جمال وفایی: زندگی

جمال وفایی زندگی

زندگی
شعر: مهرداد [حسین منزوی]
آهنگ: حسین صمدی
خواننده: جمال وفایی

من و تو ماهی‌های قرمز یک چشمه‌ی نوریم
که حالا هر یکی زندونیِ یک تُنگ بلوریم
یه روزی با همدیگه تو رودخونه سفر می‌کردیم
اما امروز و بگو اینهمه از همدیگه دوریم

زندگی دوست نداره جُفتا رو پیشِ هم ببینه
زندگی دوست داره دیوار بشه بین‌شون بشینه

هی سفر می‌کردیم و هی گل آرزو می‌کاشتیم
وقتی خسته می‌شدیم سر روی دوش هم می‌ذاشتیم
فکر این بودیم که با همدیگه دریا را ببینیم
آخه ما که خبر از بازیِ زندگی نداشتیم

زندگی دوست نداره جفتا رو پیشِ هم ببینه
زندگی دوست داره دیوار بشه بین‌شون بشینه

* * *
ترانه‌شناسی «حسین منزوی»

* * *

ایرج مهدیان: فقط یک کلام

ایرج مهدیان فقط یک کلام

فقط یک کلام
شعر: زری امینی
آهنگ: منوچهر گودرزی
خواننده: ایرج مهدیان

ای ابرو کمونی! واسا واسا
می‌خوام که بدونی، واسا واسا
واسا! که بگم با تو
یا هیچکی فقط یا تو
فقط یه کلام: آره؟ یا نه؟
یه‌وخت نگی: نه!
وای نگی نه! دلم می‌سوزه
خوب یادت باشه اینو که میگم، امروز چه روزه
من کُشته‌ی اون چشم قشنگم
تو خوب میدونی عزیز دلم با تو که یه‌رنگم
جون من به قربونت
اخم نکن با چشمونت
من تو رو می‌خوام والاه
رحم بکُن به مهمونت
فقط یه کلام: آره؟ یا نه؟

* * *

فیروزه؛ جشن تولد

فیروزه جشن تولد

جشن تولد
شعر: پرستو [مسعود هوشمند]
آهنگ: حسین واثقی
خواننده: فیروزه

جشن تولدت رو شمع‌و چراغونش کُن
با گل هر ستاره، ستاره بارونش کُن
غم که اومد سراغت از خونه بیرونش کُن
دنیا که جای غم نیست، غمها رو ویرونش کُن
مبارک! مبارک تو جشن شوق و شادی
دو صد سال ـ دویست سال ـ عمرت بمونه باقی

شادی بکُن که دست این روزگار
درهای امیدو به روت نبنده
وقتی محبت باشه بین هر کس
زندگی شیرینه و دلپسنده
بخند تا گل خنده بشینه رو لبها
نمونه توی قلبت غم امروز و فردا
مبارک! مبارک تو جشن شوق و شادی
دو صد سال ـ دویست سال ـ عمرت بمونه باقی

* * *

آغاسی: قالیچه حضرت سلیمان (ترانه فیلم)

آغاسی قالیچه حضرت سلیمان

قالیچه حضرت سلیمان
شعر: پرویز صیاد
آهنگ: پرویز صیاد
تنظیم آهنگ: مجتبی میرزاده
خواننده: نعمت‌الله آغاسی
ترانه فیلم: صمد و قالیچه‌ی حضرت سلیمان

قالیچه‌ی حضرت سلیمون
اگر داشتم من بی‌سر و سامون
از دیار خود پِر می‌کشیدم
سر می‌ذاشتم بر کوه و بیابون
من و تو با هم، بر فرق عالم پا می‌گذاشتیم
در مهتاب سیمین، از خوشه‌ی پروین گوهر می‌چیدیم

از کوه قفقاز در حال پرواز می‌گذشتیم
از خراسان، وز مُلکِ خوبان می‌گذشتیم
از باغ پُر گل، در شهر بابل می‌گذشتیم
از رود کارون‌، وز شط گلگلون می‌گذشتیم
. . .

«پرویز صیاد» تقریبا در تمام رشته‌های صنعت سینما کار کرده است. از نوشتن فیلمنامه، کارگردانی، بازیگری تیپ‌های مختلف، تهیه‌کنندگی و سرمایه‌گذاری در فیلم‌های متفاوت تا سرودن ترانه‌ برای فیلم‌هایش. نمونه‌اش همین ترانه با آهنگی از خود او با صدای «آغاسی» در فیلم «صمد و قالیچه‌ی حضرت سلیمان». یاد و خاطره‌ی آغاسی و آن روزها هم شاد.

♫  LP Cover  ♫

* * *

سوسن: سفر

سوسن سفر

سفر
شعر: جهانبخش مهموری
آهنگ: امیر پازوکی
خواننده: سوسن

سفر
شعر: جهانبخش مهموری
آهنگ: امیر پازوکی
خواننده: سوسن

بستی تو تا بار سفر از خونه‌ی ما
خاموش و سرده بی‌تو این کاشونه‌ی ما
رفتی سفر ای بی‌خبر از ماتم دل
جای تو غم شد همدم و همخونه‌ی ما

هر جا می‌رم یادت همیشه
هرگز ازم جدا نمی‌شه
هر چند که این سفر کوتاهه
اما دلم رضا نمی‌شه

تو در این سفر خدایا ز بلا نگه بدارش
که دل امیدوارم به خیال او نشسته
شبی از درد فراغش رو به میخانه نمودم
دیدم از بخت سیاهم در میخانه ببسته

فقط آرزوم همینه که تو از سفر بیایی
نکنه یه وقت بمیره دلم از غم جدایی

♫  LP Cover  ♫

* * *
یادمان «سوسن» به روایت «راوی حکایت باقی»

* * *

داود مقامی:‌ فراق تو

داود مقامی فراق تو

فراق تو
شعر: سعید مهناویان
آهنگ: مصطفی اسلامی
خواننده: داود مقامی

(وای از عاشقی و بختِ سیاه
آه از دلِ مهرویان، آه)

شکوه بسی از این بخت خود بر نگه مستت دارم
جان آمد بر لب از فراق تو
دلبر افسونکارم بنگر سرخی چشم خونبارم
چون گریم هرشب از فراق تو
می‌نالد این دل زار از هجرانت روز و شب
می‌سوزد گونه‌ی گلگونِ من از سوز تب
آهم بَر آمد از فراق تو
چون شبنم قطره‌ی اشکم می‌غلطد بر دو لب
می‌بینم چهره‌ی خندانت در هذیانِ تب
صبرم سر آمد از فراق تو
. . .
. . .

* * *ترانه‌شناسی داود مقامی در سایت راوی حکایت باقی

* * *

داود مقامی: مرغ سرگردان

داود مقامی مرغ سرگردان

مرغ سرگردان
شعر: احمد جوزانی
آهنگ: یدالله بدر
خواننده: داود مقامی

در دل خاری در صحرا
کرده مکان مرغ زیبا
بی‌خبر از قهر دنیا

در طلب آب و دانه
پَر زند هر سو از لانه
راز نهان سازد افشا

مرغک بی‌پروا
بی‌خبر از هر جا
در طلب دانه
ناگهان افتد او از پا

ز جفایِ چرخ افسونگر
بگرفتش شاهینی در بَر
بکشیدش در خون بال و پَر
چه بلایی آمدش بر سر
عمر گرامی را تو بدان این بودش پایان
دیده‌ی خود بگشا، پس از این قدر جوانی دان

(هر مرغ بهر دانه به دامی شود اسیر
من مرغ عاشقم به دام تو بی‌دانه آمده‌ام)

♫  LP Cover  ♫

* * *

آغاسی: بت‌پرست

آغاسی بت پرست

بت‌پرست
شعر: بامداد جویباری
آهنگ: حسن صالحی
خواننده: نعمت‌الله آغاسی

شده‌ام بُت‌پرستِ تو
قسم به چشمونِ مستِ تو
به کُنج میخونه روز و شب
شده‌ام جامِ دستِ تو

به تو چون سجده می‌کُنم
شرر تو هر سینه می‌زنم
ز غصه می‌خوام که بعد از این
بُت روی تو بشکنم

شب هجران دیگه تمومه
گل مهتاب بر سر بومه
عاشقی جز بر تو حرومه
که برای تو زنده‌ام
روم از هر خونه به خونه
که بگیرم از تو نشونه
دل من یک چشمه‌ی خونهِ
که برای تو زنده‌ام

(شده این بُت‌پرستی‌ام
بلای هر روز و هستی‌ام)

* * *
پیکر تراشی و بت‌شکنی در ترانه‌های ایرانی

* * *

امیر پازوکی: از خونه‌تون بیایین بیرون

امیر پازوکی از خونه تون بیاین بیرون

از خونه‌تون بایید بیرون
شعر: سعید دبیری
آهنگ: امیر پازوکی
خوانندده: امیر پازوکی

از خونه تون بیاین بیرون آی آدمای خوشبخت
من‌و تماشا بکنین به من میگن سیه بخت
آرزوهام جوون جوون تو دشتِ سینه مُردن
چرا من‌و ای خدا جون با خودشون نبردن
اون زمونا خوب یادمه تو اون کوچه صفا بود
تو اون خونه که تاریکه یه قلب با وفا بود
یه روز دو تا چشم سیاه اومد تو سرنوشتم
عاشق شدم رو قلب خود اسم اون‌و نوشتم
عاشق شدم، نمی‌دونستم عاشقی جنونه
آدم میشه در به در و دیوونه‌ی زمونه
[آدم میشه در به در و ویلون تو این زمونه]

* * *

error: Content is protected !!