شهیار قنبری در مقام ترانهسرا از پیشگامان ترانهی نوین در ایران است. در کارنامهی فعالیتهای هنری او اما مقولهی سینما هم نمود ویژهای دارد. او به جز بازیگری [در فیلم خانهخراب]، نوشتن فیلمنامه و کارگردانی [فیلم شام آخر]، چندین ترانهی متن فیلم هم سروده است.
برچسب: ترانه فیلم
سروده و دستخط شهیار قنبری (مرد تنها)
«مرد تنها» سرودهی «شهیار قنبری» از معدود ترانههاییست که تاریخ تولد دارد. ۲۷ مرداد ماه سال ۱۳۴۹ تهران؛ و اولین شعر بدون قافیه که ترانه میشود. آهنگ آن از «اسفندیار منفردزاده» و اولین ترانهی «فرهاد مهراد» است. «مرد تنها»، اولین ترانهی متن فیلم در تاریخ سینمای ایران است که با بر صحنههایی از فیلم «رضا موتوری» ساختهی «مسعود کیمیایی» خوانده میشود.
ترانهی گنجشکک اشیمشی (مجموعه بازخوانیها)
از قرار رواج بازار «بازخوانی ترانههای معروف و محبوب مردم» [+] فقط در دوبارهخوانی ترانههای قدیمی و خوانندههای نسل قبل نیست؛ در سالهای اخیر ترانههایی از ساختههای مشترک شهیار قنبری و اسفندیار منفردزاده نیز در جای خود رونق این بازار از صدا شدهاند. گرچه این متاع همیشه بر بساطی شایسته و درخور چیده و ارائه نمیشود.
بیژن مفید: ستار خان!
خبر داری تو کوچهمون چهها شده؟ ستار خان!
خبر داری تو خونه خون به پا شده؟ ستار خان!
همایون خُرم (شهزاده رویا) مجموعه ترانهها
«چهل سالگی» ساختۀ «علیرضا رئیسیان» را شاید دیده باشید. امروزی شدۀ قصۀ «کنیزک و پادشاه» مثنوی مولوی، با بازی «محمدرضا فروتن» و «لیلا حاتمی».
یادمان «سوسن» (صدای سوسن در فیلمهای فارسی)
چند سالی است که از شهرت «سوسن» میگذرد و او هنوز یکی از خوانندههای محبوب مردم است. صدا و ترانههای او آنقدر به گوش و خاطره آشناست که فیلمسازها از آن در زمینۀ صحنههای فیلمهایشان استفاده میکنند.
اسم «سوسن» و صدای خاص و ترانههای مشهور او، میشود معنای «فضا سازی» در بعضی از صحنهها، و بیشتر شاخص محیطهای مردمی و آشنا و غیر شیکوپیک!!
یادمان «سوسن» (قیصر)
سال ۱۳۴۸ است که برای اول بار صدایش به سینما کشیده میشود. «ناش ناش نیناش ناش، کلاه مخملی رو باش». شعرش را «تورج نگهبان» گفته و آهنگش را «اسفندیار منفردزاده» مخصوص برای فیلم «قیصر» ساخته است. ترانهای که «شهرزاد» (کبری سعیدی) در اولین نقش سینمایی خود آن را میخواند و میرقصد.
یادمان «سوسن» (حسن کچل)
شروع سال ۱۳۴۹ با اکران نوروزی فیلم پر فروش «حسن کچل» ساختۀ «علی حاتمی» است. اولین فیلم موزیکال سینمای ایران. فیلمی که تمام گفتوگوهای آن در قالب اشعار و ترانههای محلی و مردمی و همراه با اجرا و صدای ضرب انجام میشود.
یادمان «سوسن» (دنیای پُر امید)
هنوز سال ۱۳۴۸ است. ترانۀ «نمیشه» یکی از اولین خواندههای «سوسن»، با شعر و آهنگی از «منوچهر گودرزی» چنان در میان مردم گل کرده که کارگردان فیلم «دنیای پر امید»، به امید جذب تماشاچی و فروش بیشتر، اجرای این ترانه را با صدا و حضور «سوسن»، در فیلم جا میدهد.
یادمان سوسن (پنجره)
حالا سال ۱۳۴۹ است. «سوسن» دیگر فقط نمیخواند، بازی هم میکند. در صحنهای از فیلم خوب و خوش ساخت «پنجره» از «جلال مقدم»، با بازی «بهروز وثوقی» و «گوگوش».
با اینکه زبان گفتار آدمهای فیلم دور از ادبیات و فرهنگ کوچه بازار است و فضا و ساختار آن از نوع فیلمهای لومپنی و کلاهمخملی رایج نیست؛ «جلال مقدم» اما چند ترانۀ به اصطلاح لالهزاری را در جای درست خود به کار میگیرد و در آن میان انگار حق «سوسن» را چربتر ادا میکند!