«نورالدین سالمی»، پزشک است. در کرج منزل داشته و از دوران نوجوانیاش تعلق خاطری به «احمد شاملو». واسطهٔ خرید خانهای میشود که شاملو سالهای پایانی زندگی خود را در آن گذراند. مناسبات همسایهگری به جای خود، از بابت پزشک بودن هم هر گاه نیازی به فوریتهای پزشکی برای شاملو پیش میآمده، ایشان در دسترس بوده و حاضر به خدمت.
برچسب: یادداشتهای راوی
شعرهای کودکان و فکاهی با آهنگ ترانههای مشهور ایرانی
در مجموعه ترانههای ایرانی نمونههایی داریم که ملودی و آهنگ آن برگرفته از ترانهای خارجی و با شعری به زبان فارسی اجرا شده است.[+]، همچنین نمونههایی هم که ترانهسرای ایرانی شعر آن را روی آهنگ ترانهای قبلا اجرا شده و به گوش آشنا سروده است. ترانههایی که به «پیشپرده خوانی» شهرت داشتند و در تئاترهای لالهزار پیش از شروع نمایش اصلی اجرا میشد از ایندست بودند. پیشینه این ترانهها در رادیو اما به «برنامه کودک» در دههی چهل خورشیدی میرسد. سرایندهی ترانهها دکتر منوچهر معینافشار بود. [+]
ادامه خواندن شعرهای کودکان و فکاهی با آهنگ ترانههای مشهور ایرانی
جمشید شیبانی: سیمینبری (مجموعه ترانهها)
«سیمینبری» را فارغ از جنس مخاطب شعر، خوانندگان مختلف (از زن و مرد) بارها خوانده و اجرا کردهاند. چند تایی از آنهمه را در جعبهٔ موسیقی زیر بشنوید!
یادنامهی «فریدون مشیری»
فریدون مشیری
سیام شهریور ۱۳۰۵ ـ سوم آبان ۱۳۷۹
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟ (مجموعه ترانهها)
چند بیت از غزل مشهور «حالا چرا» به دستنوشتهٔ شاعر
از اشعار «محمدحسین شهریار» مجموعهای درهم و پُر و پیمان باقی مانده که چند سروده از آن برای عام و خاص شناختهشده و در خاطرهها مانده است. در حافظهٔ جمعی ما، نام «شهریار» با یاد آوردن ابیاتی از چند غزل او همراه است. مشهورترینشان شاید همین غزل «حالا چرا؟»
ادامه خواندن آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟ (مجموعه ترانهها)
از «جمعه» تا «جمعه» (تاریخچهی ترانه جمعه)
در مجموعۀ ترانههای خوانده و اجرا شده ـ از آغاز تا امروز ـ ترانههای ماندگاری نیز هست که به نوعی با بخشی از تاریخ سیاسی ـ اجتماعی دوران ما، یا با دورهای از جوانی و خاطرات ما پیوند دارد و هنوزا هنوز همپای یاد و خاطرههای ماست.
یادنامهی «سیمین بهبهانی»
«. . . اگر خواستند بنویسند، باید بنویسند: «سیمین بهبهانی ۱۳۰۶ ـ . . .». تنها آرزویم این است که تا ذهنی پُربار و دستوپایی با توانِ کار دارم. قسمت نقطهچین مشخص شود . . .»
(برگرفته از شب شعرخوانی سیمین بهبهانی، ۲۹ آبانماه ۱۳۷۵، کُلن، آلمان)
فروغ فرخزاد: شعری برای تو (برای کامیار)
شعری برای تو، از فروغ فرخزاد «آخرین ترانهی لالاییست» برای پسرش کامیار. این شعر در غروب تشنهی یک تابستان (مرداد ۱۳۳۶) در تهران سروده شده و در کتاب عصیان به چاپ رسیده است.
مینا اسدی (شاعر) و ترانههای او
مینا اسدی را بیشتر با دفترهای شعرش و با عنوان «شاعر» میشناسیم. او در حوزهٔ مطبوعات هم نامی آشناست. جوانهای قدیمی نوشتههای او را در نشریات دههٔ پنجاه و از آنجمله هفتهنامهٔ «فردوسی» بهیاد دارند. او همچنین چهرهای شناختهشده در حرکتهای سیاسی، فرهنگی و فعال در مسائل مربوط به حقوق زنان و کودکان در کشور سوئد است.
مهندس هوشنگ سیحون، مرد بناهای ماندگار
ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود
نی نام ز ما و نه نشان خواهد بود
در این یادداشت میخواهیم از نماها و نمادهایی بنویسیم که ما و شما و بسیاری دیگر با دیدن آن، خیام را در نیشابور، ابوعلی سینا را در همدان و حافظ را در شیراز میبینند.
از بناهای ایستاده بر مزار این چهرههای تابناک علم و ادب و هنر ایران. همان بناهایی که خیلی از ما در کنار آنها به نشانۀ حضور و دیدار آرامگاه این بزرگان عکسی به یادگار گرفتهایم، ولی هیچگاه از خودمان و یا متولی آن بارگاه نپرسیدهایم: مهندس و طراح این بنا و نما کیست و از کجاست؟
نام ابوعلی سینا و خیام را کمتر کسی است که نشنیده باشد. شما یکی که آنها را حتما، و خوب به جا میآورید. ولی طراح و سازندۀ بنای آرامگاه آنان را هم میشناسید؟ همان بناهایی که هزاران عکس و فیلم و طرح و تصویر نقاشی شده از آنها در صدها کتاب و سایت و کارت پستال به چاپ رسیده و موجود است؟ ادامه خواندن مهندس هوشنگ سیحون، مرد بناهای ماندگار