خدایا! در دل اندازش که بر مجنون گذار آرد
بهار عمر خواه ای‌دل! وگرنه این چمن هر سال
چو نسرین صد گل آرد بار و چون بُلبل هَزار آرد
خدا را چون دلِ ریشم قراری بست با زلفت
بفرما لعل نوشین را که جانش با قرار آرد
درین باغ ار خدا خواهد دگر پیرانه‌سر حافظ
نشیند بر لب جویی و سروی در کنار آرد
ز کار افتاده‌یی ای‌دل! که صد من بارِ غم داری
برو می یک‌مَنی دَر کِش،‌که فی‌الحالت به کار آرد

* *‌ *
قول و غزل «حافظ» در ساز و نوای نغمه‌پردازان

* * *

الهه: باز هم امشب

الهه باز هم امشب

باز هم امشب
شعر: کریم فکور | خواننده: الهه
بر آهنگ: Olmaz Bu İş Olamaz Olmaz – Semiramis Pekkan

ناله‌ام امشب در گلو شکسته، خاری از حسرت در دلم نشسته
رنگ غم دارد این نگاه خسته، باز هم امشب مثل همیشه
یادت از دل بیرون نمی‌شه، رفتم به غربت یادم نکردی
با دو خط نامه شادم نکردی، از دام غم‌ها آزادم نکردی
باز هم امشب مثل همیشه، یادت از دل بیرون نمی‌شه
گر چه در عشقت رسوای شهرم، مرا رها کُن من با تو قهرم
دیگر نبینم در این دنیا نشانه‌ای از مهر و وفا

* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید

* * *

عهدیه: نغمه‌ی آسمانی

عهدیه نغمه آسمانی

نغمهٔ آسمانی
شعر: کریم فکور | خواننده: عهدیه
بر آهنگ: نحن والقمر جيران با صدای فیروز

نغمه‌ی آسمانی
شعر: کریم فکور
آهنگ: فتنه
خواننده: عهدیه

امشب از آسمانها ، آید این نغمه در گوش من
خیزد از قلب خاموش من، شعله‌ای پنهان
ماه افسونگر امشب نقش رویا دارد
نور شادی بارد بر حریم جان
ای خدا، امشب بیا فنا کُن مرا در این رویا
ای خدا، ندانم چرا نبینم صفا در این دنیا
ماه افسونگر امشب نقش رویا دارد
نور شادی بارد بر حریم جان
[گر جان و دل با صفا کنی دور از افسون‌ها
گردد دنیا پیش چشم تو شیرین چون رویا
یاید مکان در آسمان، آن کس که بی‌ریا بود
چون فرشتگان‌، بنگر بر آسمانها]

* * *
نمونه‌‌ی فارسی‌شده‌ی ترانه‌های مشهور

* * *

گوگوش: بگذر بیا بگذر

گوگوش بگذر بیا بگذر

بگذر بیا بگذر
شعر: ابوالقاسم زارعی | خواننده گوگوش
بر آهنگ: Siempre Manuel – Dolores Vargas

بیا! بیا دلدارم، عشق تو در دل دارم
دوست دارم ای یارم، بگذر ،بگذر از این سفر
دیگر شدم پشیمان، از کرده‌ی خود ای جان
ای گل مرا مرنجان، جور و جفا بس کُن، بیا
ای آرزو! ای آرزو، کوچه به کوچه، کو به کو
یار مرا کُن جستجو، چون شد بگو عهد وفا
ای یار نو پیدای من! آغوش تو مأوای من
سودای تو دارم به سر، بگذر بگذر از این سفر
هر دم در آرزوی تو، آید دلم به سوی تو
شاید که بیند روی تو، بگذر بگذر از این سفر
آی بگذر، بگذر . . .

* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید

* * *

سیمین غانم: همنفس

سیمین غانم همنفس

 

بر موسیقی‌ی زیبای فریبرز لاچینی، این ترانه را نوشته‌ام. دوستش می‌دارم. «سیمین غانم» در استادیوم ورزشی امجدیه، سرود می‌خواند. صدایی شبیه دلکش داشت. آواز خوان پُر توانی‌ست. این دومین ترانه‌ی اوست و تنها تجربه‌ی مشترک ما با هم.
[دریا در من، گزینۀ ترانه‌های شهیار قنبری، نشر نکیسا (آمریکا)، چاپ اول ۱۹۹۵، صفحه ۳۲ و ۳۳]

همنفس
شعر: شهیار قنبری
آهنگ: فریبرز لاچینی
خواننده: سیمین غانم

این که مث رهایی‌یه
گاهی یه قفل قفسه
این کیه، این کیه؟
که با من همنفسه
واسه من مقدسه

گاهی بغض غربت و بیکسی‌یه
پاری وقت‌ها مث دلواپسی‌یه
این کیه، این کیه؟
که با من همنفسه
واسه من مقدسه

مثِ خوابِ دم صبح،
مثِ گریه هق‌هقه
مث بوی جنگله،
یه عاشقه
گل ناز لادنه
یه عقیقِ روشنه
انگار این خودِ منه، خودِ منه
این کیه، این کیه؟
که با من همنفسه
واسه من مقدسه

نبضِ گل اقاقی‌یه
گاهی دروغه، هوسه
این کیه، این کیه که با من همنفسه
واسه من مقدسه؟

مثِ ترس از یه فراره توی خواب
مث لبخندِ یه عکسه، توی قاب
این کیه، این کیه؟
که با من همنفسه
واسه من مقدسه

پاری وقتها بد می‌شه
به مترسک می‌مونه
من‌و از تموم شدن می‌ترسونه

مث فکر یه سفر
لحظه‌ی رسیدنه
تبِ تندِ رفتنه، پریدنه
این کیه، این کیه؟
که با من همنفسه
واسه من مقدسه

تهران، ۱۳۵۲

* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید

* * *

هایده: زمونه (جلد صفحه)

هایده زمونه

زمونه
شعر: پرویز وکیلی
آهنگ: علی تجویدی
خواننده: هایده

زمونه‌ای شده که کس وفا ندارهشرابِ کُهنه مستی و صفا ندارهاهلِ دلی ز حالِ دل خبر ندارهدعایِ عاشقونه هم اثر ندارهزمونه‌ای شده که بوسه سردِ سردهگلهای سرخِ عاشقونه زردِ زردهتو این زمونه من خریدار تو بودمدیوونه‌ای بودم، گرفتار تو بودم

زمونه‌ای شده پُر از غم جدایی
کسی نمی‌خونه نوای آشناییعاشق تو این زمونه غمخواری ندارهافسانه‌ی مجنون خریداری ندارهزمونه‌ای شده که مستِ دل‌شکستهبر خاک ساغر و پیاله‌ها نشستهتو این زمونه من خریدار تو بودمدیوونه‌ای بودم، گرفتار تو بودم
دل من! مستِ میخونه‌ها، ای دل من!شرابِ سرخِ پیمونه‌ها، ای دل من!تو بودی که با او وفا کردیمرا با غمش آشنا کردی
ببین این دل مرا تا کجا می‌کشونهغم او جانم آخر به لب می‌رسونهمرا دل اسیر بلا کردهمیونِ رقیب‌ون رها کرده
* *‌ *

هوشمند عقیلی: فردا تو میایی

هوشمند عقیلی فردا تو میایی

فردا تو میآیی
شعر: جهانبخش پازوکی
آهنگ: جهانبخش پازوکی
خواننده: هوشمند عقیلی

امشب دلم می‌خواد تا فردا می بنوشم من
زیباترینِ جامه‌هایم را بپوشم من
با شوق بی‌حد، باغچه‌هامون رو صفا دادم
امشب تا می‌شد گُل توی گُلدون‌ها جا دادم

بعد از جدایی‌ها
آن بی‌وفایی‌ها
فردا تو می‌آیی
بعد از گُسستن‌ها
آن دل‌شکستن‌ها
فردا تو می‌آیی

از خونه‌ی ما ناامیدی‌ها سفر کرده
گویا دعاهای منِ خسته اثر کرده
من لحظه‌ها را می‌شمارم تا رسد فردا
آن لحظه‌ی خوبِ در آغوشت کشیدن‌ را

بعد از جدایی‌ها
آن بی‌وفایی‌ها
فردا تو می‌آیی
بعد از گسستن‌ها
آن دل‌شکستن‌ها
فردا تو می‌آیی

* * *
این ترانه را در «نگاهنگ» ببینید و بشنوید!

* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید

* * *

ویگن ـ دلکش: رقیب (دو صدایی)

ویگن دلکش رقیب

رقیب
شعر: ناصر رستگار نژاد
آّهنگ: عطاالله خُرم
خوانندگان: ویگن ـ دلکش

جان تو جانِ او
جانم قربانِ او

ای رقیب، ای دشمنِ من
دشمنِ جان و تنِ من
بُرده‌ای زیبای ما را
تو گرفتی جای ما را

لعلِ لبِ او نوشِ تو
گرمایِ عقل و هوش تو
رازِ وفاداری چو من
می‌خواند او در گوش تو

جان تو جانِ او
جانم قربانِ او

می‌خواهم از خدایش
که سر نَهم به پایش
فدا شوم برایش

جان تو جانِ او
جانم قربانِ او

او قرارِ جانِ من بود
یارِ هم‌پیمانِ من بود
از برم او را ربودی
در کنارِ او غُنودی

من رفتم و تو آمدی
آتش به جان من زدی
تا بر سرِ پیمان بُوَد
هرگز مکُن با او بدی

جان تو جانِ او
جانم قربانِ او

ز عشق او تو مستی
دل مرا شکستی
برش کنون که هستی

جان تو جانِ او
جانم قربانِ او

* * *

ویگن ـ دلکش: بردی از یادم (دو صدایی)

ویگن دلکش بردی از یادم

بردی از یادم
شعر: پرویز خطیبی
آهنگ:‌ مجید وفادار
خوانندگان: دلکش، ویگن

بُردی از یادم، دادی بر بادم، با یادت شادم
دل به تو دادم، در دام افتادم، از غم آزادم

دل به تو دادم، فتادم به بند
ای گُل بر اشکِ خونینم بخند
سوزم از سوزِ نگاهت هنوز
چشم من باشد به راهت هنوز

چه شد آن همه پیمان که از آن لبِ خندان
بشنیدم و هرگز خبری نشد از آن

کی آیی به برم، ای شمع سحرم
در بزمم نفسی بنشین تاجِ سرم، تا از جان گذرم

پا به سرم نِه، جان به تنم دِه،
چون به سر آمد عمرِ بی‌ثمرم
نشسته بر دل غبارِ غم
زان که من در دیارِ غم
گشته‌ام غمگسارِ غم
امیدِ اهلِ وفا تویی،
رفته راه خطا تویی
آفتِ جان ما تویی

بُردی از یادم، دادی بر بادم، با یادت شادم
دل به تو دادم، در دام افتادم، از غم آزادم

پانویس:
پس از انتشار این ترانه و عکس صفحه‌ی آن در فیسبوک، پیامی از مهندس حسین جعفری (ساکن آمریکا) دریافت کردم که در آن ضمن اشاره به آشنایی‌شان با زنده‌یاد دلکش یادآور شده‌اند در دیداری با ایشان مشخصا در باره‌ی ترانه‌ی «بردی از یادم»‌ سوال کرده‌اند و این پاسخ را از زنده‌یاد دلکش شنیده‌اند: «او [دلکش] گفت: دریکی از این گردهمایی‌های هفتگی آهنگی به ذهنم رسید و آنرا برای پرویز خطیبی زمزمه کردم و او هم بلافاصله شعری را روی آن زمزمه کرد. مصطفی گرگین‌زاده هم که در آنجا بود با من همراهی کرد و آهنگ «بردی از یادم» را ـ که بعدا نام آن شد ـ همانجا به پرویز خطیبی دادیم و او هم شعر آن‌ را ساخت و اجرا شد.»
با این توضیح و راهنمایی آقای حسین جعفری درمی‌یابیم نام آهنگساز که روی صفحه‌ی گرامافون «مجید وفادار» نوشته شده، اشتباه است. در واقع ملودی آهنگ از خود بانو دلکش، و گسترش و تکمیل آن با مصطفی گرگین‌زاده بوده است. و می‌دانیم که دلکش با نام هنری «نیلوفر» چند ملودی دیگر بر آهنگهای خود ساخته است. از قرار در آن سالها اشتباهاتی از ایندست در شناسنامه‌ی صفحات گرامافون گاهی رخ می‌داده که البته به مسئولین مربوطه در کمپانی‌ ضبط و پخش ترانه مربوط می‌شده است.

* * *
تاریخچهٔ ترانهٔ «بُردی از یادم» (مجموعه بازخوانی‌ها)

* * *

error: Content is protected !!