پوران: تکدرخت (مجموعه ترانه‌ها)

«طوفان از من چه شاخه‌ها شکسته»
(پیشینۀ ترانۀ «تکدرخت» و ریشه‌های آن)

ادامه خواندن پوران: تکدرخت (مجموعه ترانه‌ها)

چهارم اردیبهشت، سالگشت گشایش رادیو ایران

افتتاح اولین فرستنده رادیویی در ایران

چهارم اردیبهشت ماه مصادف است با سالگشت تاسیس اولین ایستگاه رادیو به سال ۱۳۱۹ در ایران. میانسالگان ما از رادیو و برنامه‌های مخلتف آن خاطره‌های بسیار دارند. روزگاری که رادیو جایگاهی خاص در گذر ایام و روزهای ما داشت.

ادامه خواندن چهارم اردیبهشت، سالگشت گشایش رادیو ایران

مهر آفرین (نواب‌ صفا، پرویز یاحقی، الهه)

پرویز یاحقی الهه

در اینجا ترانه‌ای می‌شنویم به‌نام «مهر آفرین» [. . .] آهنگ گوش‌نواز پرویز یاحقی، صدای خاطره‌انگیز الهه و شعر زیبای اسماعیل نواب صفا.

الهه، ترانهٔ مهر آفرین را در روز ۱۳ بهمن ماه ۲۵۱۹ شاهنشاهی [۱۳۳۹ خورشیدی] اجرا و ضبط کرده. [برگرفته از: صحبت گوینده در معرفی ترانه، پیش از پخش آن.]

مهرآفرین
شعر: اسماعیل نواب صفا
آهنگ: پرویز یاحقی
خواننده: الهه

تو ای عشق من، امیدِ شادی‌افزای من
دنیای من، رویای من، رفتی وفا نکرده
(بی‌وفا کسی غنچه را ز شاخه جدا نکرده)

شبی همچو  اشک سوزانم کنارم بیا
ترسم تو را این ناله‌ها سوزد خدا نکرده
(بی‌وفا کسی غنچه را ز شاخه جدا نکرده)

تو پرورده‌ی اشک و آه منی، تو را عشق من آفریده
بنازم به عشقی که نقش تو را بدین لطف و خوبی کشیده
تویی جلوه‌گر در دل و جان من، تو را همچو بُت می‌پرستم
تو عشق هنر آفرین منی به امید تو زنده هستم

ای لعل تو، نوش من، غارتگر هوش من
نام تو ترانه‌ی من، عشق تو بهانه‌ی من
در مستی و هوشیاری، ما را نگران داری

از دست غمت نرهم، عشق تو به کس ندهم
به عشقت وفادارم به‌خدا، وفا را خریدارم به خدا

تو دیر آشنا! رفتی چرا کامم روا نکرده
گل ناز من، طناز من، بازا جفا نکرده

* * *

مرضیه: ناله شبگیر (ای شب)

مرضیه ناله شبگیر ای شب

 

ناله شبگیر (ای شب)
شعر: اسماعیل نواب صفا
آهنگ: پرویز یاحقی
خواننده: مرضیه

چون زلف نگاری، ای شب!
بس تیره و تاری، ای شب!
پایان تو نداری، ای شب!
ای شب که چو بختم تاری
چون طالعِ او بیداری
مرموزی و پُر اسراری

تا غرق گناهی، ای شب!
این گونه سیاهی، ای شب!
بر ناله‌ی شبگیر من
هر شب تو گَواهی ای شب!

امشب چو کنارش باشم
یارم شد و یارش باشم
مرو، مرو ای شب!

چَشمم به حبیبم باشد
شادی چو نصیبم باشد
مرو، مرو ای شب!

با من دمساز آمد
بازآمد بازآمد
چون صبح روشن

روزم باشد خُرم
رو پنهان کُن ای غم
از کلبه‌ی من

خوشا عاشق شدن، دیوانه گشتن، بی‌قراری
به دلداری رَسیدن بعد عمری انتظاری
خوشا شب با لب مِی‌گون یاری، میگساری
خوشا با دلبری، افسونگری، شب‌زنده‌داری

* * *

پرخیده: وعده‌ی گلرخان (موسم گل)

پرخیده موسم گل

وعده گلرخان (موسم گل)
شعر: اسماعیل نواب صفا
آهنگ: مجید وفادار
خواننده: پرخیده

موسم گل شد و وقت گل چیدن
خوش بود روی گل، چهره بوسیدن
جامِ می باید از گلرخان گیری
بوسه از این و ساغر از آن گیری
به خیالم که ز حالم با خبر هستی ای گل ـ نه!
بر سر ما کشی دستی ای گل ـ  نه!

بلبل از دستِ گل شکوه‌ها دارد
وعده‌ی گلرخان کی وفا دارد
گفتی از حالِ زارت خبر دارم
از دلِ بی‌قرارت خبر دارم
به خیالم که ز حالم با خبر هستی ای گل ـ نه!
بر سر ما کشی دستی ای گل ـ  نه!

غنچه‌‌لب، لاله‌رخ، عنبرین‌ بویی
نازنین، دلنشین، آتشین رویی
مشکلِ عاشقان را تو آسان کُن
زان دهن بوسه‌ای نزد یاران کُن
به خیالم که ز حالم با خبر هستی ای گل ـ نه!
بر سر ما کشی دستی ای گل ـ  نه!

* * *

مرضیه: گلریزان

مرضیه گلریزان

گلریزان
شعر: اسماعیل نواب صفا
آهنگ: حبیب‌الله بدیعی
خواننده: مرضیه

روی تو بهارِ دل‌انگیزم
بوی تو بهشتِ طرب‌خیزم
بازا که به پای تو گل ریزم

دشت و دمن، باغ و چمن، لاله و ریحان پرورده
دستِ صبا در همه‌جا فرشِ زمرد گسترده

رها مکُن دامنِ گُل، بر رُخ گل خنده بزن
بیا و با لاله‌رُخان باده بزن طرفِ چمن
بیا که تاراج خزان از تو نهان می‌رسد از پی
بیا که چون عمر چمن، دولت من بی‌تو شود طی

دشت و دمن، باغ و چمن، لاله و ریحان پرورده
دستِ صبا در همه‌جا فرشِ زمرد گسترده

سبوی وصلم را پُر می کُن
بیا و با من عمری طی کُن
بهار جاویدم، روی تو
بهشت امیدم، کوی تو
در این چمن با من تو بمان
که بُگذرد عمرِ گذران

به هر طرف پیر و جوان خنده‌زنان در ساغر هم مِی ریزند
بسانِ مرغانِ چمن، ای گلِ من از بهر طرب برخیزند

دشت و دمن، باغ و چمن، لاله و ریحان پرورده
دستِ صبا در همه‌جا فرشِ زمرد گسترده

* * *

مرضیه: جشن گلها

مرضیه جشن گلها

جشن گلها
شعر: اسماعیل نواب صفا
آهنگ: پرویز یاحقی
خواننده: مرضیه

جهان زیبا شد، بلبل چمن‌آرا شد
در ایران جشن گلها ز نو برپا شد
نوروز آمد [نوروز آمد]
هم خنده‌ی وی، هم نغمه‌ی نی گوید که چه پیروز آمد
پیروزآمد [پیروز آمد]
جانانه‌ی من، در خانه‌ی من فرخنده چو نوروز آمد
ای گل از گلها تازه‌تری
در صحنِ چمن بس جلوه‌گری‌ها داری
با خار ای گل کی همنفسی
چون بوی گلی در سینه‌ی گل جا داری

جهان زیبا شد بلبل چمن‌آرا شد
در ایران جشن گلها ز نو برپا شد
هم دردی و هم درمانی،
هم وصلی و هم هجرانی
عشق و امید دل و جانی
دل مهر و وفا می‌خواهد
دیوانه چها می‌خواهد
دردم را دانم، که ندانی

جهان زیبا شد بلبل چمن‌آرا شد
در ایران جشن گلها ز نو برپا شد
داری گل و می را با هم، من از تو گل و می خواهم
گیراتر از خوابِ بهاری
دل در تو وفا می‌جوید، غافل که خطا می‌جوید
می‌خواهد آن را که نداری
بردی تو صفای گلها، بازا که به پای گلها سر در دامانت بگذارم
سیر چمن از سر گیرم، با روی تو ساغر گیرم، رویت باشد صبح بهارم
جهان زیبا شد بلبل چمن آرا شد
در ایران جشن گلها ز نو برپا شد
. . .

* * *

مرضیه: پرستوی من

مرضیه پرستوی من

پرستوی من
شعر: اسماعیل نواب صفا
آهنگ: انوشیروان روحانی
خواننده: مرضیه

سحر شد و بار دگر، پرستو از لانه درآمد
پرستوی من تو بیا، بیا که از در سحر آمد
تو طلیعه‌ی بهاری، تو قرار بی‌قراری
تو امیدِ پایداری، بیا که عمرم به سرآمد
دمی ای نسیم دلجو، به من این لطیفه برگو
که تو همچنان پرستو، بیا که وقت سفر آمد

چرا بنالم، چو به یاد وفای منی، چرا بنالم
خوشا به حالم که تو شمع سرای منی، خوشا به حالم

بِشکستم، سبوی غمها را من بِشکستم
بِنشستم، در آرزوی وصلت بِنشستم
زیبایم تویی گل شادی هایم،
تویی بهشت رویایم،
تویی تو عشق و دنیایم، بیا کنارم
به روی غمها می‌خندم،
غم تو سازد خرسندم،
به تار مویت پابندم، تویی قرارم

بیا که گردد بی‌تو گل مُرادم پَرپَر
ز جانم آتش خیزد اگر شوم خاکستر
به هر چمن بُگذشتی، مرا به‌خاطر آور

* * *

error: Content is protected !!