پوران کیه کیه

کیه، کیه در می‌زنه!؟ (گلهای رنگارنگ ۳۲۷)
شعر و آهنگ: علی‌اکبر شیدا
تنظیم آهنگ: جواد معروفی
خواننده: پوران

عقربِ زلف کجت با قمر قرینه
تا قمر در عقربه کار ما چنینه

کیه کیه در می‌زنه من دلم می‌لرزه
در و با لنگر می‌زنه من دلم می‌لرزه

ای پری بیا در کنار ما جانِ خسته را مرنجان
از بَرم مرو، خصمِ جان مشو، تا فدای تو کُنم جان

نرگسِ مستِ تو و بختِ من خرابه
بختِ من از تو و چشمِ تو از شرابه

کیه کیه در می‌زنه من دلم می‌لرزه
در و با لنگر می‌زنه من دلم می‌لرزه

* * *

پوران: نه همزبانی، نه همنوایی (گلهای رنگارنگ ۳۸۵)

پوران نه همزبانی گلهای رنگارنگ ۳۸۵

نه همزبانی، نه همنوایی
گلهای رنگارنگ ۳۸۵
شعر: رهی معیری
تنظیم آهنگ: جواد معروفی
خواننده: پوران شاپوری

نه همزبانی، نه همنوایی
تا به او بگویم ز عشقت حکایتی
نه مهربانی، نه چاره‌سازی
تا کُنم از سوزِ پنهان شکایتی
نوای منی، بینوای توام
بلای منی، مبتلای توام
شور و مستی، تویی! تویی!
نور هستی، تویی! تویی!
منم غباری به کوی تو
سرود منی، چنگ و عود منی
وجود منی، تار و پود منی
جام و ساقی، تویی! تویی!
عشق باقی، تویی! تویی!
منم که مستم به بوی تو
من که در دام هلاک افتاده‌ام
من که چون اشکی به‌خاک افتاده‌ام
عاشقی، دیوانه‌ای، افسرده جانم
بی‌دلی، بی‌حاصلی، بی‌آشیانم
من کی‌ام؟ درد آشنایی
بی نصیبی، بینوایی
هر شب افسانه‌ای دارد دلِ دیوانه‌ی من
بشنو ای مرغ شب! راز من و افسانه‌ی من
[رهی، تا چند سوزم در دل شبها چو کوکب‌ها
به اقبال شرر نازم، که دارد عمر کوتاهی]

شعر «آرزو گم کرده» سروده‌ی رهی معیری

* * *

پوران: ای شمع سحری

پوران ای شمع سحری

ای شمع سحری
شعر: تورج نگهبان
آهنگ: بابک افشار
خواننده:‌ پوران شاهپوری

ای شمع سحری که در این رهگذری
عمرت شد سپری ز چه رو بی‌خبری
دنیای تو دگر به سر آمد که چنین
می‌خندد به غم تو فروغ سحری

در این صبح شکفته تنها بخت تو خفته
ز چه رو کس با تو نگفته
که در این هستی چها نهفته

کی به سحر دیده چشم تو دنیا را
چهره‌ٔ فردا را، باد صبا را

عمر تو نپاید اگر امشب به سر آید
چو در آتش تو هستی پروانه می‌سوزد
زان رو تو نمانی که گنهکاری و دانی
چو تو جان نبرد هر که چنین آتش افروزد

♫  LP Cover  ♫

* * *

error: Content is protected !!