مهستی: آسمون با من و تو قهره دیگه!

مهستی آسمون با من و تو قهره دیگه

آسمون با من و تو قهره دیگه!
شعر: تورج نگهبان
آهنگ: صدرالدین مهوان
خواننده: مهستی

شبامون آخ که چه تاریک و چه سرده
دلامون جای غمه لونه‌ی درده
تو رو بی‌من، منو دور از تو گذاشته
چی بگم با من و تو دنیا چه کرده

آسمون با من و تو قهر دیگه
هر کدوم از ما تو یک شهر دیگه

تو دلم این همه غم جا نمی‌گیره
چی به جز غم داره اون دل که اسیره
گفتی از یاد میره این غمها یه روزی
تو دلم ریشه دَوُنده، دیگه دیره

آسمون با من و تو قهر دیگه
هر کدوم از ما تو یک شهر دیگه

تو میگی نامه نوشتی نرسیده
از تو یک خط یا نشون هیچکی ندیده
منم امشب واسه تو نامه نوشتم
اما اشکهام همه رو نامه چکیده

آسمون با من و تو قهر دیگه
هر کدوم از ما تو یک شهر دیگه

* * *
در رهگذر عمر با «تورج نگهبان»

* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید

* * *

داریوش: شب اومد

داریوش اقبالی شب اومد

شب اومد
شعر: مسعود هوشمند
آهنگ: صدرالدین مهوان
خواننده: داریوش اقبالی

باز هم آفتاب غروب کرد و شب اومد
به جونِ خسته‌ام باز هم تب اومد
باز هم از لاله‌ی خونینِ قلبم
خدایا بانگِ یارب یارب اومد
شب اومد، باز شب اومد باز شب اومد
به جون خسته‌ام باز هم تب اومد

هوا تاره، چراغم سوت و کوره
تنم داره می‌سوزه مثل کوره
خدایا یار من کی برمی‌گرده
آخه این از خداوندی به دوره

چه کجدار و مریزی دارم امشب
چه درد ناله‌خیزی دارم امشب
خدایا این حبیبه یا طبیبه
چه مهمونِ عزیزی دارم امشب

♫  LP Cover  ♫

* * *

error: Content is protected !!