تاریخچه‌ی سرود «بهاران خجسته‌باد!»

سرود بهاران خجسته باد

تاريخ اين ايام را
هر کس که خواهد خواند،
جز اين سخن از ما نخواهد راند:
اين نسل سر در گم،
بر توسن انديشه‌هاشان لنگ،
فرسنگ در فرسنگ
جز سوی ترکستان نمی‌رانند
تاريخ پيش از خويش را باری  نمی‌خوانند.
«ع. شجاع‌پور»

ادامه خواندن تاریخچه‌ی سرود «بهاران خجسته‌باد!»

حکایت ترانه «وحدت» به روایت «اسفندیار منفردزاده»

«وحدت»، نام یکی از ترانه‌های ماندگاری‌ست که با صدای «فرهاد» اجرا شده است. این ترانه که اغلب مردم آن را با عنوان «محمد» نیز می‌شناسند همزمان با روزهای تاریخ‌ساز انقلاب در بهمن ۱۳۵۷ منتشر شد. شعر آن سروده‌ای از «سیاوش کسرائی» بود و آهنگش از ساخته‌های «اسفندیار منفردزاده».

ادامه خواندن حکایت ترانه «وحدت» به روایت «اسفندیار منفردزاده»

پیشینه‌ی نام و افسانه‌ی «آرش» در ادبیات ایران

آرش کمانگیر

قدیم‌ترین مأخذی که از «آرش» در آن یاد شده «یَشتِ هشتم» در «کتاب اوستا» است که به «تیریَشت» نیز مشهور است. بند ششم از این یَشت به تیری اشاره می‌کند که «آرش» از کوه «اَیریو خشَوثه» [۱] به کوه «خوَنوَنت» [۲] پرتاب کرد.

ادامه خواندن پیشینه‌ی نام و افسانه‌ی «آرش» در ادبیات ایران

تاریخچه‌ شعر «قلب مادر» سروده‌ی «ایرج میرزا»

قمرالملوک وزیری ایرج میرزا قلب مادر

قلب مادر
کلام: ایرج میرزا
نوا: مرتضی نی‌داوود
صدا: قمرالملوک وزیری
نوازندگان: مرتضی و موسی نی‌داوود

ادامه خواندن تاریخچه‌ شعر «قلب مادر» سروده‌ی «ایرج میرزا»

تک‌گویی‌های ماندگار (قیصر)

تک‌گویی ماندگار سینما و تئاتر ایران
«بهمن مفید» در فیلم «قیصر»

«من بودم، حاجی نصرت، رضا پونصد، علی فرصت، آره و اینا خیلی بودیم، کریم آقامونم بود. (کریم آب‌منگل. می‌شناسیش.)

آره، از ما نه، از اونا آره، که بریم دوا خوری. تو نمیری، به موت قسم اصلا ما تو نخش نبودیم. آره، نه، گاز، دنده، دم هتل کوهپایۀ دربند اومدیم پایین. یکی چپ، یکی راست، یکی بالا، یکی پایین، عرق و آبجو جور شد؛ رو تخت نشسته بودیم داشتیم می‌خوردیم.

اولی‌ رو رفتیم بالا به سلامتی رفقا، لولِ لول شدیم. دومی رو رفتیم بالا به سلامتی جمع، پاتیل پاتیل شدیم. سومی رو، اومدیم بریم بالا، آشیخ علی نامرد ساقی شد. گفت: برین بالا؛ مام رفتیم بالا. گفت: به سلامتی میتی [مهدی]، تو نمیری، به موت قسم خیلی تو لب شدم. این جیب نه، اون جیب نه، تو جیب ساعتی، ضامن‌دار اومد بیرون. رفتم و اومدم، دیدم کسی رو زمین خوابیده‌اس.

پریدم تو اُتول. اومدم دم کوچه مهران، بغل این نُرقه‌فروشیه. [نقره‌فروشی] اومدم پایین، یه پسره هیکل میزونه ـ اینجوریه ـ زد به‌هم، افتادم تو جوب. گفتم: هته‌ته گفت: عفت. یکی گذاشت تو گوشم. گفتم نامردا. دومی‌شم زد؛ از اولی‌ش قایم‌تر زد.

دست کردم جیبم که برم و بیام؛ چشامو وا کردم دیدم مریض‌خونه روسام.
[مریض‌خانۀ روس‌ها = بیمارستان شوروی]

حالا ما به همه گفتیم زدیم. شومام بگین زده. آره! خوبیت نداره؛ واردی که. . .»

* * *
مجموعه‌ای شنیداری، دیداری و خواندنی در باره‌ی فیلم «قیصر»

* * *
در بارهٔ «اسفندیار منفردزاده» در این سایت:
یادمان هفتاد سالگی «اسفندیار منفردزاده»

* * *

منوچهر همایون‌پور: از «نوای چوپان» تا «خون ارغوان»

اگر فهرستی از نام ترانه‌خوانان داشته باشیم که شروع فعالیت‌ هنری و خوانندگی‌شان از آغاز کار رادیو در دهه‌های بیست تا پایان سال ۱۳۷۵ باشد، می‌بینیم تعداد آنهایی که از یکی دو یا سه ترانه بیشتر نخوانده‌اند، زیاد نیستند. نام‌آشناترین آنها برای همگان «حسن گلنراقی» است با اجرای تک‌ترانۀ «مرا ببوس» و کمتر شناخته‌ترین‌شان شاید «منوچهر همایون‌پور» که او نیز چندی پیش از میان ما رخت بربست و رفت.

ادامه خواندن منوچهر همایون‌پور: از «نوای چوپان» تا «خون ارغوان»

تاریخچه‌ی گرامافون و صفحه‌ی موسیقی در ایران (۵)

His Master´s Voice
صفحۀ عتیقۀ لاکی، کو وسیله‌یی که بخواند؟
با نگارۀ سگ و بوقش، حیف اگر خموش بماند
این سگ نشسته به زانو، گو بلاید از سر نیرو
یار غار عهد کهن را، بل ز خواب خوش بپراند

ادامه خواندن تاریخچه‌ی گرامافون و صفحه‌ی موسیقی در ایران (۵)

تاریخچه‌ی گرامافون و صفحه‌ی موسیقی در ایران (۴)

در ایران، چهار کمپانی عمده و معروف، بازار ضبط و تولید صفحات موسیقی را در این دوران به‌عهده داشتند.

ادامه خواندن تاریخچه‌ی گرامافون و صفحه‌ی موسیقی در ایران (۴)

تاریخچه‌ی گرامافون و صفحه‌ی موسیقی در ایران (۳)

در مرور تاریخچۀ صدای خوانندگان ایرانی بر روی صفحۀ موسیقی، به صفحاتی برمی‌خوریم که مربوط به قبل از شروع فعالیت کمپانی‌های تهیه و تولید صفحۀ موسیقی در ایران می‌شود. این صفحه‌ها غالبا در هند یا سوریه و لبنان ضبط و تکثیر شده است. برای این امر خواننده به همراه اعضای ارکستر و نوازندگان باید رنج سفر تا آن کشور را به‌جان می‌خریدند تا به مصداق «تنها صداست که می‌ماند»، بتوانند صدای خود و سازهایشان را بر آن صفحۀ مدور سیاه ماندگار کنند.

ادامه خواندن تاریخچه‌ی گرامافون و صفحه‌ی موسیقی در ایران (۳)

تاریخچه‌ی گرامافون و صفحه‌ی موسیقی در ایران (۲)

با استقبال مردم از گرامافون، و با علاقه‌ای که برای شنیدن حتی این صدای ناموزون و نامیزان نشان می‌دادند، کمپانی در صدد وارد کردن دستگاه‌های بهتر و پیشرفته‌تر برآمد، تا آنجا که توانست گرامافون «هیز ماسترز ویس» [His Masters Voice] و یا آنچنان که مردم کوچه و بازار می‌نامیدند «سگ‌نشان» را در دو نوع بوقی و کیفی، وارد بازار کند.

ادامه خواندن تاریخچه‌ی گرامافون و صفحه‌ی موسیقی در ایران (۲)

error: Content is protected !!