همایون خُرم (شهزاده رویا) مجموعه ترانه‌ها

 

عهدیه شهزاده رویا

 

عهدیه شهزاده رویای من

و اما اگر شنیده باشید قبلا این ترانه در چند اجرای متفاوت دیگر ضبط و در سایت‌های مختلف ایرانی پخش شده بود. معروف‌ترین آن‌ها، اجرای «حامد فولادقلم»، که به همراه بازخوانی چند ترانۀ مشهور دیگر در آلبومی با نام «راز» منتشر شد. علت شهرت این اجرا شاید یکی هم پخش این شایعه که گفته می‌شد صدای زنی که در این ترانه هم‌خوانی می‌کند صدای «گلشیفته فراهانی» بازیگر مشهور سینمای ایران است.

اجرای دیگری هم از این ترانه وجود دارد که می‌گویند با صدای «شهاب حسینی» بازیگر سینما و تلویزیون است. حالا این‌که چقدر این گفته‌ها موثق و یا انتساب اجرای ترانه‌ها به این دو بازیگر تا چه اندازه درست است را نمی‌دانم ولی شک نکنید اجراهایی که تا به امروز از ترانۀ «شهزادۀ رویایی» منتشر شده از روی نمونه‌ای است که چهل و چند سال پیش در یکی از فیلم‌‌فارسی‌های سینمای ایران  خوانده شده است.

در مقایسۀ نمونه‌های قدیمی و موجود از این ترانه به‌نظر می‌رسد نسخۀ اول این ترانه «چه رویایی» نام داشت. ابیات متین و شعر خوشایند آن از سروده‌های «بیژن ترقی» بود و موسیقی وزین و خوش‌آهنگ آن در بیات اصفهان از ساخته‌های «مهندس همایون خرم» که «یاسمین» خواننده‌ای مشهور در دوران خود در اجرایی دلنشین آن‌را خواند که از رادیو ایران پخش شد. (در جعبۀ موسیقی پایین این اجرا را خواهید شنید)

ولی نکته‌ای هم هست و نباید از نظر دور داشت، و آن این‌که به‌قول «اسفندیار منفردزاده» آهنگ‌ساز نام‌آشنا در موسیقی فیلم که خود در جوانی چند سالی عضو ارکستر جوانان رادیو ایران بود:

«پیش از انقلاب ترانه‌هائی که به‌وسیله آهنگ‌سازان رادیو برای فیلم‌های فارسی ساخته می‌شد اگر اشعار آن ترانه‌ها از نظر «شورای شعررادیو ـ دکتر نیرسینا و دیگران» مقبول بود، پس از نمایش و گاهی همزمان با نمایش فیلم‌ها، به رادیو ایران نیز واگذار می‌شد و دستمزد دومی هم دریافت می‌کردند. اما آنگاه که اشعارترانه‌ها قابل پخش از رادیو نبود، آن اشعار با تغییراتی کلی یا کوچک دوباره اجرا و پخش می‌شد.

پس اجرای اول و اصلی این ترانه با صدای خانم عهدیه برای فیلم «دالاهو» بود که مطابق معمول با سلیقه «شورای شعررادیو»، ضمن دستکاری شعر برای اجرای دوم با صدای خانم یاسمین برای پخش از رادیو انجام شد. و ناگفته نماند که همۀ اجراها با شعر آقای بیژن ترقی همراه است.» (نقل از ایمیل توضیحی اسفندیار منفردزاده به راوی این حکایت)

فیلم «دالاهو» (نام کوهی در استان کرمانشاهان) که ترانۀ «شهزادۀ رویایی» در آن اجرا شده فیلمی بود  رنگی، ساختۀ «رشید یاسمی» که بازیگران اصلی آن «بهروز وثوقی» و «فروزان» (پروین خیربخش) بودند. فیلم بهره گرفته از طبیعت و مناظر پر دار و درخت منطقۀ کوهستانی دالاهو، و البته به سنت فیلم‌‌های فارسی آن‌ ایام همراه با صحنه‌های رقص و آواز، مورد استقبال واقع شد. این فیلم در سال ۱۳۴۶ به‌نمایش درآمد.

مخصوصا ترانه‌هایی که در آن اجرا شده بود در میان عامۀ مردم جا افتاد و در خاطره‌ها ماند. از آن جمله ترانه‌ای با صدای «هایده» و یکی هم همین ترانۀ «شهزاده رویایی» با صدای «عهدیه» که در آن روزگار شناخته‌ترین صدای آواز برای بازیگر اول زن بود، آنچنان‌که «ایرج» شاخص‌ترین صدا برای آوازخوانی‌های آرتیستۀ فیلم.

«شهزادۀ رویایی» که عهدیه در فیلم «دالاهو» خواند و «فروزان» آن‌را لب زد اما با آن‌چه که «یاسمین» خوانده بود تفاوت‌هایی در کلام و معنا داشت. آهنگ آن که «بیات اصفهان» بود با یک «والس سه‌ضربی» ادغام شده و کلام شعر از شکل کتابت به زبان محاوره در آمده بود. «بهروز وثوقی» هم مثل «تارزان» که از کودکی در کوه و کمر بزرگ شده، با تن‌پوش و تنبانی از پوست پلنگ، «شهزادۀ رویایی» فیلم بود که از دیدن قر کمر «فروزان» رم می‌کرد و پا به فرار، در پس و پشت درخت و بوته‌ها از نظر گم می‌شد.

بگذریم و سرتان را درد نیاورم. در سایت «یوتیوپ» کلیپ‌هایی از این فیلم هست. اگر کسی مایل بود می‌تواند در آنجا بیابد و ببیند. گرچه به‌گمان من بنده که راوی این حکایت باشم خوانندگانی که در این سال‌های اخیر، ترانۀ «شهزادۀ رویا» را اجرا کرده‌اند اگر سن‌شان به دیدن خود فیلم دالاهو در چهل و چند سال پیش قد ندهد ـ که نمی‌دهد ـ لابد سری به یوتپوپ زده و از روی دست این نمونه مشق کرده‌اند. چون در تمام اجراها غیر از زبان محاوره در اجرای «عهدیه»، یکی هم همین شاهزادۀ زرین‌کمر ماجراست که در نمونۀ اصلی دارد با اسب سفیدش «از کوه و کمر می‌رود» و در نسخه‌های بازخوانی شده همین شازده با همان اسب دارد «از کوه و کمر می‌آید».

فعلا این چند نمونه را در اجراهای متفاوت (از پاپ گرفته تا اپرا) با صدای خوانندگان مختلف در جعبۀ موسیقی پایین می‌گذارم تا بشنوید. متن شعر ترانه را از روی اجرا با صدای «یاسمین» پیاده کردم تا علاقمندان بتوانند با نمونه‌های دیگر آن مقایسه کنند و اختلاف و تفاوت‌ها را ببینند و دریابند.

دیدم به خواب وقت سحر
شهزاده‌ای زرین کمر
نشسته بر اسب سفید
می‌رود از کوه و کمر
می‌رفت و آتش به دلم می‌زد نگاهش
می‌رفت و دیدم که بود چشمم به راهش

ترسم دلم رسوا شود
دریا شود این دو چشم پر آبم
تا آن‌که در بیداری‌ام پیدا شود آن‌که آمد به خوابم

شهزادۀ رویای من شاید تویی
آن‌کس که روزی در برم آید تویی

از خواب نوشین ناگه پریدم
دردا که دیگر او را ندیدم به‌خدا
جانم رسیده از غصه بر لب
بس آه سوزان از دل کشیدم به‌خدا

. . .
. . .

برگشت به فهرست آثار مهندس «همایون خُرم»

* * *
ترانه‌های بازخوانی‌شده ایرانی (۱) [آ ـ ث]
ترانه‌های بازخوانی‌شده ایرانی (۲) [ج ـ ژ]
ترانه‌های بازخوانی‌شده ایرانی (۳) [س ـ غ]
ترانه‌های بازخوانی‌شده ایرانی (۴) [ف ـ ی]

* * *

هوشنگ ابتهاج:‌ ستاره آهو (سهیلا گلستانی)

هوشنگ ابتهاج ستاره آهو

هوشنگ ابتهاج (سایه) را کمتر کسی است که نشناسد. شاعری غزل‌سرا که در سرودن اشعار نیمایی هم طبع و دستی توانا دارد. اما شاید بسیاری ندانند او سالها پیش سه ترانه هم برای اجرا شدن سروده است.

ادامه خواندن هوشنگ ابتهاج:‌ ستاره آهو (سهیلا گلستانی)

حسین قوامی: سرگشته (تو ای پری کجایی!؟)

تو ای پری کجایی

سرگشته
شعر: هوشنگ ابتهاج (سایه)
آهنگ: همایون خرم
تنظیم آهنگ: جواد معروفی
خواننده: حسین قوامی

ادامه خواندن حسین قوامی: سرگشته (تو ای پری کجایی!؟)

یادنامه‌ی «همایون خرم»

مهندس همایون خُرم

نُهم تیرماه ۱۳۰۹ ـ بیست و هشتم دی‌ماه ۱۳۹۱

 در عالم موسیقی و ترانه ـ چنانچه افتد و دانید ـ این بیشتر نام و صدای خوانندۀ ترانه است که در یاد شنونده باقی می‌ماند. بعد از آن شاید بیت‌های از شعر ترانه و بخشی از ملودی آن در زمزمه‌های هر از گاهی که من و شما را بوده و هست.

آثار و ساخته‌های مهندس «همایون خُرم» اما در خاطره‌های ما از چنان قوام و دوامی برخوردار است که شنیدن نام ترانه و یا نوشتن بخشی از شعر آن، بیش از هر چیز، یادآور ملودی و آهنگ آن است.

ادامه خواندن یادنامه‌ی «همایون خرم»

۳۰ یادگار از نغمه‌پرداز ترانه‌های ماندگار: «همایون خرم»

همایون خرم

نام مهندس «همایون خُرم»، از دیروز تا همیشۀ تاریخ موسیقی معاصر ایران، با مجموعه‌ای از خاطره‌انگیزترین ترانه‌هایی که شنیده‌ایم پیوند داشته و پیوسته خواهد بود.

ادامه خواندن ۳۰ یادگار از نغمه‌پرداز ترانه‌های ماندگار: «همایون خرم»

پروین: امشب در سر شوری دارم (مجموعه ترانه‌ها)

همایون خرم غوغای ستارگان

نام به گوش آشنای مهندس «همایون خُرم»، از دیروز تا همیشۀ تاریخ موسیقی معاصر ایران، با مجموعه‌ای از خاطره‌انگیزترین ترانه‌هایی که شنیده‌ایم پیوند داشته و پیوسته خواهد بود.

ادامه خواندن پروین: امشب در سر شوری دارم (مجموعه ترانه‌ها)

مهستی: بستر غم (گلهای رنگارنگ ۵۴۵)

مهستی بستر غم

بستر غم (گلهای رنگارنگ ۵۴۵)
شعر: تورج نگهبان
آهنگ: همایون خُرم
خواننده: مهستی

بعد از تو هم در بستر غم می‌توان خفت
بعد از تو هم با دل سخن‌ها می‌توان گفت
بعد از تو هم این سوز هجران
هر گز نمی‌آید به پایان

بی‌تو هم این عشق بی‌فرجام من
شاید که پا بر جا بماند؛ یا نماند
بی‌تو هم دریای بی‌آرام دل
شاید به توفانم کشاند؛ یا براند

من که رسوای دل هستم کی ز غم پروا کُنم
می‌روم عشق و وفا را بعد از این رسوا کُنم
دل به دریا می‌زنم تا که دل دریا کنم

دل کی شود آزاد از این غم
فریاد از این دل، داد از این غم
جز غم چه بود این عشق رسوا
شد هستی‌ام بر باد از این غم

بعد از تو هم در بستر غم می‌توان خفت
بعد از تو هم با دل سخن‌ها می‌توان گفت
بعد از تو هم این سوز هجران
هر گز نمی‌آید به پایان

من که رسوای دل هستم کی ز غم پروا کُنم
می‌روم عشق و وفا را بعد از این رسوا کُنم
دل به دریا می‌زنم تا که دل دریا کنم

*‌ * *
یادنامهٔ «همایون خُرم» در سایت «راوی حکایت باقی»

در رهگذر عمر با «تورج نگهبان»

* * *

مرضیه: خدایا طاقتم ده (گلهای رنگارنگ ۴۷۲)

مرضیه ساغرم شکسته ساقی گلهاز رنگارنگ ۴۷۲

خدایا طاقتم ده
(گلهای رنگارنگ ۴۷۲)
شعر: معینی کرمانشاهی
آهنگ: همایون خرم
خواننده: مرضیه
سال اجرا: ۱۳۴۴

خاطرات عمر رفته در نظرگاهم نشسته
در سپهر لاجوردی، آتش آهم نشسته
ای خدای بی‌نصیبان طاقتم ده، طاقتم ده
قبله‌گاه ما غریبان، طاقتم ده، طاقتم ده

ساغرم شکست ای ساقی
رفته ام ز دست ای ساقی

در میان طوفان،
بر موج غم نشسته، منم
در زورق شکسته، منم
ای ناخدای عالم
تا نام من رقم زده شد
یکباره مُهر غم زده شد
بر سرنوشت آدم

ساغرم شکست ای ساقی
رفته ام ز دست ای ساقی

تو تشنه‌کامم کُشتی
در سراب ناکامی‌ها
ای بلای نافرجامی‌ها
نبُرده لب بر جامی
می‌کِشم به دوش از حسرت
بارِ مستی و بدنامی‌ها

بر موج غم نشسته، منم
در زورق شکسته، منم
ای ناخدای عالم
تا نام من رقم زده شد
یکباره مُهر غم زده شد
بر سرنوشت آدم

ساغرم شکست ای ساقی
رفته ام ز دست ای ساقی

حکایت از چه کُنم
شکایت از چه کُنم
که خود به دست خود آتش
بر دلِ خون‌شده‌ی نگران زده‌ام

بر موج غم نشسته، منم
در زورق شکسته، منم
ای ناخدای عالم
تا نام من رقم زده شد
یکباره مُهر غم زده شد
بر سرنوشت آدم.

* * *
«معینی کرمانشاهی»، شاعر ترانه‌های ماندگار

* * *
یادنامهٔ «همایون خرم» در سایت «راوی حکایت باقی»

* * *

error: Content is protected !!