موسم گل
شعر: حسن وحید دستگردی
آهنگ: موسی معروفی
خواننده: قمرالملوک وزیری
موسم گل، دورهی حُسن
یک دو روز است در زمانه
ای به دلآرایی به عالم فسانه
ای که ز تو مانده نکویی نشانه
خاطر عاشقان را میازار
خوش نباشد ز معشوقه آزار
گر بسوزد شمع و پروانه را با زبانه
چون شود روز، شمع و شب را نبینی نشانه
میکُنی صید، مرغِ بسته
میزنی سنگ، بر شکسته
میکُشی با تیغ ستم یارِ خسته
خستهدلان یکسره در خون نشسته
خویش و سوزی و بیگانهسازی
نیست چو آیینِ عاشقنوازی
تیرِ عشقت، ای که در سینهی ما نشسته
رحمتی کُن با دلِ عاشقِ زار و خسته
* * *
از قمرالملوک وزیری در این سایت:
● تصنیف «جان من»
● تصنیف «آتش دل»
● تصنیف «قلب مادر»
● تصنیف «مرغ سحر»
● تصنیف «موسم گل»
● تصنیف «زن در جامعه»
● تصنیف «در ملک ایران»
● تصنیف «امان از این دل»
● تصنیف «شاه من، ماه من»
● تصنیف «اکنون که مرا وضع وطن»
● تصنیف «بهار است و هنگام گشت»
● تصنیف «عاشقی محنت بسیار کشید»
● عکسی از «قمر» در پیشواز از مرگ (عکاسخانه محمدجعفر خادم)
* * *