ضیاء: اشک قایقران (اولین ترانه)

ضیا اشک قایقران

اشک قایقران
شعر و آهنگ: ضیاء
خواننده: ضیاء

ـ ای قایقران! به کجا می روی؟
به قلب دریا چرا می‌روی؟
هر نیمه‌شب توی دریا چرا
گریان چرا؟ بی‌نوا می‌روی؟

ـ «دخترم را دریا ربوده
در میان دریا غنوده، می‌روم تا گریه کُنم
می‌روم تا میانِ دریا بیابم دختر پری را، از برایش شکوه کنم
گویمش: «بی‌قرارم، بی‌امیدم، تنهای تنها
دخترم گشته گم، در میان موج دریا»

* * *
ای قایقران به کجا می‌روی (نگاهنگ)

* * *

ضیاء: سرنوشت

ضیا سرنوشت

سرنوشت
کلام: مینا اسدی | خواننده: ضیاء
بر آهنگ: Mary Hopkin – Those Were The Days

قصه‌ی قلبم را نمی‌دانی، سرنوشتم را نمی‌خوانی
بی‌ تو غمگین و بی تو گریانم، اشکِ غم از دیده فشانم
اکنون از هم دوریم، خسته و مهجوریم، می‌فشارد قلبم را جدایی
قلب من غمگین است، سرنوشتم این است، یادش بخیر روز آشنایی

اکنون دیگر بی تو شدم غمگین در این سکوت خانه‌ی خود
بی‌ تو غمگین و بی تو گریانم، اشکِ غم از دیده فشانم
می‌گریزی از من، می‌ستیزی با من، کُن  نگاهی بر دیوانه‌ی خود
اکنون از هم دوریم، خسته و مهجوریم، می‌فشارد قلبم را جدایی

* * *
نمونهٔ فارسی‌شدهٔ ترانه‌های مشهور

* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید

* * *

error: Content is protected !!