گوگوش: یادم باشه، یادت باشه

گوگوش یادم باشه یادت باشه

یادم باشه، یادت باشه
شعر: شهیار قنبری
آهنگ: بابک افشار
تنظیم: واروژان
خواننده: گوگوش

یادم باشه، یادت باشه
دروغ نگیم به همدیگه
دوستم داری، دوستت دارم
این‌و چشامون به هم میگه

شمعی توی سقاخونه
یادم باشه روشن کُنم
یادم باشه فقط برات
رختِ عروسی تن کُنم

یادم باشه، یادت باشه
دروغ نگیم به همدیگه
دوستم داری، دوستت دارم
این‌و چشامون به هم میگه

یادت باشه با تو همه تو خونه‌ی ما دشمن‌ان
از صبح تا شب پشت سرت حرفای ناجور میزنن
یادم باشه این‌بار اگه دیدم  دارن باز بد می‌گن
بگم دارن با دست‌هاشون واسه‌ی دلم گور می‌کنن

یادت باشه هر چی میگم
از دل و جون گوش بکُنی
یادت باشه یه وقت نری
من‌و سیاهپوش بکُنی

یادت باشه عهدمون‌و رو تک درختی نکنیم
رو قلبمون جا بذاریم حرفی که می‌خوایم بزنیم
یادت باشه گوش نکُنیم به حرف مردمِ گذر
یادم باشه یه شب با هم بریم از اینجا بی‌خبر

یادم باشه، یادت باشه
دروغ نگیم به همدیگه
دوسم داری دوست دارم
این‌و چشامون به هم میگه

تهران ـ ۱۳۴۹

* * *

داریوش: خار (ترانه فیلم)

داریوش خار

خار
شعر: مسعود هوشمند
آهنگ: حسین واثقی
خواننده: داریوش اقبالی
ترانه فیلم: جنوبی

ای خدا من به کسی کاری ندارم
ولی زخم از همه خوردن شده کارم
از غریب و کسی که وصله‌ی جونه
پُشت پا خوردن و مُردن شده کارم

کاشکی هُشیاری نصیبم نمی‌شد
باعث رنج و فریبم نمی‌شد
آخه هُشیاری غم بزرگیه
کاشکی هُشیاری نصیبم نمی‌شد

بعضی‌ها قیدِ همه چی رو زدن
بعضی‌ها اسیرِ اقبال بدن
اون بالا نشستی، گوش کُن ای خدا
چه عذابیه به دنیا اومدن

کاشکی هُشیاری نصیبم نمی‌شد
باعث رنج و فریبم نمی‌شد
آخه هُشیاری غم بزرگیه
کاشکی هُشیاری نصیبم نمی‌شد

هر کجا پا میذارم، هر جا که می‌رم
پیش چشمام می‌بینم حلقه‌ی داری
ای خدا من خودمم هیچ نمی‌دونم
چرا هر گُل پیش چشمام می‌شه خاری

کاشکی هُشیاری نصیبم نمی‌شد
باعث رنج و فریبم نمی‌شد
آخه هُشیاری غم بزرگیه
کاشکی هُشیاری نصیبم نمی‌شد

مرگِ تدریجی شده هستی برام
نقشِ خنده دیگه مُرده رو لبام
ای خدا هر کسی از راه می‌رسه
می‌کَنه چاهِ دورنگی پیشِ پام

کاشکی هُشیاری نصیبم نمی‌شد
باعث رنج و فریبم نمی‌شد
آخه هُشیاری غم بزرگیه
کاشکی هُشیاری نصیبم نمی‌شد

♫  LP Cover  ♫

* * *

مرضیه: آینه (تو را دیدم)

مرضیه آینه ها تو را دیدم

آینه (تو را دیدم)
شعر: سیمین بهبهانی
آهنگ: صدیق شه‌نیا
خواننده:‌ مرضیه

گفتم شاید این سودا را
به فراموشی بسپارم
ز غمت کمتر یاد آرم
دیدم هر جا نقشی زیبا
ز تو در خاطر دارم
چون جان بودی که تو را
عمری با خود دیدم به‌خدا، به‌خدا
چشم از عالم کی برگیرم
که تویی هر سو پیدا
آه دلِ کوچکِ من
شده جلوه‌گه امیدم
در همه آینه‌ها
با همه لطف و صفا
من تو را دیدم
با من بودی همه‌جا
چون جان به‌خدا در تن بودی
. . .

* * *

داریوش: زندگی یه بازیه

داریوش زندگی یه بازیه

زندگی یه بازیه
شعر: مینا اسدی
آهنگ: پرویز مقصدی
خواننده: داریوش

زندگی یه بازیه، کی از عمرش راضیه
ابر گریونه دلم، چشمه‌ی خونِ دلم
نمی‌تونم دلمو راضی کنم
این دلِ دیوونه رو راضی به این بازی کنم

یه بهونه برای بودن و موندن ندارم
تو گلوم بغضِ غمه، هوای خوندن ندارم
همه جا سرد و سیاه، رو لبهام ناله و آه
سر من بی‌سایه‌بون، نگه‌ام مونده به راه
دست من غمگین و سرد، تو دلم یه گوله درد
نه بهاری، نه گُلی، پاییزه، پاییز زرد

دلی که دلدار نداره با زندگی کار نداره
غریب این دیارم، یه آشنا ندارم
سرم بی‌سایبونه، دلم یه پارچه خونه
غم تو دلم نشسته، بال و پرم شکسته

♫  LP Cover  ♫

* * *
«مینا اسدی» (شاعر) و ترانه‌های او

* * *

گوگوش: قصه‌ی دو ماهی

گوگوش قصه دو ماهی

قصهٔ دو ماهی
شعر: شهیار قنبری
آهنگ: بابک افشار
تنظیم آهنگ: واروژان
خواننده: گوگوش

ما دو تا ماهی بودیم توی دریای کبود
خالی از اشکای شور، از غم بود و نبود
پولکامون رنگارنگ، روزامون خوب‌و قشنگ
آسمونمون یکی، خونمون یه قلوه سنگ

خنده‌مون موجارو تا ابرا می‌بُرد
وقتی دلگیر بودم، اون غصه می‌خورد
تورای ماهیگیرا وا نمی‌شد
عاشقی تو دریا تنها نمی‌شد
خوابمون مثل صدف پُر مروارید نور
پُر شد این قصه‌ی ما توی درياهای دور

همیشه تُک می‌زدیم به حبابای درشت
تا که مرغِ ماهیخوار اومدو جفتم‌و کُشت
دلش آتیش بگیره! دل اون خونه خراب
دیگه نوبت منه، سایه اش افتاده رو آب

بعد ما نوبت جفتای دیگه‌ست
روز مرگِ زشت دلهای دیگه‌ست
ای خدا کاری نکن یادش بره
که یه ماهی این پایین منتظره
نمی خوام تنها باشم، ماهی‌یه دريا باشم
دوست دارم که بعد از این توی قصه‌ها باشم

♫  LP Cover  ♫

* * *
حکایت «قصه‌ی دو ماهی» به روایت شهیار قنبری

* * *

داریوش: آسمون با من و تو قهره دیگه

داریوش آسمون با من و تو قهره دیگه

آسمون با من و تو قهره دیگه
شعر: تورج نگهبان
آهنگ: صدرالدین مهوان
خواننده: داریوش

شبامون آخ که چه تاریک و چه سرده
دلامون جای غمه لونه‌ی درده
تو رو بی‌من، منو دور از تو گذاشته
چی بگم با من و تو دنیا چه کرده

آسمون با من و تو قهر دیگه
هر کدوم از ما تو یک شهر دیگه

تو دلم این همه غم جا نمی‌گیره
چی به جز غم داره اون دل که اسیره
گفتی از یاد میره این غمها یه روزی
تو دلم ریشه دَوُنده، دیگه دیره

آسمون با من و تو قهر دیگه
هر کدوم از ما تو یک شهر دیگه

تو میگی نامه نوشتی نرسیده
از تو یک خط یا نشون هیچکی ندیده
منم امشب واسه تو نامه نوشتم
اما اشکهام همه رو نامه چکیده

آسمون با من و تو قهر دیگه
هر کدوم از ما تو یک شهر دیگه

♫  LP Cover  ♫

* * *
در رهگذر عمر با «تورج نگهبان»

*‌ * *

الهه: گلریز

الهه گلریز

گلریز
شعر: مصطفی جباریان
آهنگ: عباس شاپوری
خواننده: الهه

گلریز بهار دیدنیه یار
آلاله‌هاش چیدنیه یار
تنگِ غروب كنارِ چشمه
نون و پونه خوردنیه یار

چرا رودربایستی کُنیم لیلا جون
یک بوس بده آشتی كنیم لیلا جون

قربونتم لیلا جون
حیرونتم لیلا جون
مجنونتم لیلاجون

چشمه‌ی ده آبش زلال، سرد و شیرین، لیلا
از كوچه‌باغ راهش كوتاه، عشق آفرین، لیلا

لیلا بده بوسه تیر نگاه تو
ای من به قربون چشم سیاه تو

* * *

منوچهر سخایی: نامزدی

منوچهر سخایی نامزدی

نامزدی
شعر: پرویز وکیلی
آهنگ: کامبیز مژدهی
خواننده:‌ منوچهر سخایی

شنیدم رفتی و همسر گرفتی
خیال عاشقی از سر گرفتی
پرستو بودی و من دام عشقت
نشستی یک زمان و پَر گرفتی

شبی از بهر آرایش نشستند
کمون ابروانت را شکستند
به آن پیراهن تور عروسی
گلی را در حریر نقره بستند

میان شاخه گلهای دسته
عروسانه به تختی  بَر نشسته
به جشن نامزدی یک حلقه‌ی زر
بر انگشتِ بلورش حلقه بسته

همه دلگرم عشق و رقص و آواز
دلِ من می‌کُند سوی تو پرواز
به صد لبخندِ شرم‌آلوده گویی:
«که من رفتم، نمی‌آیم دگر باز»

* * *
ترانه‌شناسی «کامبیز مژدهی» در این سایت

* * *

داریوش: چشم من

داریوش چشم من

چشم من
شعر: اردلان سرفراز
آهنگ: حسن شماعی‌زاده
خواننده: داریوش اقبالی

چشم من بیا منو یاری بکُن
گونه‌هام خشکیده شد، کاری بکُن
غیرَ گریه مگه کاری می‌شه کرد
کاری از ما نمیاد زاری بکُن

اون که رفته دیگه هیچ‌وقت نمیاد
تا قیامت دلِ من گریه میخواد

هرچی دریا رو زمین داره خدا
با تمومِ ابرای آسمونا
کاشکی می‌داد همه رو به چشمِ من
تا چشام به حالِ من گریه کنن

اون که رفته دیگه هیچ‌وقت نمیاد
تا قیامت دلِ من گریه میخواد

قصه‌ی گذشته‌های خوب من
خیلی زود مثل یه خواب تموم شدن
حالا باید سر رو زانوم بذارم
تا قیامت اشکِ حسرت ببارم

دلِ هیشکی مثلِ من غم نداره
مثل من غربت و ماتم نداره
حالا که گریه دوای دردمه
چرا چشمم اشکش‌و کم میاره

خورشیدِ روشنِ ما رو دزدیدن
زیر اون ابرای سنگین کشیدن
همه‌جا رنگِ سیاه ماتمه
فرصتِ موندنمون خیلی کمه

اون که رفته دیگه هیچ‌وقت نمیاد
تا قیامت دلِ من گریه میخواد

سرنوشت، چشاش کوره نمی‌بینه
زخم خنجرش می‌مونه تو سینه
لبِ بسته، سینه‌ی غرقِ به خون
قصه‌ی موندنِ آدم همینه
اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد
تا قیامت دل من گریه میخواد

اون که رفته دیگه هیچ‌وقت نمیاد
تا قیامت دلِ من گریه میخواد

داراب ۱۳۷۱ ـ ۱۳۷۰

نیاز به گفتن نیست که ترانه‌های «چشم من» و «دستای تو» چرا، چگونه ساخته شدند. هر دوی این مرثیه‌ها، در سوگِ رستم قصه‌هایم ـ پدرم ـ سروده شده‌اند که حتی مصیبتِ نداشتنش را نتوانستم سیر گریه کنم و این دریغ مرا تا آخرِ عمر شکنجه می‌دهد که چرا در آخرین لحظه‌ها با او نبودم.
[صفحات ۴۱ تا ۴۳ «از ریشه تا همیشه، گزینه‌ی سی سال ترانه‌های اردلان سرفراز»، نشر البرز ـ آلمان]

*‌ * *
♫  LP Cover  ♫

* * *

گوگوش: قصه‌گوی پیر شهر

گوگوش قصه گوی پیر شهر

قصه‌گوی پیر شهر
شعر: ایرج جنتی‌عطایی
آهنگ: بابک افشار
خواننده: گوگوش

قصه‌گوی پیر شهرم، بگذر آرام از کنارم
در بَرم منشین برایت قصه‌ای دیگر ندارم
قصه‌هایت مُرده در من، دیگر از افسانه سیرم
بر مزار قصه‌هایم می‌نشینم تا بمیرم
روزگاری آمدی تا در کنار من بمانی
کز دل من می‌گریزد عشق و رویای جوانی
رفتی و لبهای من شد گور سرد قصه‌هایم
آمدی تا بار دیگر جان بگیرد غصه‌هایم
این زمان افسرده‌جانی بی‌پناهم
ای گنه‌کرده، برو! من بی‌گناهم
. . .

♫  LP Cover  ♫

* * *

error: Content is protected !!