سیمین غانم: قلک چشات (اولین ترانه)

سیمین غانم قلک چشات

قلک چشات
شعر: سعید دبیری
آهنگ: فریبرز لاچینی
خواننده: سیمین غانم

تو همونی که تو رویام تو رو من خواب می دیدم
تو چشات آسمون و آفتاب و مهتاب می‌دیدم
زلفاتو شب می‌خره تا توی اون لونه کُنه
مث من صد تا دل‌و عاشق و دیوونه کُنه

تو اونی، همونی

از تو قُلکِ چشات، سکه‌های رنگارنگ
می‌ریزه روی هوا با صدای خنده‌هات
می‌شه از ستاره پُر آسمونِ رو سیا

تو اونی ، همونی

تو همونی اگه شب قصه بگی
چشم بی‌خوابم‌و پُر خواب می‌کُنی
تو همونی اگه با من بمونی
من‌و از آرزو سیراب می‌کُنی

تو اونی، همونی

♫  LP Cover  ♫

* * *

عباس مهرپویا: غروب پاییز (اولین ترانه)

عباس مهرپویا غروب پاییز

غروب پاییز (نسیم سرد مهرگان)
شعر: تورج نگهبان
خواننده: عباس مهرپویا
آهنگ: اروین موره (Erwin Muret)

نسیم سرد مهرگان
ز مرگِ گُل خبر دهد
غروبِ عشق و زندگی
به قلبِ غنچه پا نَهد
از این غم، سرا پا
گشته این گلزارِ دیبا
چون مزارِ آرزوها

فغان شکسته در گلو
ز گریه مرغ آرزو
به گُل ز محنتِ خزان
دگر نمانده رنگ و بو
از این غم سراپا
گشته این گلزار دیبا
چون مزار آرزوها

چو من مرغ چمن
ز غم دیگر نمی‌خواند
زان سرمستی اثر دیگر نمی‌ماند
گشته این گلزار دیبا
چون مزار آرزوها

* * *

● ترانه‌شناسی عباس مهرپویا
● حکایت ترانه‌ی «مرگ قو» به روایت عباس مهرپویا
● حکایت ترانه‌ی «بستر ننگین رقیب» به روایت شهیار قنبری

*‌ * *

کورش یغمایی: گل یخ (اولین ترانه)

کوروش یغمایی گل یخ

گل یخ
شعر: محمد مهدی اخوان‌اقدم
آّهنگ: کورش یغمایی
خواننده: کورش یغمایی

غم میونِ دو تا چشمونِ قشنگت لونه کرده
شب تو موهای سیاهت خونه کرده
دوتا چشمونِ سیاهت مثل شبهای منه
سیاهی‌های دو چشمت مثل غمهای منه

وقتی بغض از مژه‌هام پایین میاد بارون میشه
سیل غمها آبادی‌مو ویرونه کرده
وقتی با من می‌مونی تنهایی‌مو باد می‌بره
دو تا چشمام بارون شبونه کرده

بهار از دستهای من پر زد و رفت
گل یخ توی دلم جوونه کرده
تو اتاقم دارم از تنهایی آتیش می‌گیرم
عشق شکوفه تو این زمونه کرده

چی بخونم جوونی‌م رفته، صدام رفته دیگه
گل یخ توی دلم جوونه کرده

♫  LP Cover  ♫

* * *

فریدون فروغی: آدمک (اولین ترانه)

فریدون فروغی آدمک

آدمک (ترانه فیلم: آدمک)
شعر: لعبت والا
آهنگ: تورج شعبانخانی
خواننده: فریدون فروغی

چون سایه‌های بی‌امان
بازیچه‌ی دست زمان
در این دنیا ماندم چنان
افسرده و حیران
سرگشته و  نالان
چون آدمک زنجیر بر دست و پایم
از پنجه‌ی تقدیر من کی رهایم

ای که تو دادی جانم
گو به من تا کی بمانم
آدمی ـ چون آدمک ـ مخلوقی سرگردان
چون آدمک زنجیر بر دست و پایم
از پنجه‌ی تقدیر من کی رهایم

* * *

ایرج مهدیان: بنال ای دل (ترانه اول)

ایرج مهدیان بنال ای دل

بنال ایدل
شعر: جهانبخش مهموری
آهنگ: رشید مرادی
خواننده: ایرج مهدیان

می‌خوام مث دیوونه‌ها سر بکشم تو خونه‌ها
بپرسم از همسایه‌ها: «رفته کجا اون بی‌وفا؟»
ای دل بنال! ای دل بنال!

هر چی می‌خوایی ناله بکن تا آسمون خبر بشه
شاید یه روز تو زندگی شبِ منم سحر بشه
ای دل بنال! ای دل بنال!
دیگه منو نمی‌خواد، نمی‌خواد
دیگه پیشم نمیاد،‌ نمیاد

ای دل نمیدونی چرا غم با تو گشته آشنا؟
میدونه همزبونِ‌ من دیگه شده از من جدا
ای دل بنال! ای دل بنال!
دیگه منو نمی‌خواد، نمی‌خواد
دیگه پیشم نمیاد،‌ نمیاد

[شمع می‌سوزد به بالینم چو دوست
قلب غمگینم هنوزم یاد اوست]
دیگه منو نمی‌خواد، نمی‌خواد
دیگه پیشم نمیاد،‌ نمیاد

* * *

بتی: عزیزم (اولین ترانه)

بتی عزیزم

عزیزم (با صدای امیر رسایی)
شعر: سعید دبیری
تنظیم آهنگ: محمود قراملکی
خواننده: بتی

عزیزم! جونم عزیزم! آه عزیزم!
واست جدایی چه آسونه!
شب کودکم نمی‌خوابه، مثل دلم بی‌تابه
عروسکش رو تاقچه مُرده، شیشه‌ی چشماش پُر آبه
خاموش و سرده گهواره، از این جدایی بیزاره
عزیزم! جونم عزیزم! آه عزیزم! واست جدایی چه آسونه
عزیزم! عمر کوتاهِ غم دنیا رو کوچولوی من چه می‌دونه

چشام تا صبح رو دیواره، قاب عکست بیداره
دستای سردم از اشکام مرواریدِ غم بر می‌داره
پیرمردِ صبح روی ابر جای پاهاشو میذاره (!)

♫  LP Cover  ♫

* * *

حسن شماعی‌زاده: مرداب (اولین ترانه)

حسن شماعی زاده مرداب

مرداب
شعر: اردلان سرفراز
آهنگ: حسن شماعی‌زاده
خواننده: حسن شماعی‌زاده

[به: داوید یکیازاریان [داویت یقیازاریان]

میون یه دشت لخت
زیر خورشیدکویر
مونده یک مرداب پیر
توی دست خاک اسیر
منم اون مرداب پیر
از همه دنیا جدام
داغ خورشید رو تنم
زنجیر زمین به پام . . . آه . . .

من همونم که یه روز
می‌خواستم دریا بشم
می‌خواستم بزرگترین
دریای دنیا بشم
آرزو داشتم برم
تا به دریا برسم
شب‌و آتیش بزنم
تا به فردا برسم . . . آه . . .

اولش چشمه بودم
زیر آسمون پیر
اما ازبختِ سیاه
راهم افتاد به کویر
چشم من به اونجابود
پشتِ اون کوهِ بلند
اما دستِ سرنوشت
سر رام یه چاله کند . . .‌ آه . . .

توی چاله افتادم
خاک من‌و زندونی کرد
آسمون هم نبارید
اونم سر گرونی کرد
حالا یه مرداب شدم
یه اسیرِ نیمه‌جون
یه طرف میرم تو خاک
یه طرف به آسمون

خورشید ازاون بالاها
زمین‌م ازاین پایین
هی بُخارم می‌کُنن
زندگی‌م شده همین
با چشام مردنم‌و
دارم اینجا می‌بینم
سرنوشتم همینه
من اسیرِ زمینم

هیچی باقی نیست ازم
قطره‌های آخره
خاکِ تشنه‌ همین‌ام
داره همراش می‌بره
خشک می‌شم تموم می‌شم
فردا که خورشید میاد
شن جام‌و پُر می‌کُنه
که میاره دستِ باد . . . آه . . .

تهران ۷۲ ـ ۷۱

♫  LP Cover  ♫

* * *

آغاسی: مرو با دیگری (اولین ترانه)

آغاسی مرو با دیگری

 

مرو با دیگری
شعر: بامداد جویباری
آهنگ: ناصر تبریزی
خواننده: نعمت‌الله آغاسی

دل شده یه کاسه‌ی خون
به لبم داغِ جنون، به کنارم تو بمون
مرو با دیگری
اومده دیوونه‌ی تو، به در خونه‌ی تو
مرو با دیگری

یار دگر داری اگر بی‌خبر، وای من!
تا به لبات بوسه زند بعد از این جای من

چشم و دلم منتظره
آه من بی‌اثره، دو تا چشمام به درهِ
که تو پیدا بشی
دل میگه باز گریه کنم، ز غمت شکوه کنم
که تو رسوا بشی
من که در این شهر غریب عاشقی بی‌کِسم

♫  LP Cover  ♫

* * *

منوچهر سخایی: کالسکه‌ی زرین (اولین ترانه)

منوچهر کالسکه زرین

 

کالسکه‌ زرین
شعر: پرویز وکیلی
آهنگ: کامبیز مژدهی
خواننده:‌ منوچهر سخایی

کالسکه‌ی زرینی در فروغ ماه
آهسته شود پنهان در غبار راه
بی‌خبر بگذشت آرام از کنار من
بُرده با خود از کنارِ من، قرارِ من
یارِ من در کالسکه بنشسته
دل ز عشق و شهر خود بگسسته

آه! چه حاصل از آشنایی
چون به بار آرد جدایی
از چشمم بگذشت
همچون رویایی
با این راه دور و دراز
کی من به او می‌رسم باز

* * *
ترانه‌شناسی «کامبیز مژدهی»

* * *

پرتو: عشق خود حاشا مکن (اولین ترانه)

پرتو عشق خود حاشا مکن

عشق خود حاشا مکن (با صدای مرضیه)
شعر: معینی کرمانشاهی
آهنگ: علی تجویدی
خواننده: پرتو

عشق خود حاشا مکُن
با من چنین سودا مکُن
این امشب‌و فردا مکُن
شاید اگر امشب رَوَد فردا نیاید
شاید اگر امشب رَوَد فردا نیاید

آتش بزن در سینه سودای هوس را
چون من اگر عاشق شدی بگذر ز دنیا
از عاشقی پروا مکُن
این امشب‌و فـردا مکُن
شاید اگر امشب رَوَد فردا نیاید
شاید اگر امشب رَوَد فردا نیاید

راضی مشو فریاد من هر شب رود تا آسمان‌ها
راضی مشو نامت فتد در بی‌وفـــایی بر زبان‌ها
اکنون که من هستم وفا کُن
فردایِ بی‌فردا رها کُن
این امشب‌و فردا مکُن

شاید اگر امشب رَوَد فردا نیاید
شاید اگر امشب رَوَد فردا نیاید

راضی مشو هر نیمه‌شب از سوز دل آهی برآرَم
راضی مشو بر چهره‌ی مِهر و وفا داغی گُذارم
در عشق من دل با خدا کُن
فردایِ بی فردا رها کُن
این امشب‌و فـردا مکُن
شاید اگر امشب رَوَد فردا نیاید
شاید اگر امشب رَوَد فردا نیاید

* * *
«معینی کرمانشاهی»، شاعر ترانه‌های ماندگار

* * *

error: Content is protected !!