امروز (سوم اسفند ماه) سالروز تولد دلکش است. خوانندهای که از صدا و ترانههایش خاطرهها داریم. تا نگویند که از یاد فراموشانند، صدای او را در اجرای چند ترانهی خاطرهانگیز بشنوید. یاد خوش دلکش شاد و یادمان باشد.
نویسنده: راوی
کجایی پاییزی؟ (ترانهای برای آذر شیوا)
کجایی پاییزی؟ (ترانهای برای آذر شیوا)
به احترام همه زنان سینمای ایران، از روحانگیز سامینژاد تا امروز
از نمایشنامه «آدامسخوانی»
کلام: محمد رحمانیان
آهنگ: امیر عظیمی
خواننده: اشکان خطیبی
ستارهای گم شد، کبوتری پر زد
یکی کلاکت [Claquette] رو پلانِ [Plan] آخر زد
حالا تو تنهایی، خُرد و خراب و مست
یکی تو رو کات [Cut] کرد، یکی صداتو بست
سلطان قلبهایی جوونی تا پیری
اما مثل درخت، ایستاده میمیری
تو فیلم روسپی که دلها رو میبُردی
با قائممقامی و بیک ایمانوردی
من عاشقت بودم درست مثل فردین
با گریه میگفتی: «همهتون نامردین!»
اما تو جا موندی تو نوبتِ اکران
صدای هَپیاِند [Happy end] میاد روی پایان
کجای پاییزی تو مهرِ بیپروا؟
آبانِ پُر لُکنت؟ یا آذرِ شیوا؟
ارجاعات ترانه:
● فیلم سلطان قلبها / کارگردان و بازیگر: محمدعلی فردین
● فیلم درختان ایستاده میمیرند / کارگردان: امیر شروان
● فیلم روسپی / کارگردان: عباس شباویز / بازیگران: جواد قائممقامی / رضا بیکایمانوردی
یاداشت و توضیح راوی:
در توضیح این شعر و ترانه نخست باید از فرح سلطانی نقاش معاصر بگوییم و ۲۲ تابلو نقاشیهای او که ترکیبی از بستهبندی آدامسهای قدیمی با فریمهای انسانی با هدف برانگیختن حس نوستالژیک در بیننده است.
او در مصاحبهای گفته است: «آدامس چیزی است که برای همه ما در دسترس است و همه ما در مقطعی از زندگیمان و در کودکی از جویدن آن لذت میبردیم. در مسیر فکر کردن به گذشته و نوستالژیهایش به این هم فکر کردم که ما همیشه از این دوران با عنوانهایی مثل «طعم کودکی» و «طعم لحظهها» یاد میکنیم. با این حساب آدامس میتوانست موضوع خوبی برای این مجموعه نقاشیها باشد، چون هم طعم دارد و هم بو و نشانهای از لحظههایی است که همه ما در دوران کودکی داشتهایم. بنابراین این مجموعه را «طعم نوستالژی کودکی من» نامگذاری کردم.»
بعد از فرح سلطانی نقاش به محمد رحمانیان نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر میرسیم. او در نمایشگاهی از کارهای فرح سلطانی با دیدن تابلو نقاشیهای آدامسِ او به این ایده میرسد نمایشنامهای بنویسد که ماجراهای آن به «آدامس» مربوط یا ختم شود و در زمان روایت آن ماجرا توسط بازیگران، اسلایدی از این نقاشیها هم در پسزمینهی صحنه به نمایش در آید. تئاتری که با نام «آدامسخوانی» در مرداد ماه سال ۱۳۹۵ به روی صحنه رفت. یکی از اپیزودهای این نمایش به ماجرای آدامسفروشی آذر شیوا بازیگر سینمای ایران بود.
آذر شیوا در سال ۱۳۴۹ در حرکتی اعتراضی به ابتذال در فیلمهای فارسی، مقابل دانشگاه تهران به فروش آدامس پرداخت. ماجرای او به روزنامهها کشیده شد و خبرنگاران، از اهالی سینمای ایران دربارهی این موضوع نظرخواهی کردند، بسیاری از دستاندرکاران سینما اعترض او را به این شیوه نوعی بازی تبلیغاتی دانستند. حرکت آذر شیوا اما تبلیغاتی نبود. او عطای بازیگری را به لقای فیلمفارسیسازان بخشید و برای همیشه از سینمای ایران دور شد تا جایی که سالهای بعد حتی از ایران مهاجرت کرد و در فرانسه اقامت گزید.
مهتاب نصیرپور که در این نمایش نقش آذر شیوا را ایفا میکرد در مصاحبهای گفته است: «بخشی از تاریخ سینمای ما با حضور آذر شیوا رقم میخورد و اعتراضی که او به شرایط سینما در دهه ۵۰ کرده است. تلاش ما این بوده که در این نمایش با نام بردن از آذر شیوا به او، و امثال این هنرمند نشان دهیم نسل جوان بعد از انقلاب هم به یاد آنها هستند.»
● پادکستی شنیدنی در بارهی زندگی هنری و شخصیت آذر شیوا [در اینجا بشنوید.]
● ویدیوی ترانه همراه با صحنههایی از فیلمهای آذر شیوا را [اینجا در یوتیوپ ببینید.]
* * *
ترانهشناسی «نلی»
«نلی» حالا بانویی ۶۸ ساله است. ولی هنوز هم وقتی نامش به میان میآید چهرهی او شبیه به دختر دبیرستانیهای همان سالها در نظرمان جلوه میکند. بیش از چهار دهه میشود ترانهای از او شنیده یا خودش در مجلس و محلفی دیده نشده است. با آروزی اینکه در هر جای این جهان و به هر کاری که مشغول است تندرست و موفق باشد، ترانههای به جا مانده از سالهای فعالیت او را در این مجموعه جمع کردم تا به یادگار بماند.
ایرج جنتیعطایی: تا گل سرخ شدن
چنین روزی (۳۰ بهمنماه) در ۵۰ سال پیش بود که «ایرج جنتیعطایی» ـ ترانهسرای معاصر ـ «تا گُلِ سرخ شدن» را سرود. و آن، فردای روز تیرباران «خسرو گلسرخی» و «کرامت دانشیان» بود.
یادنامهی دکتر محمد جعفر محجوب
امروز (۲۷ بهمنماه) سالروز درگذشت «دکتر محمدجعفر محجوب»، نویسنده، پژوهشگر و صاحبنظر در فرهنگ و ادب عامه است. مجموعهای شنیداری با صدای او را در تفسیر داستانهای شاهنامه فرودسی، مثنوی مولوی و منطقالطیر فریدالدین عطار بشنوید. یادش ارجمند و گرامیباد.
● داستانهای شاهنامه در ۳۱ گفتار
● داستان «رستم و سهراب» در ۱۶ گفتار
● داستان «رستم و اسفندیار» در ۲۱ گفتار
● شرح و تفسیر چند غزل و اشاره از «حافظ»
● شرح و تفسیر «منطقالطیر» از «عطار نیشابوری»
● تاریخچه شعر «قلب مادر» سرودهی «ایرج میرزا»
● حریم حرمت آتش (گفتاری در باره شب چهارشنبهسوری)
● داستان «طوطی و بازرگان» و «پیر چنگی» (مثنوی معنوی)
* * *
دو شعر از نیما یوشیج با صدای غزاله علیزاده
آلیس الوندی: بچههای ایران (ترانه کودک)
شروع برنامهی کودک در رادیو ایران خردادماه سال ۱۳۳۵ بود. زمان این برنامه در شروع کار خود سه دقیقه بود و طبعا فرصتی برای موسیقی و ترانه نمیماند. چند ماهی بعد اما با استقبالی که از این برنامه شد زمان آن بیشتر و با ترتیب دادن ارکستری به سرپرستی نیکول الوندی در هفته یکبار ترانهای هم پخش میشد. از جمله خوانندگان این برنامه در آغاز سیما بینا، عهدیه، آلیس الوندی و خواهرش بلا و هیلدا بودند.
● یادی از «برنامه کودک» رادیو ایران (صبحی مهتدی)
● یادی از «برنامه کودک» رادیو ایران (تاریخچه و چند ترانه)
* * *
غزل آواز (ترانهسرودههای جنتیعطایی با صدای ابی)
کرنولوژیکال در معنا یعنی کارنامهی عملکرد شخص در سالهای گذشته و مرور فعالیتهایش در دوران کاری او. نوعی «یادکارنامه» و نمونهی مثالش ترانهی غزلِ آواز با آهنگ و صدای دامون نوردین که در سال ۱۳۹۱ منتشر شد و در آن یاشار هاشمزاده (ترانهسرا) از کارهای مشترک و ماندگار ایرج جنتیعطایی و ابراهیم حامدی (ابی) نام میبرد. ترانهها را به ترتیبی که در متن شعر نام برده شده بشنوید.
غزلِ آواز
ترانهسرا: یاشار هاشمزاده
خواننده و آهنگساز: دامون نوردین
وقتی خورجینِ ترانه
پُرِ کندوی عسل بود
واژهواژه، زندگیمون
عاشقانه و غزل بود
این روزا صدا، صدا نیست
میشه به ترانه شک کرد
باید اون خاطرهها رُ
روی پوستِ شیر، حَک کرد
رو تنِ درختِ زخمی
مرهمِ ترانهها کو؟
برای مولای سبزپوش
بالِ پروازِ صدا کو؟
واسه تکرارِ یه تاریخ
به رهایی بگو آره
تو بذار شبگریههامون
خاطره بشن دوباره
به سایهها چیزی بگو
طلوع کن و گریه نکن
وقتی تو گریه میکنی
میشکنه بغضِ میکروفن
وقتی زندگی مرورِ
لحظههای عاشقی بود
سبدِ” خاتونِ قصه
پُر عطرِ رازقی بود
خونه و خاطره لبریز
از ترانه و صدا شد
تپشِ قلبِ یه تندیس
آخرِ قصهی ما شد
با ستارههای سُربی
شبِ ما خاکستری نیست
از همین ترانه راهی
تا شبِ نیلوفری نیست
تو چی هستی که کلامت
هنوزم تاجِ ترانهس
شبِ غوغای سکوتت
شبِ تاراجِ ترانهس
دوباره بوسه بر ماه و
دوباره حسرتِ پرواز
صدام کردی که برگردم
به جشنِ یک غزلآواز
مثلِ پروانهای در مُشت
شبُ همغُصهی من کن
سکوتُ دستِ برگشتن
صدا رُ پایِ رفتن کن
گُلِ سرخُ بچین وقتی
سیاهپوشا رُ میبینی
تحمل کن! بخون از نو
که تو سایه نمیشینی
● ویدیو کلیپی از این ترانه را هم در «یوتیوپ» ببینید.
* * *
● یادکارنامه (کرنولوژیکال) «بهروز وثوقی»
● یادکارنامه (کرنولوژیکال) «علی حاتمی»
● یادکارنامه (کرنولوژیکال) «بهرام بیضایی»
● یادکارنامه (کرنولوژیکال) «ایرج جنتیعطایی» و «ابی»
* * *
ترانهشناسی فریدون فروغی
مجموعه «ترانهشناسی»ها در این سایت:
● ترانهشناسی «عطاالله خرم»
● ترانهشناسی «پرویز غیاثیان»
● ترانهشناسی «بزرگ لشگری»
● ترانهشناسی «جواد لشگری»
● ترانهشناسی «حسن لشگری»
● ترانهشناسی «منوچهر لشگری»
● ترانهشناسی «جمشید ارجمند»
● ترانهشناسی «کامبیز مژدهی»
● ترانهشناسی جهانبخش پازوکی (پوران)
● ترانهشناسی جهانبخش پازوکی (هایده)
● ترانهشناسی جهانبخش پازوکی (معین)
● ترانهشناسی جهانبخش پازوکی (فرزین)
● ترانهشناسی جهانبخش پازوکی (فرشته)
● ترانهشناسی جهانبخش پازوکی (مهستی)
● ترانهشناسی جهانبخش پازوکی (منوچهر سخایی)
● ترانهشناسی جهانبخش پازوکی (هوشمند عقیلی)
● ترانهشناسی جهانبخش پازوکی (کامل در یک مجموعه)
● ترانهشناسی واروژان (گوگوش)
● ترانهشناسی واروژان (۱۷۶ ترانه)
● ترانهشناسی واروژان (تنظیم آهنگها)
● ترانهشناسی واروژان (آهنگساز گزیدهکار)
* * *
ترانهشناسی جواد لشگری
در موسیقی ایرانی از بزرگ لشگری، جواد لشگری، منوچهر لشگری و حسن لشگری با عنوان «برادران لشگری» نام برده میشود. در جعبه موسیقی این صفحه مجموعه ترانههای جواد لشگری را میشنوید.