تا آنجا که میدانیم «فروغ فرخزاد» فقط یکبار ـ از سر تفنن شاید ـ شعری را به قصد ترانه شدن سرود. ترانۀ «در خموشیهای ساحل» که روی موسیقی «کلیف بارمن» و با صدای «محمد نوری» اجرا شد. شعری که متن آن در هیچیک از پنج مجموعه اشعار او دیده نمیشود. [+]
سرودههای «فروغ فرخزاد» در فراسوی مرزها
تا آنجا که میدانیم «فروغ فرخزاد» فقط یکبار ـ از سر تفنن شاید ـ شعری را به قصد ترانه شدن سروده است. ترانۀ «در خموشیهای ساحل» که روی موسیقی «کلیف بارمن» با صدای «محمد نوری» اجرا شد. شعری که متن آن در هیچیک از پنج مجموعهٔ اشعار او دیده نمیشود. پس، میتوان گفت: فروغ، ترانهسرا نبود. و شاید حتا در زمان نوشتن و انتشار اشعارش فکر نمیکرد بعدها سرودههایی از او آهنگین و به شکل ترانه با صدای خوانندگان مختلف اجرا شود.
نام دختران در ترانههای ایرانی
در تاریخ ادبیات ایران عاشقانههایی که خطاب به معشوقههای بیاسم و نام سروده شده پیشینهای دیرینه و مردانه! دارد. ما از نشانههای ظاهری (کمند مو و تاق ابرو و از ایندست) به جنسیت زنانهٔ او پی میبریم.
نام «لیلا ـ لیلی» در ترانههای ایرانی
لیلا از جمله نامهای دخترانهایست که در ایران محبوبیت و قدمتی طولانی دارد. اصل آن به عربی لیلی و به معنای «شب» است. انتخاب این نام با نگرشی مذهبی نظر به «اُملیلا» (مادر علیاکبر فرزند امام حسین) دارد؛ و در نگاهی دیگر شخصیت زن در منظومهٔ «لیلی و مجنون» اثر نظامی گنجوی است.
نام «مریم» در ترانههای ایرانی
مریم، یکی از نامهایی است که به زبانهای مختلف با شکل و گویشی متفاوت در سراسر جهان شناخته شده است. [ماریام، میریام، ماریا، ماری] در ریشهیابی این نام به زبان مصر باستان میرسیم. یا از MRY به معنای محبوب، معشوق، یا Meri-Amun به معنای «محبوب خدای آمون» است.
نام «نازی» در ترانههای ایرانی
«نازی» نام دخترانه و ایرانیست که اگر با نظر به «گل ناز» انتخاب نشده باشد، مخفف نامهایی چون «نازنین»، «نازلی»، «نازیلا» . . . و یا اسامی ترکیبی «ناز گل»، «ناز آفرین» و از ایندست است.
داریوش رفیعی: گلنار (بازخوانی ترانهها)
گلنار
شعر: کریم فکور
آهنگ: مجید وفادار
گلنار! گلنار!
کُجایی که از غمت ناله میکُند عاشقِ وفادار
گلنار! گلنار!
کُجایی که بی تو شد دل اسیرِ غم، دیدهام گُهربار
گلنار! گلنار!
دمی اولین شب آشنایی و عشق ما به یاد آر
گلنار! گلنار!
در آن شب تو بودی و عیش و عشرت و آرزوی بسیار
چه دیدی از من، حبیبم گلنار
که دادی آخر فریبم گلنار
نیابی ایکاش نصیب از گردون
که شد ناکامی نصیبم، گلنار
بود مرا در دل شبِ تار، آرزوی دیدار
تا به کی پریشان، تا به کی گرفتار!؟
یا مده مرا وعدهی وفا، راز خود نگه دار
یا به روی من خندهها بزن،قلب من بدست آر
چه دیدی از من، حبیبم گلنار
که دادی آخر فریبم گلنار
نیابی ایکاش نصیب از گردون
که شد ناکامی نصیبم، گلنار
لبِ خود بگشا به سخن گلنار
دل زارم را، مشکن گلنار
نشدی عاشق، ز کجا دانی
چه کشد هر شب دلِ من گلنار
* * *
از دیگر ترانههای بازخوانی شدهٔ «داریوش رفیعی»
● «شب انتظار» (شب به گلستان تنها منتظرت بودم)
● «شمع شبانه» (من شمعم، شمع شبانه)
● «به سوی تو» (بگو کجایی؟)
● «زهره»
● «گلنار»
* * *
شرح حال نیما یوشیج به قلم خودش!
شرححال نیمابوشیج بقلم خودش
در شماره فردا صبح آژنگ نیمایوشیج شرح حال خود را نوشته است.
داریوش رفیعی: شب انتظار (مجموعه ترانهها)
شاید صدای «داریوش رفیعی» به گوش جوانان نسل امروز آنچنان که باید جذاب نباشد. برای میانسالگان و بزرگترها هم چه بسا داستان زندگی این خواننده است که بیشتر بهخاطر مانده تا متن ترانههایی که خواند. ترانهخوانی که چندی خوش درخشید، ولی دولت مستعجل بود. پایان حکایت زندگی کوتاه او را «پرویز یاحقی» و «بیژن ترقی» روایت کردهاند که اینجا و آنجا آمده و شاید هم خود خوانده و میدانید.
داریوش رفیعی: زهره (بازخوانی ترانهها)
«زهره»
یاد از آن روزی که بودی زهره یار من