داریوش: زندونی (ترانه فیلم)

داریوش اقبالی زندونی

 

زندونی
شعر: محمدعلی شیرازی
آهنگ: انوشیروان روحانی
خواننده: داریوش
ترانه فیلم: گذر اکبر

وقتی که دل تنگه، فایده‌ش چیه آزادی!؟
زندگی زندونه وقتی نباشه شادی
آدم که غمگینه دنیا براش زندونه
مابینِ صد ملیون بازم تنها می‌مونه

دنیای زندونی دیواره
زندونی از دیوار بیزاره

پرنده که بالش می‌سوزه
دلِ غم به حالش می‌سوزه
آخه مرگه واسش رهایی
پرنده که بالش می‌سوزه

آدمی که میشه شماره
روی یه عکس بی‌قواره
دیگه آخه کجا می‌تونه
سری بین سرا در آره

دنیای زندونی دیواره
زندونی از دیوار بیزاره

دنیای زندونی دیواره
زندونی از دیوار بیزاره

هوای قفس کُشنده
بیرون پُر از درنده
کجا بِره پَرنده

دنیای زندونی دیواره
زندونی از دیوار بیزاره

* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید

* * *

افسانه‌ی تلخ مردی که رنج می‌برد!

مردی که رنج می برد

حکایت ترانه‌ی «افسانه‌ی تلخ» سروده‌ی «فروغ فرخزاد» با صدای «الهه» و «مینو جوان» در فیلم «مردی که رنج می‌برد» ساخته‌ی «محمدعلی جعفری» در دهه‌ی سی خورشیدی.

ادامه خواندن افسانه‌ی تلخ مردی که رنج می‌برد!

انوشیروان روحانی: تولدت مبارک

تولدت مبارک
شعر ترانه:‌ پرویز خطیبی
کلام مقدمه: نوذر پرنگ
آهنگ: انوشیروان روحانی

ادامه خواندن انوشیروان روحانی: تولدت مبارک

پوران: خشم طبیعت

پوران خشم طبیعت

پی‌نوشت: معینی کرمانشاهی در توضیح شعر «خشم طبیعت» نوشته است: «به مناسبت زلزله‌ی مهلک خراسان و با دیدن تصاویری از این رخداد سروده شده است.»

زمین‌لرزه دشت بیاض و فردوس، دو زمین‌لرزهٔ پیاپی بود که در دو روز منطقه‌ی دشت بیاض، کاخک و فردوس را ویران کرد.. تاریخ وقوع این زمین‌لرزه‌ها بعدازظهر نهم شهریور، و صبح روز بعد در دهم شهریور ماه سال ۱۳۴۷ بود.

کشته‌شدگان این دو زمین لرزه در آمارهای مختلف بین ۷۰۰۰ تا ۱۲۰۰۰ نفر اعلام شده است. در این زمین‌لرزه‌ها که با نام‌های «زمین‌لرزه‌ی فردوس»، «زمین‌لرزه‌ی کاخک» و «زمین‌لرزه جنوب خراسان» هم شناخته می‌شود؛ حدود دوازده‌هزار خانه مسکونی ویران و ۶۱ روستا تخریب شدند.

* * *

خشم طبیعت
شعر: معینی کرمانشاهی
آهنگ: انوشیروان روحانی
تنظیم آهنگ: جواد معروفی
خواننده: پوران
سال اجرا: ۱۳۴۷

روز و شب دست دعا
می‌برم سوی خدا
کای خدا از بندگان پُر گناهت رو مگردان
قلب عالم را ز خشم خود ملرزان
گر بُوَد بر دوش ما بار گناهی
اشکِ چشمِ کودکان را کُن نگاهی

غم به گیتی چیره گشته
ای گواه بی‌گناهان طاقتی ده
آسمانها تیره گشته
ای پناه بی‌پناهان طاقتی ده
زد به گردون ابر غم چتر سیاهی
رحمتی، بخشایشی، لطفی، الهی

روز و شب دست دعا
می‌برم سوی خدا
کای خدا از بندگان پُر گناهت رو مگردان
قلب عالم را ز خشم خود ملرزان
گر بُوَد بر دوش ما بار گناهی
اشکِ چشمِ کودکان را کُن نگاهی

چشمه‌ساران خشک اگر شد
تشنگان را در کویر غم مسوزان
در جهانِ آفرینش
خیمه‌گاهِ زاده‌ی آدم مسوزان

* * *
معینی کرمانشاهی، شاعر ترانه‌های ماندگار

* * *

عهدیه: قصه دلها (ترانه فیلم)

عهدیه بی تو هرگز

قصه دلها (بی‌ تو هرگز) [+]
شعر: محمدعلی شیرازی
آهنگ: انوشیروان روحانی
خواننده: عهدیه
ترانه فیلم: روسپی

هرگز، هرگز، هرگز بی‌تو نمی‌خندم
بی‌تو بر دل عشقی هرگز نمی‌بندم

خدا، خدا، خدایا
اگر به کام من جهان نگردانی، جهان بسوزانم
اگر خدا، خدایا مرا بگریانی، من آسمانت را به غم بگریانم
منم که در دل ز نامرادی فسانه‌ها دارم
منم که چون گل شکفته بر لب ترانه‌ها دارم

هرگز، هرگز، هرگز بی‌تو نمی‌خندم
بی‌تو بر دل عشقی هرگز نمی‌بندم

تو بیا فروغ آرزوها، که رنج جستجو را پایان تویی
تو بیا که بی‌تو آه سردم، که بی‌تو موج دردم، درمان تویی
منم که در دل ز نامرادی فسانه‌ها دارم
منم که چون گل شکفته بر لب ترانه‌ها دارم

هرگز، هرگز، هرگز بی‌تو نمی‌خندم
بی‌تو بر دل عشقی هرگز نمی‌بندم

* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید

* * *

رامش: شب ژانویه (ترانه فیلم)

رامش شب ژانویه

شب ژانویه
شعر: محمدعلی شیرازی
آهنگ: انوشیروان روحانی
خواننده: رامش
ترانه فیلم: ماجرای شب ژانویه

خداوندا به مِهر خود
فروزان کُن شبِ‌ عید ما
تویی یارب نوید ما
برافروزان تو امید ما
گذران باشد غم و شادی‌ها
گذرد زشت و گذرد زیبا
ره پاکی رو، گذرد دنیا
گذرد امشب، گذرد فردا
. . .
. . .

«شبی که من کاج شدم» خاطره‌نوشته‌ی طنزی از: هادی خرسندی

* * *

عارف ـ پوران: همسایگی (دو صدایی)

عارف پوران همسایگی

همسایگی
شعر: حسین شاه‌زندی
آهنگ: انوشیروان روحانی
خواننده: عارف و پوران شاپوری

هم‌خوان:
همسایگی منزلها دارد اثری در دلها
ما در یک کوچه با هم چون گاهی همراهیم
از آنچه باشد پنهان در هر دل آگاهیم
عارف:
من از بر تو بگذشتم، سرمست نگاهت گشتم
پوران:
من خواندم از چشمانت آن راز پنهانت
عارف:
پس بنگر سویم گاهی، کز دردم آگاهی
پوران:
غافل نشو از بدبینان، راز دلِ خود کُن پنهان
عارف:
بشنیدم از تو نویدی، شد کوچه راه امیدی
از گفته‌ی تو با دل من گردید آسان مشکل من
پوران:
پا مهر تو این کوچه دگر چون گلزار آید به نظر
بگذار این قصه و بگذر، دل را باشد ره دیگر
عارف:
کردم نظری روی تو را، از آن دیدم راز وفا
پوران:
شور دیگری در دل من از دیدارت شد بر پا

هم‌خوان:
همسایگی منزلها دارد اثری در دلها
ما در یک کوچه با هم چون گاهی همراهیم
از آنچه باشد پنهان در هر دل آگاهیم

* * *

عهدیه: همره بهار

عهدیه همره بهار

همره بهار
شعر: لعبت والا
آهنگ: انوشیروان روحانی
خواننده: عهدیه | دلکش

همره بهار بیا، بیا کنارم
دل به من سپار که جان تو را سپارم
از گذشته‌ها سخن مگو خدا را
زان همه خطا به من نگو خدا را
سخنی نو سر کن با دل من به سرود چشمانت
به سراپای من شعله فکن ز نگاه نغمه‌خوانت
تو بهار نو،‌ من باغ خزان؛ به کنار من بازآ
تو نسیم و من چون بار گران؛ تو رها از هر تمنا
منم مرغ بشکسته پر، تو شهباز رویا
تویی آسمان بهار، منم دشت تنها
دریغا که پیمان ما نپاید، دریغا

روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید

* * *

مرضیه: پرستوی من

مرضیه پرستوی من

پرستوی من
شعر: اسماعیل نواب صفا
آهنگ: انوشیروان روحانی
خواننده: مرضیه

سحر شد و بار دگر، پرستو از لانه درآمد
پرستوی من تو بیا، بیا که از در سحر آمد
تو طلیعه‌ی بهاری، تو قرار بی‌قراری
تو امیدِ پایداری، بیا که عمرم به سرآمد
دمی ای نسیم دلجو، به من این لطیفه برگو
که تو همچنان پرستو، بیا که وقت سفر آمد

چرا بنالم، چو به یاد وفای منی، چرا بنالم
خوشا به حالم که تو شمع سرای منی، خوشا به حالم

بِشکستم، سبوی غمها را من بِشکستم
بِنشستم، در آرزوی وصلت بِنشستم
زیبایم تویی گل شادی هایم،
تویی بهشت رویایم،
تویی تو عشق و دنیایم، بیا کنارم
به روی غمها می‌خندم،
غم تو سازد خرسندم،
به تار مویت پابندم، تویی قرارم

بیا که گردد بی‌تو گل مُرادم پَرپَر
ز جانم آتش خیزد اگر شوم خاکستر
به هر چمن بُگذشتی، مرا به‌خاطر آور

* * *

error: Content is protected !!