حکایت عکس شاه در لباس نیروی هوایی به روایت «هادی شفائیه»

در مجموعه عکس‌هایی که از «هادی شفائیه» به‌یادگار مانده، نمونه‌هایی وجود دارد که حکایت چگونگی ثبت آنها، شنیدنی است. از جمله اولین عکسی که او از «نیمایوشیج» گرفت.

از دیگر عکس‌هایی که پیشینه‌ای شنیدنی دارند ، یکی هم تصویری‌ست از «محمدرضا پهلوی» در آغاز دههٔ سی خورشیدی که گرچه اینجا و آنجا بازگو شده ولی شاید عده‌ای هنوز از ماجرای آن خبر نداشته باشند.

ادامه خواندن حکایت عکس شاه در لباس نیروی هوایی به روایت «هادی شفائیه»

حکایت اولین عکس «نیما یوشیج» به روایت «هادی شفائیه»

تصاویری که از «نیما یوشیج» به دست هنرمند عکاس «هادی شفائیه» ثبت شده است، برای بسیاری از ما چشم‌آشنا و شناخته‌شده است. ماجرای اولین عکسی که او از این شاعر نام‌آشنا گرفت را اما شاید کمتر کسی شنیده یا به یاد داشته باشد. حکایت مربوط به ثبت این عکس و عاقبت آن را به روایت خود عکاس بخوانید.

ادامه خواندن حکایت اولین عکس «نیما یوشیج» به روایت «هادی شفائیه»

حکایت عکس روی جلد «چشم‌ها و دست‌ها»

دکتر هادی شفائیه را بیشتر در مقام بنیان‌گذار و استاد رشتهٔ عکاسی در دانشگاه تهران، و هنرمندی صاحب سبک در بخش پرتره از هنر عکاسی می‌شناسیم و آثار او در هنر روی جلد کتاب‌ سازی برای اکثر دوستداران و علاقه‌مندان به کارهای او ناآشنا است.

ادامه خواندن حکایت عکس روی جلد «چشم‌ها و دست‌ها»

حکایت عکس نمای «بانک ملی ایران» به روایت «هادی شفائیه»

هادی شفائیه نمای بانک ملی

در دنیای عکس و عکاسی تصاویری هستند که از نظر تاریخ ثبت اثر، شناسنامه دارند. در روزگار عکاسی دیجیتالی البته ثبت و حک جزییات تاریخ (سال، ماه، روز، ساعت و ثانیه) حتی روی نگاتیو عکس امری عادی و جا افتاده است. ولی شصت سال پیش، این ثبت از تاریخ جزو استثناها محسوب می‌شود. عکسی که دکتر «هادی شفائیه» از نمای ساختمان مرکزی بانک ملی در تهران گرفته از ایندست است.

ادامه خواندن حکایت عکس نمای «بانک ملی ایران» به روایت «هادی شفائیه»

«یادگار می‌دهم!»

عکس‌هایی که به دست هنرمند عکاس «هادی شفائیه» از «نیمایوشیج» ثبت شده است، برای بسیاری از ما چشم‌آشنا و شناخته‌شده است. این تصویر را نیما به رسم یادگار در تاریخ سیزدهم خردادماه سال ۱۳۳۴ برای هادی شفائیه (عکاس و مدیر استودیو هادی) امضاء کرده است.

ادامه خواندن «یادگار می‌دهم!»

«خودم قلمی فرمودم!»

نیما یوشج نقاشی از چهره ی خود

نیمایوشیج  را بیشتر به‌عنوان «شاعر» می‌شناسیم، گرچه او چند داستان برای بزرگسالان و شعر و قصهٔ کوتاه برای کودکان هم نوشته است. از دیگر هنرها به نقاشی علاقه داشته و چند طرح و نقاشی از او نیز به یادگار مانده است. یکی از آن چند، همین طرحی‌ست که با مداد از روی عکسی قدیمی از خودش کشیده است. به نظرم آن عکس (دیماه ۱۳۱۳) باید این عکسی باشد که اینجا [+] گذاشته‌ام.

ادامه خواندن «خودم قلمی فرمودم!»

یادی از «ثمین باغچه‌بان»

ثمین باغچه‌ بان

از «جبار» (پدر) و «ثمین» (پسر) باغچه‌بان در سایت «راوی حکایت باقی»
بابا برفی (جبار باغچه‌بان) داستان کودکان ۱۳۴۹ (شنیداری)
بابا برفی (جبار باغچه‌بان)‌ داستان کودکان ۱۳۴۹ (نوشتاری)
هرگز نمیرد آن‌که دلش زنده شد به عشق (تجلیلی از جبار باغچه‌بان)
نوروزها و بادبادک (ثمین باغچه‌بان) داستان کودکان ۱۳۵۴ (نوشتاری)
رنگین کمون (ثمین باغچه‌بان) مجموعهٔ‌ شنیداری ـ نوشتاری ده ترانهٔ کودکان

* * *
بازگشت به فهرست یادگارهای ماندگار دکتر «هادی شفائیه»

* * *

عکس‌های خانوادگی «نیما یوشیج» از «هادی شفائیه»

برای دیدن عکس در سایز بزرگ روی آن کلیک کنید

پنجشبنه ۶ اردیبهشت ۱۳۳۵
رفتم با زنم و بچه‌ام پیش هادی عکس برداشتم . . .

ادامه خواندن عکس‌های خانوادگی «نیما یوشیج» از «هادی شفائیه»

error: Content is protected !!