صادق چوبک: مهپاره (داستان‌های عشقی هندو)

صادق چوبک مهپاره

مهپاره
داستان‌های عشقی هندو
ترجمه از متن سانسکریت به انگلیسی: ف. و. بین
ترجمه از انگلیسی به فارسی: صادق چوبک
چاپ اول: زمستان ۱۳۷۰ ـ انتشارات نیلوفر ـ تهران

پیشگفتار مترجم انگلیسی بر چاپ نخست
سخنی از مترجم فارسی (صادق چوبک)

گشایش داستان
آفرینش زن
روز نخست: داستان گانشا و چارواکا
روز دوم: داستان گاوهای برهمن
روز سوم: داستان نوزاد راجه
روز چهارم: داستان دو برهمن توأمان
روز پنجم: داستان زر بانو
روز ششم: داستان سه ملکه
روز هفتم: داستان زاهد سالوس و دختر پادشاه
روز هشتم: داستان زائر و رود گنگ
روز نهم: داستان زن پشیمان
روز دهم: داستان پهلوان و جانور دست‌آموز
روز یازدهم: داستان مُلای سالوس
روز دوازدهم: داستان پیل و مور
روز سیزدهم: داستان شکار سراب
روز چهاردهم: داستان لب‌های سُرخ
روز پانزدهم: داستان نیلوفر و زنبور عسل
روز شانزدهم: داستان گوهری در کام اژدها
روز هفدهم: داستان خواب دیدن پادشاه
روز هیجدهم: داستان عشق و مرگ
روز نوزدهم: داستان کریتا، کریتا
روز بیستم: پایان داستان

در افسانه‌های کهن ـ تا آنجا که به‌یاد داریم ـ یا پادشاهی بوده که تنها دختر دلبندش را، به کسی می‌داده! که بتواند جواب معمایی را که او طرح کرده بدهد، و یا دختری زیرک، که با همین شرط، حاضر بوده به همسری هر کس که جواب را درست داد، در بیاید!

در داستان «مهپاره» اما قضیه برعکس است. «آنانگاراکا» دوشیزه‌ی گُلچهر عاشق‌وشی است که در کاخی میان جنگل، تنها زندگی می‌کند. چه کسان از بزرگان و امیران که به خواستاری او از چهار سوی جهان به سویش می‌آیند. گرچه از آنان به شیوه‌ای شکوهمند پذیرایی می‌شود، اما او خود نیم‌نگاهی بر ایشان نمی‌افکند.

قرار بر این است که هر روز، یکی از دلباختگان بی‌قرار، معمایی از او بپرسد. اگر شهزاده نتواند معما را پاسخ گوید، از آنِ خواستگار می‌گردد. و اگر پاسخ درست گوید، پس مرد خواستار، باید که در سلک خدمتکاران و چاکران درگاه شهزاده درآید.

شهزاده اما تا کنون هرگز در پاسخ معمایی در نمانده است. از این خواستگاران، گروهی را از سر لطف و بنده‌نوازی بخشیده و به دیارشان بازپس فرستاده، و برخی را نیز هنوز به چاکری و بندگی، در دربار خود، نگاه داشته است و هر روز، زیبایی آسمانی و دست نیافتنی خود را به رخ ایشان می‌کشد و روزگارشان را تیره‌تر از آن‌که هست می‌کند.

در داستان‌های به‌هم پیوسته‌ٔ کتاب «مهپاره»، به ترجمه‌ٔ «صادق چوبک»، حکایت دلدادگی «سوریاکانتا» پادشاه جوان را به «شهزاده» می‌خوانیم، و همراه با دوست قدیم و همراهش «راساکوشا»، معماهای پیچیده‌ای را که او در بیست شب برای دختر جوان طرح می‌کند، همراه با پاسخ هوشمندانه‌ی شهزاده «آنانگاراکا» می‌شنویم.

نمونه‌ٔ شنیداری کتاب با صدای «پروین محمدیان» در تابستان سال ۱۳۹۲ ضبط شده است. دست‌مایه‌ٔ کار، نسخه‌ی چاپ اول «مهپاره» در زمستان سال ۱۳۷۰ بوده که با ویراستاری «ناصر زراعتی» توسط انتشارات نیلوفر در تهران انتشار یافته است.

* * *

error: Content is protected !!