یادمان سوسن (پنجره)

حالا سال ۱۳۴۹ است. «سوسن» دیگر فقط نمی‌خواند، بازی هم می‌کند. در صحنه‌ای از فیلم خوب و خوش ساخت «پنجره» از «جلال مقدم»، با بازی «بهروز وثوقی» و «گوگوش».

با اینکه زبان گفتار آدم‌های فیلم دور از ادبیات و فرهنگ کوچه بازار است و فضا و ساختار آن از نوع فیلم‌های لومپنی و کلاه‌مخملی رایج نیست؛ «جلال مقدم» اما چند ترانۀ به اصطلاح لاله‌زاری را در جای درست خود به کار می‌گیرد و در آن میان انگار حق «سوسن» را چرب‌تر ادا می‌کند!

ادامه خواندن یادمان سوسن (پنجره)

یادمان «سوسن» (کاف‌شو)

«سوسن» را در تلویزیون هم می‌بینیم. در سریال سیزده قسمتی «کاف شو» کاری دیدنی از «پرویز صیاد» در نقد و انتقادی طنز گونه از کارکرد سازمان صدا و سیما و اشاراتی به مافیای روابط و بند و بست‌های حاکم در آنجا.

ادامه خواندن یادمان «سوسن» (کاف‌شو)

سوسن: مخروبه

سوسن مخروبه

مثال مرغکی آواره ای غم
به دشت سینه‌ی من پرگشودی
به سقف کلبه‌ی ویرانه‌ی دل
گرفتی آشیان آنجا غنودی

بگو ای غم! سرایی جز دلِ من
چنین مخروبه آیا دیده بودی!؟
تو که مأوا در این ویرانه کردی
ز صحاحبخانه‌اش پرسیده بودی!؟

نمی‌پرسی ز من پیش از تو ای غم
چه کس در خلوتِ‌ دل آشیان داشت
چه کس بود و چرا رفت؟ و کجا رفت؟
چه جایی بهتر از اینجا نشان داشت!؟

تو می‌دانی که آیا این دلِ‌ من
زمانی چون بهاری باصفا بود
دلی سرمست از شوقِ‌ محبت
دلی آکنده از مهر و وفا بود

مرو ای غم که بی‌تو این دلِ من
چو فانوسی شکسته، سوت و کور است
مرا بی‌همزبان مگذار، مگذر
که با شادی، دلم بس دور دور است

* * *
یادمان «سوسن» به روایت «راوی حکایت باقی»

* * *

سوسن: بازگشت

سوسن بازگشت

بازگشت
شعر: جهانبخش مهموری
آهنگ: فتح‌الله ریاحی
خواننده: سوسن

روی ایوون، توی خونه،
پرستو زده لونه.
خبر میده بهار اومد،
دوباره بوی یار اومد،
ز بختِ روشنم امشب،
نشسته خنده‌ها بر لب.

تو این شادی و عشقم را
دیگه از من نگیر یارب
دیگه هرگز توی سینه
غم هجران نمی‌شینه
که یارم از سفر اومد
که یارم از سفر اومد

* * *
یادمان «سوسن» به روایت «راوی حکایت باقی»

* * *

سوسن: دوستت دارم (اولین ترانه)

سوسن دوستت دارم

 

دوستت دارم
شعر: سعید دبیری
آهنگ: فتح‌الله ریاحی
خواننده: سوسن

دوسِت دارم میدونی که این کار دله
گناهِ من نیس، تقصیر دله
عشقِ تو دیوونم کرده، بی‌آشیونم کرده
نام تو نازنینم ورد زبونم گرده
عشقِ تو نازنینم شبگرد کوچه‌هام کرد
تو می‌دونی فدات شم قلبت باهام چها کرد
این بازیِ زمونه‌‌س، آخه منم جوونم
همه میگن: «دیوونه‌س!» این‌و خودم می‌دونم
همه می‌دونن که عاشقی کار دله
گناه من نیس، تقصیر دله
عشقِ تو دیوونم کرده، بی‌آشیونم کرده
نام تو نازنینم ورد زبونم گرده

* * *

حکایت ترانه‌ی «دوستت دارم» به روایت «سعید دبیری»

* * *
یادمان «سوسن» به روایت «راوی حکایت باقی»

* * *

error: Content is protected !!